سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انجمن تفکر مبانی

بسم الله الرحمن الرحیم

هال سل و خدا شناسی (2)

روایت امام سجاد علیه السلام مدتهاست که ذهن مرا به خود مشغول داشته است . اکنون براحتی میفهمم که چرا دشمن عنود میخواهند جوان مسلمان تنها در طول و عرض رشد کند . آنان باور دارند که جنگ نهایی ، فقط جنگ طول و عرض نیست .

پت رابرتسون کشیش هتاک به خدا و رسول مهربان او در انتهای سخنرانی روز 17 دسامبر سال 2003 در جمع مسیحیان صهیونیست خطاب به آنان میگوید : 

Ladies and gentlemen, make no mistake-the entire world is being convulsed by a religious struggle. The fight is not about money or territory; it is not about poverty versus wealth; it is not about ancient customs versus modernity. No-the struggle is whether Hubal, the Moon God of Mecca, known as Allah, is supreme, or whether the Judeo-Christian Jehovah God of the Bible is Supreme

خانم ها و آقایان : مسیحیت صهیونیسم بر این باور است که جهان در انتها شاهد جنگ عظیمی خواهد بود. آن جنگ بخاطر پول و زمین نیست. جنگ فقر و غنا نیست. جنگ بخاطر رسوم کهن با دنیای مدرن نیست. مسیحیت صهیونیسم جنگ آخرالزمان را جنگ بین الله خدای مسلمانان و یهوه خدای یهودی مسیحی میداند.  

لذا برای اینکه جوان مسلمان همیشه در سطح بماند و هیچگاه به بعد سوم دست نیابد ، و صاحب رای و اندیشه عمیق نگردد و داخل در اقوام متعمق نشود ، مدرسه ای را بهدف مهار کردن فکر ، که بوسیله ی سیستمی که به سیستم دروس عینی معروف است ، تاسیس کرده اند . این مدرسه که کلاسهای آن را دانش آموزانی از هر قوم و قبیله ای و از هر تیر و طائفه ای پر کرده است ، بنابر صراحت پروتکل شماره 16 دانشوران یهود ، به مبدل کردن غیر یهودیان به آدمهایی بی فکر ، بی خرد و مطیع که منتظرند تا دیگران برایشان فکر کنند و عقایدشان را شکل دهند ، میپردازد . یهود از نزدیکی مرزها بدترین استفاده ی ممکنه را برد ، با ورود تلویزیون به خانه ها ، و فعالیت ماهواره ها و ایجاد مرزهای شیشه ای کلاسهای مدرسه ی مجهز به سیستم دروس عینی به خصوصی ترین مکانها و اطاقها نیز راه یافت ، آنان که از پیش به اهمیت خانواده و نقش تربیتی آن پی برده بودند و آن را سد محکمی در برابر خود میدیدند ، ویرانی آن را سرلوحه ی برنامه های تربیتی خود قرار دادند . صراحت و گستاخی پروتکل شماره 10 دانشوران یهود تکان دهنده است . میگوید : اهمیت خانواده و نقش تربیتی آن را در میان غیر یهودیان از بین میبریم و اجازه ی اظهار وجود به کسی نمیدهیم . زیرا توده ی مردم باید صرفا به وسیله ی ما اداره شوند ، آنها باید به شنیدن حرفهای ما و اطاعت از ما عادت کنند . یهود میداند که اگر افراد جوامع مختلف مطابق الگو و انگاره های تربیتی او تربیت مجدد نشوند ، نمیتواند برنامه هایش را با روشی کلی و یکسان پیاده کند . لذا احتیاط و صبر توام با آموزش را کار ساز مییابد (پ/9) ، او که هدف اساسی مدیرانش را تضعیف کردن قدرت فکر و اندیشه معرفی میکند (پ/5) ، اعلام میدارد که اگر برنامه هایمان را محتاطانه و توام با آموزش آغاز کنیم ، میتوانیم در کمتر از یک دهه منش و خلق و خوی سر سختترین افراد را تغییر داده و آنها را مانند افرادی که از پیش مطیع ساخته ایم ، به زیر سلطه درآوریم (پ/9) .

ادامه دارد ......       

  .



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  سه شنبه 85/9/14ساعت  8:53 صبح  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    هال سل و خدا شناسی (1)

    پیش از این گفتگوی یهود با رسول الله (ص) را بیان کردیم . اکنون به گفتگوی مسیحیان با حضرت خاتم الانبیاء (ص) توجه کنید . ابن عباس میگوید : ان وفد نجران قدموا علی رسول الله (ص) فیهم السید و العاقب ، فقالوا للنبی (ص) : صف لنا ربک . من ای شئ هو ؟ فقال النبی (ص) : ان ربی لیس من شئ و هو باین من الاشیاء . فانزل الله عز و جل : قل هو الله احد .

    بسم الله الرحمن الرحیم . قل هو الله احد . الله الصمد . لم یلد و لم یولد . و لم یکن له کفوا احد .

    چرا روایات زیادی در فضیلت این سوره وارد شده است ؟

    چرا فقهاء امتیازاتی برای این سوره قائل شده اند ؟

    آیا دوست جوان من میداند : که در نماز بعد از حمد همینکه شروع به خواندن قل هو الله احد نمود ، حق ندارد آن را ناتمام رها سازد ؟

    و آیا دوست خوب من تا کنون اندیشیده است ، که چرا مستحب است ، که در هر نماز یومیه بعد از حمد لااقل یک سوره ی توحید خوانده شود ، تا هیچ نمازی از سوره ی قل هو الله احد خالی نباشد ؟

    چه حقیقتی در این آیات مختصر نهفته است ، که گفته اند : اگر نبود جز همین سوره ، برای اهل بینش و بصیرت کافی بود که کل پیام الهی را دریابد و رهنمون شود ؟

    چرا این سوره ی کوچک ، با پنج آیه ی کوتاه ، اسم های زیادی به خود گرفته است ؟ و آیا دوست خوب من در باره ی معانی اسم های این سوره مطالعه کرده است ؟

    در زیر تعدادی از اسمهای این سوره را میآوریم .

    1/ توحید 2/ اخلاص 3/ اساس 4/ تجرید 5/ تفرید 6/ معرفت 7/ صمد 8/ برائت 9/ نجات 10/ مقشقشه 11/ نور 12/ تحدید 13/ امان

    هر یک از این اسمها میتواند انسانهای ژرف اندیش ، آنانی که دارای بعد سوم هستند را تا مدتهای مدیدی به خود مشغول دارد .

    اگر صفحه ی 650 شرح چهل حدیث امام خمینی رحمة الله علیه را باز کنید ، در آنجا میخوانید که : ریاضیین عمق را بعد سوم جسم ، که از سطح فوقانی شروع و به سطح تحتانی ختم میشود ، اطلاق میکنند . چنانچه طول را بعد اول و عرض را بعد دوم میخوانند . و نیز به همین اعتبار شخص صاحب نظر دقیق را متعمق ، و نظر دقیق را نظر عمیق گویند ، و نظر غیر عمیق را نظر سطحی گویند . امام رضوان الله تعالی علیه میافزاید : گوئی برای مطالب علمیه نیز عمقی و تهی است که شخص متعمق به عمق آن فرو میرود و حقایق را از تک آن خارج میکند ، و شخص جلیل النظر در همان سطح باقی مانده و به عمق فرو نرفته است .

    دوست جوان من باید بداند : که برای یافتن معنا و مفهوم سوره ی قل هو الله احد چاره ای جز فرو رفتن در عمق اقیانوس عظیم پروردگاری نیست . اینجا باید غواصی چیره دست و ماهر بود . تجربه ی فراوانی را باید با خود داشت . تا هر چه بیشتر و بهتر صیادی کرد .

    امام قدس سره الشریف که بسیار متبحر در صید مروارید های گرانبها از عمق اقیانوس آیات الهی بود ، در عظمت ورود به بحر خروشان سوره ی قل هو الله احد ، میگوید : چگونه برای مثل من در شریعت انصاف جائز است ورود در تفسیر چیزی که حق تعالی فرو فرستاده برای اشخاص متعمق و علمای محقق .

    و همه ی این مطالب مستند است به فرمایش امام سجاد علیه السلام در پاسخ از توحید . سئل علی بن الحسین علیهما السلام ، عن توحید . فقال : ان الله عز و جل علم انه سیکون فی آخر الزمان اقوام متعمقون ، فانزل الله تعالی : قل هو الله احد . -- اصول کافی ج 1 ص 93 ما نقل کردیم از ص 649 شرح اربعین حدیث امام ره --

    ادامه دارد .....

     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  یکشنبه 85/9/12ساعت  8:20 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    هال سل و یهوه شناسی (7)

    قرآن بزرگترین منبع برای شناخت دشمن است . لکن راه ورود به اقیانوس بیکران آیات الهی تنها با طهارت جسمانی میسر نیست . برای یافتن در و جواهر نمیتوان به کناره های دریا بسنده کرد ، باید عمق دریا را نشانه گرفت .

    سعدی به لب دریا دردانه کجا یابی ....... در کام نهنگان رو گر میطلبی کامی .

    آنانی که قرآن را محصور در ظاهر آن میکنند و تنها شرط تماس با قرآن را وضو و طهارت بدنی میدانند ، معرفتی در حد خوارج نهروان ، همانهایی که در حساسترین لحظات بر امام حی ، تنها به صرف رویت پوستی بر نیزه ، شوریدند ، را تبلیغ و ترویج میکنند . معرفت خوارجی معرفتی بی ریشه است . دوستان خوب من بدانند که : قرآن کتابی بی ریشه نیست . ریشه های قرآن را در کتاب مکنون بجویید . فی کتاب مکنون . لایمسه الا المطهرون ( واقعه آیات 77 و 78 ) . کتاب مکنون یک مرحله بالاتر از قرآنی است که در اختیار ماست . شرط تماس با ریشه ها و محتوی قرآن طهارت دل و پاکی باطن میباشد . بقول علامه ی متقی ، آیة الله جوادی آملی تا آدمی از رذائل اخلاقی ، از رجس و پلیدی ، از انحراف عقیدتی خود را رها نساخته باشد ، به جان قرآن که در کتاب مکنون است ، راهی ندارد . هم خودم و هم همه آنانی که خواننده ی این نوشته ی مختصر هستند را به مجاهدت هر چه بیشتر در راه کسب پاکی و طهارت دل دعوت میکنم .

    عدم توجه به تهدید بی صدا و انحراف صامت که در پوششی مذهبی و انقلابی ،  موریانه وار در صدد خشکاندن ریشه های دینی ، معرفتی و ایمانی مردم ما در حال کار و تلاش است ، حکایت از عدم تیزهوشی در بعضی از مسؤلین و اولیای فکری و فرهنگی دارد ، بعلاوه بیانگر عبرت نگرفتن از رخنه ی شائول یهودی در دین عیسی مسیح میکند .

    اگر بعضی ها بهر دلیلی غافلند و یا خود را به غفلت زده اند ، ذره ای از مسئولیت و وظیفه ی دوست جوان من نمیکاهد ، دوست خوب من وظیفه دارد که آیات نجات بخش قرآن را بر آنان بخواند ، تا آنان بدانند که اگر با یهود و نصاری دوستی کنند ، یهودی و نصرانی خواهند بود . یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا الیهود و النصاری اولیاء بعضهم اولیاء بعض و من یتولهم منکم فانه منهم ان الله لایهدی القوم الظالمین ( مائده ، 51 ) . بخواند ، تا بدانند که حق ندارند با جماعتی که دینمان را به تمسخر میگیرند و چون بازیچه ای با آن رفتار میکنند ، طرح دوستی و مماشات بریزد . یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا الذین اتخذوا دینکم هزوا و لعبا من الذین اوتو الکتاب من قبلکم و الکفار اولیاء و اتقوا الله ان کنتم مومنین ( مائده ، 57 ) . همچنین دوست با ایمان من وظیفه دارد به سائر دوستان جوان متذکر شود که دشمن برای خواب کردن مردم از ابزار هایی چون شراب ، قمار ، بت پرستی و ازلام بهره میبرد ، اجتناب و دوری از پلیدی جدای از اینکه فرمان خداست ، نشان دهنده ی عقل و بالندگی آن است . یا ایها الذین آمنوا انما الخمر و المیسر و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون ( مائده ، 90 ) .

    همه باید بدانیم که در برخورد با دشمن گویا در میدان مین قرار داریم ، در میدان مین اولین اشتباه آخرین اشتباه است . بنابراین در لباس و پوشاکمان ، در غذا و خورد و خوراکمان ، و در شکل و شمایلمان باید دقت کنیم ، تا خدای ناخواسته از پیروان ابلیسیان مدرن نباشیم . پند های خدا حدیث قدسی ای را در صفحه 164 به نقا از علل الشرایع میآورد ، میفرماید : اوحی الله تعالی الی نبی من الانبیاء ، قل للمومنین ، لا یلبسوا لباس اعدائی و لا یطعموا مطاعم اعدائی و لا یسلکوا مسالک اعدائی و لا یشاکلوا بما شاکل اعدائی ، فیکونوا اعدائی ، کما هم اعدائی .

    به بحثمان برمیگردیم و میگوییم : خدایی که حضرت عیسی مسیح علیه السلام مبلغ آن بود ، قطعا خدای سکولار ، که تنها در معابد حضور سمبلیک دارد ، که بدرد عبادت میخورد نه اطاعت ، خالق است نه شارع ، نبود . سوال اساسی این است که اینچنین خدایی چگونه شکل گرفته است ؟ چه کسی و یا چه گروهی از ساخت چنین خدایی بهره میبرد ؟ آنهایی که در ایران بعد از سقوط سلطنت سیاه یهودی صهیونیستی پهلوی شائول گونه پروژه سکولاریزاسیون را سرلوحه افکار و رفتار خود قرار داده اند ، باید پاسخ دهند که سر در آخور چه کسی دارند ؟

    یهودیان بنابر شعاری که میگوید : اگر تجربه ای در محدوه ی کوچکی ثمر داد ، در محدوده ی وسیعی نیز اثر گذار است . توقف در قاعده ی مورچه ، که در بیان اسپینوزا فیلسوف یهودی الاصل هلندی آمده است را ترویج میکنند ، که اگر مثلث میتوانست صحبت کند ، خدا را به شکل یک مثلث معرفی میکرد و اگر دائره میخواست خدا را تصور کند ، وی را دائره وار تصور میکرد . و بر این گفته بیفزایید : که اگر انسان بخواهد خدا را تصور کند ، خدای جسمانی تصور میکرد . و باز هم به این گفته بیفزایید : که اگر انسان یهودی بخواهد خدا را تصور کند ، او را انسان یهودی تصور میکرد . چنانکه Maurice Samuel  در صفحه ی 75 کتابش بنام You Gentiles میگوید : In the heart of any pious Jew , God is a Jew . قلب هر یهودی را که بشکافید ، فریاد میزند که خدا یک یهودی است .  

    داستان ورود شائول که از علمای قسی القلب و دنیا طلب یهودی بود ، به دین عیسی مسیح برای همه ی ما میتواند عبرت آموز باشد . بنگرید چگونه یهود دین معنوی حضرت عیسی مسیح علیه السلام را تهی از معنی ، به خورد مسیحیان میدهد . شائول که در دین جدید پولس یا پاولس قدیس خوانده شد ، در ابتدا اقدام به کشتن نوایمانان مسیحی مینمود ، و تا حدی در این شقاوت مصر بود که مسیحیان تازه ایمان آورده از اسم او هم به وحشت میافتادند . روزی در مسیر تار و مار نوکیشان مسیحی دمشق ، ادعا کرد که مسیح بر او نازل شده است . و از این پس او یک مسیحی است و تصمیم دارد در لباس آیین جدید در خدمت خدا باشد . اما گذشت زمان ثابت کرد که او در خدمت خدایی است که به گفته ی ساموئل موریس یک خدای یهودی است . او بارها و بارها در نامه هایش به نوکیشان مناطق مختلف ، عیسی بن مریم را پسر خدا و خدای پسر خطاب میکرد . پولس از مسیحیت دینی بدون شریعت ارائه نمود ، که این خود باعث وابستگی بیشتر مسیحیت به شریعت پیشین یعنی شریعت یهودی گردید . جانشینان شائول یهودی و پاولس مسیحی ادامه دهنده ی راه او شدند . تا اینکه بعد از چند نسل دین مسیح ، دینی از درون تهی شده و در خدمت یهودیت انحصار طلب قرار گرفت . 

    اعتراف برنارد لوئیس به دیرینه بودن واژه ی یهودی مسیحی در مقاله ی ادیان و برخورد تمدنها قابل اعتنا است . او میگوید : یهودی مسیحی نامی تازه است برای واقعیتی دیرین . ولی اگر در قدیم به کار میرفت ، نه یهودیان میپسندیدند و نه مسیحیان . 

    اکنون میپرسیم چرا در مقابل خدای یهودی مسیحی آمده است : بسم الله الرحمن الرحیم . قل هو الله احد . الله الصمد . لم یلد و لم یولد . و لم یکن له کفوا احد . ؟؟؟

    ادامه دارد .......                     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 85/9/10ساعت  3:29 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    هال سل و یهوه شناسی (6)

    خیلی ها که دشمن شناسی کار میکنند ، مقاله و کتاب مینویسند ،  ولی اسیر دام محسوس و نامحسوس دشمن میشوند ، یک جهتش این است که نسبت به آیات و روایات بی اعتنا و در مواردی بی اعتقاد هستند . شما دوست خوب من بدان : که خداوند ما و شما را دوست دارد ،  ارسال پیامبران و نزول کتاب های آسمانی بهترین دلیل محبت پروردگار نسبت به ما است . پیامبر و ائمه ی معصومین صلوات الله علیهم اجمعین به خاطر سعادت و رستگاری ما رنجهای طاقت فرسایی را تحمل کرده اند . آیات و روایات تنها برای خواندن ، حفظ کردن و احیانا در مسابقات شرکت کردن نیست ، لحظه لحظه ی زندگی ما باید با این کلمات نورانی همراهی کند و همه ی آنات ما و همه ی رفتارهای فردی و اجتماعی ما را در بر گیرد ، امید است ان شاء الله در سایه توجهات حضرت ولی عصر ارواحنا فداه فلاح و رستگاری را دریابیم .

    پروفسور اوری روبین یهودی و استاد زبان و ادبیات عربی در دانشگاه تل آویو که ترجمه ی قرآن را به زبان عبری معاصر در دست تهیه دارد میگوید : در قرآن سحر و تاثیر فراگیری یافتم و این اعم است از ساختار حروف و واژگان آن که به صورت منثور ، در نهایت موزون بودن و تاثیر موزیکال قرار گرفته است . من بر این باورم و به این معنا دست یافته ام که قرآن در پی خلق انسان کامل بر روی زمین است و این دست یافتنی نیست مگر آنکه محتوای آن با زندگی تطبیق شود . قرآن کلید دستیابی به کمال را برای انسان به ارمغان آورده است .

    ما علاوه براینکه گفته ی آقای روبین ، مبنی برحضور جدی محتوی قرآن در زندگی فردی و اجتماعی را تایید میکنیم ، بیان میداریم : که قرآن در کلام الهی یک کتاب موعظه است و موعظه هنری بسیار لطیف است ، که بیشترین کاربرد آن در بیدارسازی ساکنان سرزمینهای غفلت زده میباشد . هذا بیان للناس و هدی و موعظة للمتقین ( آل عمران ، 138 ) . یا ایها الناس قد جائتکم موعظة من ربکم و شفاء لما فی الصدور و هدی و رحمة للمومنین ( یونس ، 57 ) . و بدین سان ما وظیفه داریم که یکدیگر را با پند و اندرز در مقابل ستیزه جوییهای تمام نشدنی دشمنانی که در قرآن دشمنیشان اشد الناس عداوة خوانده شده است ، یاری رسانیم .   

    اکنون توجه خودم و شما دوست صمیمی ام را به آیه 70 سوره ی یس جلب میکنم . که میفرماید ( لینذر من کان حیا و یحق القول علی الکافرین ) کلمه ی من کان حیا را چندین مرتبه و با صدای بلند بخوانید . این جمله ی کوتاه یکی از کلیدیترین آیات خداوند در قرآن متین است . قرآن در کسی تاثیر دارد که زنده باشد . و بقول علامه ی بزرگوار ، آیة الله جوادی آملی منظور از زنده ، زنده ی مادی نیست که مقابل مرده ی مادی است . آنکس که نگاهش حسی و مادی شد از دید قرآن مرده است . کسی که برای تشخیص حق و باطل تنها به حس تکیه میکند ، هرگز از قرآن بهره نمیبرد . کسی که فطرت درونی اش را شکوفا نساخت بلکه آن را در میان امیال دفن کرد ، قرآن او را زنده نمیداند . و چون زنده نمیداند ، میگوید : او از وحی الهی بهره نمیبرد .

    اما چگونه میشود انسانی که به مصداق ( کل مولود یولد علی الفطرة ) پا به این دنیا گذاشته ، صاحب نگاهی حسی ، مادی و یهودی میشود ؟ پاسخ را در کنترل افکار و در سانسور مدرن بجویید . در سانسور مدرن مردم به آن اندازه اجازه ی اندیشیدن مییابند که اربابان شیطان صفت اراده کرده اند . نوعی آموزش غیر محسوس ، که شنونده ی صدا و بیننده ی سیما و خواننده ی مقاله و کتاب تصور نمیکند که مستقیما تحت آموزش و هدایت است . میپندارد این خودش است که مثلا کانال تلویزیونی یا ایستگاه رادیویی مورد علاقه اش را انتخاب کرده است . نویسنده ی مقاله ی کنترل افکار عمومی در آمریکا در بخشی که ماهیت سانسور در غرب را بیان میکند ، میگوید : در روش ابتدایی سانسور ، جلوی دیدن ، شنیدن و خواندن گرفته میشود . ولی نوع دیگری از سانسور وجود دارد که جلوی خواندن ، دیدن ، شنیدن و نوشتن را نمیگیرد بلکه جلوی فهمیدن را میگیرد . اساس سانسور در غرب بر این مبناست . وقتی جلوی فهمیدن یک حقیقتی را گرفتند ، چرا جلوی دهان ها و گوش ها را بگیرند ؟ و پر واضح است که در این نوع سانسور و کنترل از راه دور ،  مردم محصور و محبوس و الینه خواهند شد . که در امور اساسی ، اهل تفکرات عمیق و اهل اندیشه های ژرف نخواهند بود . وضعیت انسان باصطلاح مدرن و آدم جدید رقت انگیز است . انسان جدید را نه بر اثر جهل ، بلکه بر اثر مسخ کردن و غرق کردن در موهوماتی بنام علم ، دانش ، اطلاع ، خبر و موجی از تولیدات هدفمند هالیوودی ، تبدیل به ماشین و مجسمه و به شکل جدیدی خنگ میسازند .

    حدیث قدسی که ابن فهد حلی در التحصین فی صفات العارفین آورده و ما آن را از کتاب پند های خدا ، اثر ارزشمند آقای محمد مهدی تاج لنگرودی نقل میکنیم ، علت تلاش کنترلرهای مسلح به انواع تجهیزات و تسلیحات مدرن را به خوبی بیان میدارد ، آنچه شیاطین امروزی به تبعت از شیاطین دیروزی اراده کرده اند ، در حجاب قرار دادن عقل آدمی از معبود ازلی و ابدی است . میفرماید :

    یا داود احذر و انذر اصحابک من کل الشهوات ، فان القلوب المتعلقة بشهوات الدنیا عقولها محجوبة عنی .   

    البته ماهیت آیین خنگ سازی ، صنعت ابله پروری و بردگی مدرن ، ریشه در گذشته های دور دارد ، که امروزه با توجه به ورزیدگی سران طماع دنیا و با توجه به رشد فنآوری نوین ، شیوه ها و اسلوب های برده سازی نیز دستخوش تغییرات بسیاری شده است . میتوان این معنا را درسخن فرزند ارشد امیرالمومنین علیهما السلام که در صفحه ی 218 جلد اول بحار الانوار آمده است ، مشاهده کرد .

    امام حسن علیه السلام میفرماید : عجب لمن یتفکر فی ماکوله و کیف لایتفکر فی معقوله ؟ فیجنب بطنه ما یوذیه و یودع صدره ما یردیه .

    شگفتا از کسی که در باره ی خوراکش میاندیشد ، چگونه است که در باره ی عقائدش نمیاندیشد ؟ در نتیجه شکمش را از آنچه آزارش میدهد ، دور نگه میدارد ، ولی دلش را به چیز هایی میسپارد ، که به خواریش میکشاند . 

    ادامه دارد ......         



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  دوشنبه 85/9/6ساعت  7:52 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    هال سل و یهوه شناسی (5)

    در یادداشتهایم عبارتی وجود دارد که نمیدانم از کیست ، میگوید : گاهی نوشتن مانند زائیدن است . میگویی بنویسم تا راحت شوم ، اما بعد میبینی ناراحتی بعد از زایمان ، بیشتر است .

    حتما شنیده اید که (الدنیا سجن المومن و جنة الکافر) وقتیکه در زندانی راحتی به معنای دنیایی آن معنا ندارد . اما ما یاد گرفته ایم که (المومن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه) . و باور کرده ایم که (زکاة العلم نشره) . و ایمان داریم که (تو نیکی میکن و در دجله انداز ____ که ایزد در بیابانت دهد باز (فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره) . ... به نوشتن ادامه میدهیم ، شما هم به خواندنتان ادامه دهید .

    یکبار دیگر گفتگوی یهود با نبی معظم پروردگار را که ابوالفضل رشیدالدین میبدی در جلد 10 کشف الاسرار صفحه ی 662 آورده است ، با دقت بیشتر بخوانیم :

    ان ناسا من الیهود جاؤا الی رسول الله (ص) فقالوا : همانا جمعیتی از یهود نزد رسول خدا آمدند و گفتند : صف لنا ربک . خدایت را برای ما توصیف و معرفی کن . فان الله انزل نعته فی التوریة . براستی خداوند صفاتش را در تورات بیان کرده است . فاخبرنا من ای شی هو ؟ به ما خبر ده خدا از چیست ؟ من ای جنس هو ؟ از کدام جنس است ؟ و هل یاکل ؟ آیا چیزی میخورد ؟ و هل یشرب ؟ آیا چیزی مینوشد ؟ و ممن ورث الدنیا ؟ و دنیا را از چه کسی ارث برده است ؟ و من یورثها ؟ و آن را برای چه کسی به ارث میگذارد ؟ فانزل الله عز و جل : قل هو الله احد . پس خدای بزرگ سوره ی اخلاص ، نجات ، معرفة ، نور ، اساس ، تفرید ، تحدید و امان را نازل فرمود

    و مجدد از خود بپرسیم که چرا یهود شان و مرتبه ی خدا را تا این حد خفیف و نا چیز نمایش میدهد ؟ و چرا مسیحیان عیسی مسیح علیه السلام را خدا پنداشته اند ؟

    قرآن یهود را متخصص در تحریف معرفی میکند . تحریفی که قرآن برای یهود بکار میبرد از بالاترین خطرهایی است که بشر امروز را تهدید میکند . عبارت قرآن یحرفون التورات نیست . قرآن نمیگوید یهودیان فقط در تورات دست میبرند و به قلب واقعیت در حوزه ی داخلی شان میپردازند . قرآن حتی یحرفون الکتاب هم نمیگوید تا تحریف را در محدوده ی کتابهای آسمانی قرار دهد . عبارت قرآن در آیه 46 سوره نساء و 13 سوره مائده یحرفون الکلم عن مواضعه است . و پر واضح است که کلم معنای عامی دارد . اینکه میگوییم هنر تحریفگری یهود بالاترین خطری است که بشر امروز را تهدید میکند ، بی سبب نیست ، همه ی داده های علمی ، فرهنگی ، هنری ، خبری و ... که از غرب رسیده و میرسد . شک نکنید که از صافیهای فراوانی عبور کرده است و آن صافیها دستوری جز یهودیزه سازی ندارند . اصلا غرب مسیحی بما هو مسیحی ، یعنی بدون آموزه های تورات هیچ رمقی برای تمدن سازی ندارد . ما بنا نداریم گرفتار الکلام یجر الکلام شویم . و الا گفتنیها ، مخصوصا در باب تحریف مدرن بسیار است . به بحثمان برگردیم ، برای اینکه تحریف برای دوستان جوانم ملموستر شود به مثالی که آیت الله معرفت در گفتگو با شماره ی 12 و 13 فصلنامه هفت آسمان آورده اند توجه کنید ، میفرمایند : مثلا در نسخه ای که در اختیار من است و 200 سال پیش چاپ شده است ، تفاوتهایی با کتابی که امسال در همان لندن چاپ کردند وجود دارد . در چاپ قدیم نوشته است که خداوند از عرش پایین آمد و جعل یتمشی یعنی روی ابرها قدم زد . و در چاپ جدید یتمشی را به یتجلی تبدیل کردند . چون دیگر امروز نمیپذیرند که خدا راه میرود . این یعنی تحریف معنوی در چاپهای جدید ، معانی را بر حسب زمان نو میکنند . حضرت آیت الله به یکی از علل موفقیت احبار یهود در تحریف تورات و انجیل نیز اشاره میکنند ، میفرمایند : یکی از علل اینکه توانستند در ترجمه ی تورات و انجیل دست ببرند ولی در قرآن چنین نشد ، این است که کتب سلف انحصاری بود . احبار یهود هیچگاه تورات را به مردم نشان نمیدادند . یعنی یک یهودی معمولی از اول تا آخر عمرش نمیتوانست تورات را ببیند .

    دوستان جوانم بدانند :

    اشرف صفات نفسانیه راستگویی است . با راستگویی میتوانید به مرتبه ی صدیقان برسید . ( اتقوا الله و کونوا مع الصادقین ) . نقطه مقابل راستگویی و راستکرداری ، صفتی است که در بیان امام محمد باقر علیه السلام ویران کننده ی بنای ایمان دانسته شده است و آن دروغ است . در گفتگویی از پیامبر خدا (ص) پرسیده شد که آیا میشود مومن ترسو باشد ؟ فرمودند : بله . پرسیدند : آیا مومن بخیل میشود ؟ فرمودند : بله . پرسیدند : آیا میشود مومن دروغگو باشد ؟ فرمودند : خیر . ( انما یفتری الکذب الذین لایؤمنون ) .

    اکنون میگوییم از جمله گناهان کبیره که در اسلام و بلکه در سائر ادیان نسبت به حرمت آن نهی اکید و عتاب شدید وارد شده ، دروغ ، بویژه دروغ بر خدا و رسول خدا صلوات الله و سلامه علیه میباشد . دروغ علاوه بر اینکه خواری و بی اعتباری دروغگو را در بر دارد ، در حوزه ی دین سازی و فرقه آفرینی باعث انفعال و پذیرش انواع خرافات بی پایه و اساس در مردم میشود و شقاوت ، ضلالت ، بی عدالتی و جنگ را با خود به همراه میآورد . دروغ و تحریف ابزارهای کارا در خدمت دانشورانی بوده است که در آیینشان خدا دروغگو ست و احیانا دروغگویان را دوست دارد . تلمود به دوستان و نزدیکان خداوند اجازه میدهد که اشرار را گمراه کنند ، چون مکتوب است که : با پرهیزکاران پرهیزکار باش و با بدکاران بد . __ ص 57 همجیه التعالیم الصهیونیه نوشته ی علامه کشیش پولس حنا مسعد __ . و پر واضح است ، به زعم تلمودیان دوستان و نزدیکان خداوند یهودیان اند و اشرار مسیحیان و مسلمانان . ما در صدد بیان این مطلبیم که چرا مسیحیان گرفتار آموزه هایی مانند گناه شویان ، مسیح خدا شده و تثلیث شده اند ؟ آموزه هایی که نه تنها برای مسیحیان معمولی ، پیچیده و چه بسا غیر قابل فهم است ، برای عقلاء و دانشمندانشان نیز پیچیده و غیر قابل فهم است . هم آبای اولیه ی کلیسا و هم آبای کنونی کلیسا باید بپذیرند که نمیتوان با توجیه و تفسیرهای آغشته به تحریف و دروغ ، مردم را برای همیشه در خواب و گمراهی نگه داشت .  از ابو علی سینا منقول است که برای یک دروغ هزار تا توجیه هم آوریم میشود هزار و یک دروغ . پراکنده گویی و عدم استحکام و تزلزل در سخن از نشانه های بارز دروغ سازان و کذب پیشه گان است . انجیلی که یک مرتبه از عیسی مسیح سلب پیامبری میکند و او را تا حد یک ربی (عالم یهودی) تنزل میدهد که قصد باز سازی ایمان بنی اسرائیل را دارد نه تغییر آن . گمان مبرید که من برای براندازی شریعت (تورات) و انکار پیامبران پیش از خود آمده ام ، من نه برای براندازی ، که برای تکمیل کردن آمده ام (انجیل متی 5 : 17) . در جای دیگر از عیسی مسیح خدا میسازد . آنکه مسیح را میبیند پدر (خدا) را دیده است (یوحنا 9 : 14) . از آنجاییکه دروغ برای ماندگاری نیازمند تزیین است هر اندازه به جلو میرویم همان دروغ اولیه با رنگ و لعابی جدید به خورد عوام الناس داده میشود ، کافی است یک یا چند مقاله یا کتاب از مسیحیان بخوانید ، این قبیل جملات را زیاد میبینید . آشکار شدن خدا در عیسی . الوهیت مسیح . عیسی وحی خدا . تجلی خدا در عیسی . خدا در مسیح ، خود را منکشف و ظاهر ساخته است .        

    یهود از تحریف خدا در تورات و به تبع آن در انجیل ، ایدئولوژی و جهان بینی غلبه ی انسان بر خدا را تبیین و ترویج میکند . و از نبرد انسان با خدا اسرائیل را میآفریند که بر خدا غالب و چیره شده است . و ببینید که تحریف نوین چه میکند ، از دل چنین نگرشی به خدا ، اومانیسم را به جهانیان عرضه میدارد . اومانیسم یعنی انسان پرستی . و انسان همانطور که میدانید یعنی یهود .

    حجة الاسلام علی اکبر رشاد در مقاله ی آسیب شناسی دین پژوهی معاصر مینویسد : کسانی میگویند که ما اومانیسم اسلامی هم داریم ، اسلام هم اومانیسم را تایید میکند و بالاترین اومانیسم را ما در اسلام داریم . این تعابیر را من از بعضی مشاهیر شنیده ام . اما این افراد توجه ندارند که اومانیسم به معنای اعتنا و احترام به منزلت انسان نیست . اومانیسم معنای دیگری دارد که با خدا محوری جمع نمیشود . اومانیسم در واقع انسان مداری را برای حذف خدا و در مقابل خدا محوری مطرح میکند و ربطی به آیات قرآنی در باره ی مقام و منزلت انسان ندارد .

    ادامه دارد .....



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  شنبه 85/8/13ساعت  8:3 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    هال سل و یهوه شناسی (4)

    پیش از این در مقدمه ، حدیثی از رسول مهربان پروردگار حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم آوردیم که فرمودند : هر امر ارزشمندی که به نام خدا آغاز نشد ، ابتر و ناقص خواهد بود . و ما از این بیان مبارک قانونی بنام ابتداء ، انتهاء است ، را تقدیم کردیم و توضیح دادیم که استفاده از ظرف کثیف و آلوده ، جهت صرف غذا ، میسر است . ولی با امایی مواجه میباشد ، مبنی بر اینکه هر اندازه ظرف غذا آلوده و ناپاک باشد ، بهمان اندازه تولید بیماری میکند . اکنون میگوییم بواسطه ی قرابت و نزدیکی مسیحیت با یهودیت و درست تر بواسطه ی رخنه و نفوذ علمای یهودی در دین عیسی مسیح علیه السلام و تحریف مبانی اعتقادی و تبدیل انجیل به اناجیل و آلوده شدن فضای زمانی و مکانی مسیحیان ، آنان نیز گرفتار خدای جسمانی شده اند . گناه یهود فراهم آوردن و در اختیار قرار دادن ظرف کثیف است ، آنگاه هر موجودی و هر آیینی به اندازه ی استعداد خود و به اندازه ی بهره ای که از آن فضای آلوده میبرد ، به مصیبتی گرفتار میآید . از آنجایی که آلوده سازی یهود پایانی ندارد و آنان امروزه بخاطر تجهیزات تبلیغی مدرنی که در اختیار دارند و به مصداق چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا ، به شکار جوانان مسلمان آمده اند .  خطر یهود زدگی و در نتیجه عدم پایبندی به شریعت و غلطیدن به دام اباحه گری و از دست دادن حمیت و غیرت دینی که باعث میشود آدمی با اندک حیله ای حرام خدا را حلال بداند ، از جمله نگرانیهای خاتم الانبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم برای امتش بوده است . و شما میتوانید نظاره گر این نگرانی در صفحه ی 67 از جلد اول ایسر التفاسیر اثر ابوبکر جابر الجزائری باشید . روی احمد بسند جید عن ابی هریرة ان النبی (ص) قال : لاترتکبوا ما ارتکبت الیهود فتستحلوا محارم الله بادنی الحیل . اجازه دهید یکبار دیگر علی خلیل اسماعیل بعنوان معلمی که نمیتواند محبتش را نسبت به شما مادران عزیز ، پدران ارجمند ، آموزگاران دلسوز ، مربیان فهیم مهدهای کودک ، معلمان فداکار ، اساتید برجسته ی دانشگاهها و روحانیون معظم پنهان بدارد ، ورود یهود زدگی منحط و بی هویتی دردناک که ناشی از سم مهلک خنثی گری و لادینی از روی استیصال و یا بی دینی حاصل از ادا و اطوارهای هنرپیشه های مستهجن غربی در بخشی از مردممان ، را متذکر شود . همه ی ما وظیفه داریم علاوه بر اینکه مجری نهی رسول الله در زندگی خصوصی خودمان باشیم ، آنرا به دوستانمان ابلاغ کنیم و یکدیگر را در شناسایی و شکست این دشمن خطرناک یاری رسانیم . به همین سبب سید قطب در تفسیرش فی ظلال القرآن بعد از اینکه از یهود به عنوان تیره ی ناسپاس و نمک نشناش نام میبرد ، در صفحه ی 126 از جلد اول ، ترجمه ی مقام معظم رهبری میگوید : مقصود آن است که غرضهای شوم یهود و شیوه های دشمنی این قوم باز نموده شود و جامعه ی مسلمان از دشمنی های ایشان و هم از تکرار خطا ها و لغزشهایشان خود را بر کنار دارد . همه باید بدانیم سکوت و عدم مجاهده ، دشمن را در دشمنی اش جری تر و مصمم تر میسازد . به همین خاطر است که امام روح الله الموسوی الخمینی که در بین فقهاء و مراجع عظیم الشان به تیز هوشی و ذکاوت شهره بودند ، به تاریخ 16/2/1342 در پاسخ به نامه ی علمای همدان با توجه به خطر یهود و عمال ننگین آن میفرمایند :  با سکوت ما نسل های آتیه الی الابد در معرض ضلالت و کفر هستند و مسئول آن ما هستیم . یهود از حربه ی آنوسیگری نهایت بهره را میبرد . شائول یهودی هنرمندی خود را در آنوسیگری تا آنجا پیش میبرد که در مسیحیت ، پاولس قدیس نامیده میشود ، میتوان او را پایه گذار مسیحیت یهودی دانست . جالب است بدانید که قسمت اعظم انجیل به نامه های پاولس اختصاص دارد . امروزه مسیحیان به تبعیت از یهودیان ، عیسی را خدای انسان شده میدانند . آنکه مسیح را میبیند پدر (خدا) را دیده است (یوحنا 9/14) . برداشت انسانگونه از خدا در سراسر رسالات و کتب مسیحیان وجود دارد . بفرموده ی آقای جلال الدین آشتیانی در این رسالات تنها خدا بصورت انسان مجسم نمیگردد بلکه عیسی ، انسانی که میخورد ، میخوابد .... بلاخره میگرید و میمیرد خداست . هنوز هم در کلیسای مسیحیت مجسمه ی خدا به تماشا گذاشته میشود ، مادر خدا ، مریم ستایش میگردد . آقای آشتیانی میپرسند ، هنگامیکه با این صراحت در قرن بیستم خدا ، انسان است ، چگونه انتظار داریم سه هزار سال قبل مومنین بدوی ، تجسم عالیتری از خدا ارائه دهند ؟ 

    ادامه دارد ....           



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  شنبه 85/8/6ساعت  7:12 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    هال سل و یهوه شناسی (3)

    مور ضعیف و ناتوان چون شکل یزدانی کشد

    بی شک به شکل مورچه با شاخ حیوانی کشد

    مغز شبان هم نقشه ی موسی بن عمرانی کشد

    در ذهن مانی گر فتد او صورت مانی کشد

    تصور خدای انسانگونه که مانند انسان خشمگین میشود ، میسوزاند ، کیفر میدهد ، به جنگ میرود ، ازدواج میکند ، راه میرود ، وسعت زمین را اندازه میگیرد ، از برج بالا میرود ، مهمان میشود ، بره ی بریان میخورد ، کشتی میگیرد و زمانی که شکست میخورد ، لگدی جانانه به حریف شکست خورده ، میزند ، حکایت از ناتوانی ذهن آدمی و مهمتر از آن تسلیم نبودن در برابر وحی الهی بعلاوه وسوسه و شیطنت ابلیس در تصویربرداری مادی و محسوس از حقایق نامحسوس ، دارد . ذهن آدمی و مغز انسانی ، حتی ذهنها و مغزهایی که در دنیای تفکر و تعقل شناگری و غواصی میکنند ، با محدودیت مواجه اند . نپذیرفتن این محدودیت نشانه ی آشکار گمراهی و آغاز تباهی و تکبر تهوع آور است . ذهن و مغز آدمی در تجزیه و تحلیل امور ، محتاج وسایل معمولی است . اگر بخواهد علم را تصور کند ، دانستنیهایی را مجسم میکند ، که خود با آن سر و کار دارد . بدون تردید تصور توانایی ، آزادی و عدالت از روی مفاهیم محسوس و معقول بدست میآید ، که آن را فهم ابتدایی و درک غریزی مینامند . آنچه که سبب اعتراض عقلای عالم در طول تاریخ به علمای یهود و همه ی مادیین شده است ، نگهداری مردم یهودی در این مرحله ی طبیعی و اولی میباشد . تصور خدای مادی و محسوس ، نهادینه ساختن و جایگزین کردن آن بجای خدای نادیده ، ابدی و ازلی ، قادر متعال و خالق هستی ، چیزی جز خواست شوم یهود نیست .

    شیخ حیدر آملی در صفحه ی 42 کتاب جامع الاسرار و منبع الانوار حدیثی از امام باقر علیه السلام نقل میکند که علامه محمد تقی جعفری رحمة الله علیه آن را در ابتدای تفسیر و تحلیل مناجات کردن شبان با حق تعالی در عهد موسی علیه السلام  میآورد .

    عن الباقر محمد بن علی زین العابدین صلوات الله علیهما : از حضرت باقر محمد بن علی زین العابدین سلام خداوند بر آن دو باد ، وارد شده است : کل ما میزتموه باوهامکم فی ادق معانیه فهو مخلوق مصنوع مثلکم مردود الیکم . هر چیزی را که با اوهام و خیالات خود در دقیق ترین معانیش ( بعنوان خدا ) تمیز و تصور کنید ، آن چیز آفریده و ساخته شده ی شما است و به خود شما برمیگردد . و الباری تعالی واهب الحیاة مقدر الموت . خداوند متعال بخشاینده ی حیات و مقدر کننده ی مرگ است . و لعل النمل الصغار تتوهم ان لله زبانیتین کما لها ، فانها تتصور ان عدمهما نقصان لمن لاتکونان له . و شاید مورچه های ناتوان چنین توهم میکنند که خدا هم مانند آنها دو شاخ کوچک دارد ، زیرا آنها گمان میکنند که نداشتن شاخ برای کسیکه شاخ ندارد نقص است .

    حضرت علامه با توجه به روایت فوق به چند مطلب اشاره میکند .

    1) هر جانداری آنچه را که دارا است و در زندگانی او دخالت دارد ، کمال یا ضرورت مطلق میبیند و فقدان آن را نقص و کاهش میپندارد . به همین جهت اگر مورچه به موجودی ، بعنوان آفریننده ی خود توجه کند ، بدون تردید دو شاخ ظریف را هم به او نسبت خواهد داد .

    2) حضرت علامه این پدیده را یک قانون کلی میدانند . بطوریکه حتی بعضی از کسانیکه دارای قدرت اندیشه هستند و معلوماتی را فرا گرفته اند ، مزایای درونی خود را از قبیل خیال و اندیشه و تعقل و علم بدون تصرف به خدا نسبت میدهند . مثلا میگویند : خدا با خود اندیشید و باین نتیجه رسید . یا از این مردمی که خدا آفریده است ، چیزی دستگیرش نخواهد شد .

    3) دقت جناب علامه رضوان الله تعالی علیه قابل تقدیر است ، میفرماید : چنانکه این مطلب در اول کتاب عهد عتیق هم دیده میشود . ... روز هفتم را مبارک و مقدس گردانید ، زیرا در آن روز از همه ی کارهایی که از نظر آفرینندگی کرد ، فارغ شده ، به استراحت پرداخت . ... خدا به جهت آفرینش انسان اندوهگین شد و در دل خود اسفناک گشت . ... خدا گفت : انسانی را که خلق کرده ام ، انسان را با چارپایان و جنبندگان و پرندگان آسمان ، از روی زمین محو میسازم ، زیرا به کارهای آنها اندوهگین شده ام . 

    اوصاف انسانی مانند جهل و نادانی ، اندوه و اسف که نویسندگان تورات به خدا نسبت داده اند ، به فرمایش علامه جعفری از همان قانون کلی که ما آن را قاعده ی مورچه مینامیم ، پیروی نموده است .   

    اکنون ببینیم نویسندگان تورات با استفاده ار قانون کلی و قاعده ی مورچه چه خدایی را به جامعه ی بشری معرفی کرده اند .

    کتاب دوم سموئیل ، باب 22 شماره ی 9 / خداوند از آسمان نازل شد بر ملائکه کروبیین سوار شد و دود از دماغ او خارج میشد و آتش از دهان او بیرون میآمد .

    کتاب آفرینش ، باب 18 شماره ی 1 / خداوند وقتی خواست قوم لوط را عذاب کند مرورش به حضرت ابراهیم افتاد در حالیکه او در خیمه ی خود بود ، ابراهیم نظر کرد ، دید سه نفر در مقابل او ایستاده اند ، پس برخاست و صورت خود را بر زمین گذارد و به او گفت : ای مولای من خواهش میکنم که پاهای تو را بشویم و در زیر درخت طعامی برای تو بیاورم که بخوری و قوت بگیری ، پس خداوند به او گفت : هر چه میخواهی بکن ، پس ابراهیم پای خدا را شست و برای او کره و شیر و گوساله ی پخته شده آورد و بالای سر آنها در زیر درخت ایستاده و آنها خوردند .

    کتاب آفرینش ، باب 32 شماره ی 24 و 30 / حضرت یعقوب با خداوند از اول شب تا صبح کشتی گرفت ، وقتی خداوند دید نمیتواند بر یعقوب غالب شود بر بالای ران او ضربه ای زد و پای یعقوب صدمه دید ... یعقوب گفت : در اینجا من خدا را روبرو دیده ام و با این وجود هنوز زنده هستم .

    ما قرار است مختصر و روان بنویسیم تا دوستان ما در کمترین زمان بهترین بهره را ببرند ، لذا با وجود مطالب بسیار ناچار با یک نتیجه گیری ، مبحث یهوه شناسی را به پایان میبریم .

    اگر دانشمندان به داستان موسی و شبان خرده میگیرند ، بخاطر ارائه ی خدای تعینی تورات است . و اگر عقلاء و دانایان مردم را از خانقاه نشینی پرهیز میدهند به جهت هوهو ی دراویش است که نشات گرفته از یهو و هو ی یهودیان است . دوستان جوان من بدانند ، بسیاری از صاحبنظران با اشاره به ندای دراویش که خدا را هو خطاب میکنند ، معتقدند بین هو و یهوه ارتباط است . و حالات خلسه ، رقص ، چرخش ، دم گرفتن ، لرزه و غش از نبی های درویش گونه ی اسرائیلی به آنان رسیده است . و اگر محققان و متفکران دلسوز نسبت به داده های علمی ، فرهنگی ، هنری و ... غرب نگرانند و انذارشان را ابلاغ میکنند به این سبب است که میدانند ، غرب خاستگاه مستقلی ندارد و ریشه اش در تورات تحریف شده است . شک نکنید که امروزه تفکر مدرن یک تفکر یهودی اسرائیلی است .

    وقتی خدا روز ، شب ، آسمان ، اقیانوسها ، خشکی ، دریا ، نباتات ، درختان میوه ، گیاهان دانه دار ، ستارگان ، خورشید ، ماه ، جانوران آبزی ، انواع پرندگان ، جانوران اهلی ، وحشی و خزندگان را آفرید - آنگاه تورات میگوید : سرانجام خدا فرمود : انسان را شبیه خود بسازیم تا بر حیوانات زمین و ماهیان دریا و پرندگان آسمان فرمانروایی کند . و این روز ششم بود . با ورود به روز هفتم تورات رسما اعلام میکند : خدا دست از کار کشید . خدا روز هفتم را برکت داد ، آن را مقدس اعلام فرمود . تورات دلیل تقدس روز هفتم را هم میگوید : زیرا روزی بود که خدا پس از پایان کار آفرینش ، آرام گرفت . کتاب آفرینش باب 2 شماره ی 2 .

    از همان ابتدای آفرینش یک نیروی مرموزی وجود دارد که نمیخواهد خدا حضوری فعال و همه جانبه داشته باشد . انگار تنها کار خدا همین آفرینش بوده است . بعد همه ی نقشها را به انسان واگذار نموده ، خود آرام گرفته و دست از کار کشیده است . پر واضح است که خدای غیر حاضر ، خدای بیکار و بیعار نمیتواند جلوی مطامع و زیاده خواهیهای این قوم سرگردان را بگیرد . یهود با از کار انداختن خدا در همان ابتدای راه ، خود را جای خدا قرار داد و همه چیز را برای خود خواست .  

    هو الذی خلق السموات و الارض فی ستة ایام ثم استوی علی العرش یعلم ما یلج فی الارض و ما یخرج منها و ما ینزل من السماء و ما یعرج فیها و هو معکم این ما کنتم و الله بما تعملون بصیر . قران ، حدید ، آیه 4 .

    درود بر خدای قرآن که بعد از خلق آسمانها و زمین در شش روز مانند خدای تورات اعلام بازنشستگی نکرد و به کناری ننشست . او همه جا با ماست . و هر کاری که انجام دهیم ، نه اینکه فقط میبیند ، نسبت به آن بصیرت هم دارد .

    ادامه دارد ......      

              



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  سه شنبه 85/8/2ساعت  9:1 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    هال سل و یهوه شناسی (2)

    آگاهی : کتاب تحقیقی در دین یهود اثر ارزشمند آقای جلال الدین آشتیانی را مطالعه کنید . ما در این نوشته ی مختصر از بخش چهارم همین کتاب گران سنگ بهره برده ایم . والسلام .  

    یهوه نام خدای یهودیان ، به معنای او هست میباشد . تقریراین نام تا پیش از گزینش حروف صدا دار در زبان عبری به شکل ی - ه - و بوده است . که آنرا به صورت یاهو و هو تلفظ میکرده اند . به تصریح تورات اسرائیلیان این نام را از پیشینیان خود کسب کرده اند . جمعی به استناد کتاب خروج که میگوید : یهوه در هورب است . و با توجه به اینکه این کوه در تورات کوه خدا نامیده شده است و یهوه نیز به موسی میگوید : که در بازگشت از مصر عبریان را به پای این کوه بیاور و موسی نیز چنین میکند . ، عقیده دارند که نام یهوه از نام خدای کوهستان گرفته شده است . محققین بر این باورند که اسرائیلیان قبل از موسی علیه السلام به خدایان متعددی ایمان داشته اند . و رئیس خدایان را خدای طوفان میدانستند که بر روی گاو نری ایستاده است . و محرک هارون در ساختن گوساله بعنوان خدای اسرائیلیان را در راستای بازگشت به همین عقیده توجیه و تفسیر میکنند . ( البته ما مسلمانان هارون علیه السلام را منزه از این تهمت میدانیم ) . و اگر موسی علیه السلام همانگونه که کتاب خروج میگوید و مجسمه ایکه هارون آنرا ساخته است را میشکند ، مفهومش آن است که با این عقیده برای همیشه قطع رابطه میکند . امروزه کلیسا و کنیسه دست در دست هم ، سعی بر یهوه پرست نشان دادن اجداد اسرائیلیان دارند . و با توجیه و تفسیر های توام با تغییر مفاهیم اولیه و قدیمی همراه با پیچیده گویی و معما بافی در صدد هویت دادن به بنی اسرائیل و ایجاد یک تاریخ پیوسته برای آنان میباشند ، چیزی که اسرائیلیان فاقد آن بوده و هستند .

    تورات علاوه بر یهوه دو اسم دیگر هم برای خدا میآورد الوهیم و یهوه - الوهیم . به تفسیر ربی ها که اساتید علوم الهی یهودی هستند توجه کنید . آنان میگویند : ابتدا خدا تصمیم گرفت که جهان را با عدالت مطلق هدایت کند ، پس در این دوران الوهیم نامیده شد . از آنجاییکه الوهیم در زبان عبری به معنای قاضی هم هست مانند یک قاضی سختگیر عمل میکند . ولی خدا میبیند که جهان تاب عدالت او را ندارد پس رحمت و شفقت و بخشش را ضمیمه ی آن مینماید و نام یهوه - الوهیم به خود میگیرد . اما باز هم میبیند که حتی جهان قادر نیست عدالت و رحمت را تواما تحمل نماید . سرانجام فقط با بخشش و رحمت حکومت میکند و در آن زمان یهوه با رحوم به معنای بخشنده و مهرورز توام شده و فقط خدای رحمان یا یهوه خوانده میشود . البته این نوع توجیه و تفسیر همچنان حکایت از آن دارد که بزرگان و دانشمندان یهود از گذشته های دور تا کنون خدا را همچون موجودی تجسم میکنند که عقل او مانند عقل انسان باید با تجربه ، با واقعیات و با بندگانش آشنا شود

    از عمده گناهان نابخشودنی که اسرائیلیان در اولین دستور از ده فرمان در فصل بیستم از سفر خروج موظف به دوری از آن میشوند ، این است که از خدا هیچ صورتی مجسم ننمایند و نکته ی جالب آن است که در آیات انتهایی فصل سی و سه از سفر خروج  موسی از یهوه تقاضا میکند روی خود را به او بنماید . و خدا میگوید روی مرا هیچ انسانی قادر نیست ببیند . و نکته جالبتر این است که نویسنده ی کتاب خروج به هر صورتی مایل است خدا را بنماید از رو نشد از پشت . لذا آیات 22 و 23 میگوید : وقتی جلال من میگذرد ، تو را در شکاف این صخره میگذارم و با دستم تو را میپوشانم تا از اینجا عبور کنم ، سپس دست خود را برمیدارم تا مرا از پشت ببینی ، اما چهره ی مرا نخواهی دید .

    تجسم خدا بهر صورتی گناه عظیمی است و شکل سازی از او با کیفر مرگ همراه میگردد ولی چگونه است که موسی چهره به چهره با یهوه به سخن مینشیند ، خدا با ابراهیم غذا میخورد ، هارون از یهوه بت میسازد و خدا به دفعات و مکرر حتی دهها نسل بعد از موسی به شکل انسان ظاهر میشود . گاهی رحیم و صبور و کریم و بخشنده میگردد که رحمت عظیمش نصیب هزار پشت میشود و گناهان و خطاها را میبخشد . ولی در جای دیگر خدا قهار و هراسناک و زود رنج و خشمگین و قسی و خونخوار و مکار میگردد و انتقام او شامل نسلها میشود . تا جائیکه محققینی چون ادوارد مایر و ویل دورانت او را عفریت شب و الوهیت هراسناک مینامند . 

    در سخنی که یهود با رسول الله حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم دارد و مفسرین آن را در سبب نزول سوره ی امان میآورند ، تصور انسانی خدا در یهود زمان رسول الله (ص) نیز آشکار است . ابوالفضل رشیدالدین میبدی در جلد 10 کشف الاسرار صفحه ی 662 میگوید : ان ناسا من الیهود جاؤا الی رسول الله (ص) فقالوا : همانا جمعیتی از یهود نزد رسول خدا آمدند و گفتند : صف لنا ربک . خدایت را برای ما توصیف و معرفی کن . فان الله انزل نعته فی التوریة . براستی خداوند صفاتش را در تورات بیان کرده است . فاخبرنا من ای شی هو ؟ به ما خبر ده خدا از چیست ؟ من ای جنس هو ؟ از کدام جنس است ؟ و هل یاکل ؟ آیا چیزی میخورد ؟ و هل یشرب ؟ آیا چیزی مینوشد ؟ و ممن ورث الدنیا ؟ و دنیا را از چه کسی ارث برده است ؟ و من یورثها ؟ و آن را برای چه کسی به ارث میگذارد ؟ فانزل الله عز و جل : قل هو الله احد . پس خدای بزرگ سوره ی اخلاص ، نجات ، معرفة ، نور ، اساس ، تفرید ، تحدید و امان را نازل فرمود .

    ادامه دارد .....             



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  یکشنبه 85/7/30ساعت  6:48 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    هال سل و یهوه شناسی (1)

    ذهن فعال و پرسشگر خانم هال سل زمانیکه میپرسد ، آیا براستی خدا امت برگزیده ای دارد ؟ منتظر پاسخ نمیماند . همین سوال از سر تحقیر به منزله ی پاسخ منفی ای به معتقدان برگزیدگی قوم یهود است . از آنجاییکه نگارنده ی این سطور مطالبش را برای جوانان مینویسد ، لازم میبیند ، به صورت فشرده و به دور از عبارات مغلق به معرفی دو کلمه ی خدا و امت برگزیده بپردازد . ممکن است دوستان جوان من بدون مرشدی آگاه و راهنما یی دلسوز به مطالعه و تحقیق دست بزنند که در این صورت هر لحظه امکان اسارت در میدان جاذبه ی تلقینات دروغین حاخام های یهودی وجود دارد بعلاوه خارج شدن از حلقه ی توجیه و تفسیر های پیچیده و معماگونه ی آنان مستلزم از دست دادن وقت و عمر گرانبهاست ، لذا این مبحث را با حدیثی روشنگر از امام ابو جعفر محمد ابن علی الباقر علیه السلام تزیین میکنم . بنابر آنچه که کلینی در کتاب الحجة باب اهل ذکر آورده است : محمد بن مسلم به امام باقر علیه السلام عرض میکند : ان من عندنا یزعمون ان قول الله عز و جل : فاسالوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون ، انهم الیهود و النصاری . همشهریان ما در باره ی آیه ای که خدای بزرگ میفرماید : اگر نمیدانید از اهل ذکر بپرسید ، گمان میکنند اهل ذکر یهود و نصاری هستند . قال : اذا یدعونکم الی دینهم . امام علیه السلام فرمودند : بنابر این آنها شما را به دین خود دعوت میکنند . قال : قال بیده الی صدره : نحن اهل الذکر . آنگاه امام علیه السلام با دست به سینه اش اشاره میکند و میفرماید : اهل ذکر ما هستیم . و نحن المسؤولون و سؤال شوندگان ما هستیم .

    امروزه کتابها و سایتهای بسیار زیادی به معرفی خدای مورد قبول یهود و نصاری میپردازد و تلاش میکند تا در اذهان و افکار عامه خدای یهود را خدایی واحد ، نادیده ، ازلی و ابدی ، فارغ از زمان و مکان ، خالق جهان و جهانیان عرضه بدارد . همچنین میکوشد تا یهودیان را مردمی یکتاپرست و موحد نشان دهد . همچنین تلاش آنان در منزه جلوه دادن کتاب مقدس قابل تامل است . دکتر آبراهام کهن در صفحه ی 11 و 14 کتابش بنام Every mans Talmud گنجینه ای از تلمود اعتقاد دو تن از بزرگان دین یهود را ذکر میکند ، میگوید : هیلل از پیشروان در تفسیر کتاب مقدس و ربی عقیوا که علم میدراش را به حد اعلی توسعه داد ، معتقد بودند : در تورات حتی یک کلمه و یا یک حرف زائد وجود ندارد . و به همین مطلب خانم گریس هال سل اشاره میکند و میگوید : به عنوان یک مسیحی بنیادگرا ، آموزش میدیدم . به من آموخته شده بود که کلام خدا - خالی از هر گونه اشتباه در ترجمه ها و فارغ از هر گونه اشتباه چاپی - از راه انجیل به ما ابلاغ میشود . بر روی هر حرف انجیل دقت کامل شده است . مکرر میشنیدم که انجیل مصون از هر خطا و خالی از هر گونه اشتباهی است . 

    و اکنون ما مانده ایم با عبارات کتاب مقدس که خدا را همانند انسان با گیس و لباس و دو پا معرفی میکند که مانند انسان راه میرود . از آسمان به زمین فرود میآید و آنقدر نادان است که بدون نشانه نمیتواند خانه ی مومنان را از خانه ی کفار تشخیص دهد ، چه کنیم و چه توجیه ای را بپذیریم ؟. خدایی که از خیلی چیز ها بیخبر است ، پیمان خود را میشکند ، از کرده ی خود پشیمان میشود ، با انسان کشتی میگیرد ، مار از او راستگوتر است ، از آسمان به زمین آمده ، بین مردم تفرقه میاندازد ، چون از وحدت کلام آنها میترسد ، چه توجیه و تفسیری میتواند داشته باشد ؟

    براستی چه بر سر تورات آمده است ؟ توراتی که بر پیامبر عظیم الشان حضرت موسی علیه السلام نازل شده ، آسمانی و مورد احترام ما مسلمانهاست . توراتی که به تصریح موسی علیه السلام بر الواح نوشته شده است . اگر تورات فعلی ، توراتی باشد که بر موسی علیه السلام نازل شده است ، شما خواننده ی محترم گمان میکنی چند کامیون برای حمل آن مورد نیاز است ؟ تورات فعلی مملو از خرافات و افسانه های مضحک است که نویسندگان مجهول الهویه ی آن به شدت با دین معنوی و خدای موسی علیه السلام در ستیزند . قرآن مجید در باره ی این نویسندگان گمنام در آیه ی 79 سوره بقره میفرماید : فویل للذین یکتبون الکتاب بایدیهم ثم یقولون هذا من عند الله  لیشتروا به ثمنا قلیلا فویل لهم مما کتبت ایدیهم و ویل لهم مما یکسبون .

    و اینک سوال اساسی این است که چرا یهود شان و مرتبه ی خدا را تا این حد خفیف و نا چیز نمایش میدهد ؟ 

    ادامه دارد ..... 



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 85/7/28ساعت  3:32 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    هال سل و تقصیر نظر

    گویا گریس هال سل تصمیم گرفته است ( من کثرت همته کثر اهتمامه ) را عملا به نمایش گذارد . شما میتوانید در آن سوی دیوارهای کاخ سفید ، هال سل را با پوستی تیره شده نظاره کنید که سختی های زندگی یک زن سیاه پوست را بر خود هموار میسازد ، در قرق اختصاصی ناواخوا در نیومکزیکوی آریزونا به عنوان یک زن سرخ پوست ظاهر میشود و بعد از آن خودش را در وضعیت یک زن کارگر مکزیکی ، که بدون اجازه و بدون روادید وارد آمریکا شده است ، قرار میدهد . و سرانجام پا به خاورمیانه میگذارد و اولین ملاقاتش را با یک فلسطینی در سرزمین های اشغالی به سال 1979 تجربه میکند .

    آیا هیچ دقت کرده اید که تمام تلاش جبهه ی سرسپردگان سلطنت جهانی یهود از مدتهای مدید بر این تعلق گرفته است که چشم ما تنها از طریق دوربین ها و کانالهای ارتباطی آنان نظاره گر چهره های مطلوب صهیونیستی باشد ؟ تا علاوه بر اعمال قاعده ی Desensitization که ما را نسبت به احوالات ستمدیدگان و مظلومان بی احساس میسازد . باب هدایت و راه نجات را نیز به روی ما مسدود کند .اکنون به عنوان یک وظیفه ی انسانی بر همه ی ما فرض است که هم به خودمان و هم به دیگرانی که دوستشان داریم متذکر شویم ( من قصر نظره علی ابناء الدنیا ، عمی عن سبیل الهدی __ هر که دیدارش را فقط بر فرزندان دنیا منحصر نماید ، از راه هدایت نابینا میگردد ) . و به تصریح قرآن متین ، دنیایی ترین موجودات در این عالم یهودیان هستند . و به قول سید قطب در کتاب معرکتنا ضد الیهود ، چگونه میتوان این واقعیت را کتمان نمود که عمده ی مراکز تبلیغی و وسائل ارتباط جمعی جهانی از خبرگزاری ها و مطبوعات گرفته تا نهادهای سمعی و بصری و مراکز فیلم سازی و موسسات انتشاراتی و بنگاههای خبر پراکنی زیر سلطه ی یهودی ها قرار دارند ؟ و آیا هیچ دقت کرده اید که اصلا ستاره سازی در دنیای باصطلاح متمدن ، صنعتی است که تلاش عمده ی آن بر پایه ی تقصیر نگاه است و غرب با پدیده ی ستاره سازی کانالیزه کردن افکار و اندیشه ها را در جوامع بشری نهادینه ساخته است ؟ آنان بخوبی میدانند در طول تاریخ دو چیز در مقابله با اعتقادات دینی نقش عظیمی داشته است ، یکی بت که عموما حالت تجسم و تصویر داشته و دیگری سحر و جادو که باز ، بیانی دیداری و تصویری دارد . در دیدنیها میتوان با سحر و جادو و شعبده ، اغتشاش فکری و تقلب آموزشی ایجاد کرد . و تقلب در بیان واقعیات ، هیچگاه به اندازه ی سحر و شعبده ، باعث جدایی انسانها از روحانیت و معنویت و پیوستن او به مادیت نمیشود . آنان همچنین میدانند که بیشتر سهم آموزش در بچه ها از راه چشم است و اصلا بچه ها و بسیاری از بزرگتر ها که خیلی با عقل و معنی سر و کاری ندارند ، بیشتر میبینند و با دیدن راه و روششان را تقلید میکنند . این واقعیتی غیر قابل کتمان است که : امروزه از صنعت عکسبرداری و فیلمبرداری تنها برای تبلیغ کالا ، جذب توریسم ، سرگرمی ، مسابقات ورزشی ، اخبار ، حیات وحش و سکس استفاده نمیکنند ، همه ی این موارد بهمراه ستاره های ریز و درشت ، در خدمت آداب ، سنن ، راه و روش ، و در یک کلام در خدمت تفکر یهودی تلمودی صهیونیستی است . توجه ی همه ی مادرها ، پدرها ، مدیران ، معلمان ، آموزگاران ، فرمانداران ، سران لشگری و کشوری ، و رهبران دینی و همه ی آنانی که خواننده ی این نوشته ی مختصر هستند را به فرمایشی از رسول معظم پروردگار که درود خدا بر او و بر خاندانش باد ، جلب میکنم که ( روی عن النبی ص : انه نظر الی بعض الاطفال . رسول الله به تعدادی کودک نگاه کردند . فقال : و فرمودند : ویل لاولاد آخر الزمان من آبائهم . وای بر فرزندان آخرالزمان از دست پدرهایشان . فقیل یا رسول الله من آبائهم المشرکین ، گفتند ای رسول خدا از دست پدرهای مشرکشان ، لا من آبائهم المومنین . پیامبر فرمودند : نه از دست پدرهای مومنشان ) . خطر بسیار جدی است . ماهواره ها که جنگنده های رادار گریز نام گرفته اند ، نهاد خانواده و بنیان های اخلاقی جامعه را نشانه گرفته اند . تلاش کنیم تا وای رسول الله دامن ما را نگیرد .

    هال سل که با رفتارش سبب شد تا ما متوجه شویم ، داده های غرب گزینشی و در بسیاری از موارد آمیخته با دروغ و اسطوره سازی است ، اکنون در فلسطین اشغالی مهمان خانه ی لیندا و بابی براون که هر دو اهل بروکلین اند ، میباشد . آنان برای هال سل تعریف کرده اند که چگونه از تفنگ و مسلسل دستی یوزی ، برای گرفتن زمینها از کشاورزان فلسطینی استفاده کرده اند . هنگامی که سخن بابی براون را میشنود که میگوید : خدا این سرزمین را به امت برگزیده اش داده است ، ناگاه خود را در آرلینگتن و در موعظه ی برادر ترنر میبیند . ولی گریس بدرستی واقف و معترف است که فلسطین سرزمین موهوم انجیلی صهیون نیست بلکه سرزمینی است زنده و با مردمانی زنده که بزور از خانه و کاشانه شان آواره شده اند . در این لحظه ذهن کنجکاو و فعال خانم هال سل میپرسد : آیا براستی خدا امت برگزیده ای دارد ؟

    ادامه دارد .....      



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  چهارشنبه 85/7/26ساعت  12:40 صبح  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    <   <<   16   17   18   19   20   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    کوفی و قساوت دل[2]
    کوفی و قساوت دل[1]
    برجام با یهود و گوساله سامری(11)
    برجام با یهود و گوساله سامری(10)
    برجام با یهود و گوساله سامری(9)
    برجام با یهود و گوساله سامری(8)
    برجام با یهود و گوساله سامری(7)
    برجام با یهود و گوساله سامری(6)
    برجام با یهود و گوساله سامری(5)
    برجام با یهود و گوساله سامری(4)
    برجام با یهود و گوساله سامری(3)
    برجام با یهود و گوساله سامری(2)
    برجام با یهود و گوساله سامری(1)
    برجام با یهود و ابو موسی اشعری
    برجام با یهود و روانشناسی اهل نفاق
    [عناوین آرشیوشده]