سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انجمن تفکر مبانی


بسم الله الرحمن الرحیم

شهید آیت، میرحسین موسوی و فراماسونری

مطالب مرتبط: ابهامها در ترور آیت در گفتگو با فرزند شهید
                      شهید آیت و مظفر بقایی

امیر سعید نقی زاده سهی، عضو واحد دانشجویی حزب جمهوری اسلامی و قائم مقام مدیرمسئول نشریه کارگری حزب (صالحان سازنده) بوده است. او که از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با شهید آیت حشر و نشر  داشته است و خود را مرید ایشان می داند، می گوید:

«شهید آیت، بارها در جلسات حزب، میرحسین موسوی و زهرا رهنورد را التقاطی معرفی می کرد. ایشان، جبهه ملی،‌ نهضت آزادی و سازمان مجاهدین خلق را حلقه های پی در پی یک زنجیر می دانست. تشکیلاتی مثل جاما و جنبش مسلمانان مبارز را هم که حبیب الله پیمان رئیس آن بود، در چهارچوب این جریان ارزیابی می کرد. میرحسین موسوی و همسرش قبل از انقلاب اسلامی، عضو جنبش مسلمانان مبارز بودند. شهید آیت این دو نفر را کماکان شیفته این جریان و سلسله می دانست...

 شهید آیت معتقد بود که استعمار در برابر مبارزان اصیل، مبارزان قلابی و بدلی به وجود می آورد. ایشان صراحتا میرحسین را یک انقلابی قلابی می دانست. مخالفت شخصیتی مثل بنی صدر با وزارت میرحسین موسوی هم، برای قهرمان کردن و جا زدن او به عنوان یک مبارز اصیل در چشم انقلابیون بود... اینها پس از شهادت آیت، که قدرت در دستشان بود، سالگرد شهادت آیت را از تقویمها حذف کردند.»(1)

علیرضا نادعلی از اعضا حزب جمهوری اسلامی می گوید:
«شهید آیت یک مدتی معاونت سیاسی حزب بود... یادم هست که شهید آیت سر درگیری با مهندس موسوی، از حزب قهر کرده بود و جلسه شورای مرکزی را هم حتی نمی آمد... شهید آیت، خیلی تند و محکم به ملی گراها و سلطنتی ها و منافقها حمله می کرد، با الفاظ خیلی عجیب. خب ما هم واقعا با همه ضعف معلوماتی که داشتیم، می دانستیم حالا «بازرگان» یا «سنجابی» یا بعضی دیگر خب انقلابی نیستند. با «امام» صد در صد نیستند. ولی شهید آیت علنا مطرح می کرد که خیلی از این ملی ها اصلا دین ندارند و ضدانقلابند و منتظر فرصتند که به جمهوری اسلامی ضربه بزنند. این طرف، خوب میرحسین و بعضی دور و بری هایش سمپاتی داشتند به این ملی ها.»(2)
اختلاف شهید آیت با میرحسین موسوی، ادعایی نیست که تنها یکی دو نفر از اعضای حزب جمهوری اسلامی گواه آن باشند. هاشمی رفسنجانی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی و عضو هیئت موسس حزب در خاطرات خود از 6 اردیبهشت 1360چنین می نویسد:

«شب در جلسه مشترک مسئولان اجرایی و نمایندگان مجلس حزب شرکت کردم. مقداری از وقت در انتقاد از حزب و روزنامه [جمهوری اسلامی] گذشت. آقای آیت به خط روزنامه اعتراض داشت، آقای [میرحسین] موسوی دفاع کرد.» (3)

هاشمی همچنین در بیان خاطرات روز 14 تیر 1360 می نویسد:

«جلسه علنی داشتیم. معرفی وزیر خارجه مطرح بود که تصویب شد. آقای مهندس میرحسین موسوی سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی، وزیر خارجه شد. از اول کار، آقای رجایی ایشان را معرفی کرده بود. بنی صدر قبول نمی کرد. آقایان (دکتر حسن) آیت و احمد کاشانی مخالفت کردند و عکس العمل بدی داشت؛ مخصوصا از آقای آیت که عضو شورای مرکزی حزب است.» (4)

متن نطق شهید آیت در مخالفت با وزارت خارجه میرحسین موسوی در مجلس شورای اسلامی که در تاریخ 14 تیر 1360، یعنی یک هفته بعد از انفجار هفت تیر صورت گرفت به این شرح است:

«بسم الله الرحمن الرحیم. من با اینکه اسم نوشته بودم،‌ در این شرایط حساس،‌ در این شرایطی که ملت هم عزادار است و هم دچار موفقیتهایی شده است، نمی خواستم صحبت کنم اما در محظور بودم. یکی همین که اشاره کردم، شرایط حساسی است که ممکن است مخالفت من باعث سوء استفاده بشود و از طرفی هم هنوز بوی خون پاک شهدا از دفتر حزب جمهوری اسلامی به مشام می رسد و هنوز مرکب عزل رئیس جمهور بی کفایت خشک نشده است.

از این جهت که بعد تاریخ قضاوت بدی نکند، تمام مطالبم را در این خلاصه می کنم که دوست قبلی ما [سخنران قبلی مجلس که در موافقت با موسوی سخن گفت] گفتند که نظریات آقای موسوی درباره آقای دکتر مصدق مربوط به گذشته بوده است. کاری نداریم که این گذشته سال 58 و سال نزدیک به ما و سال 59 هست. اما اگر ایشان الآن هم به این سئوال من پاسخ بگویند شاید مساله حل شده است که آیا ایشان مصدقِ امام را قبول دارند که امام می فرمایند مصدق به اسلام سیلی زد،‌ مصدق، مسلم نبود؟ در زمان مصدق به چشم سگ عینک زدند و روی آن نوشتند آیت الله. در زمان مصدق روزنامه شورش که مورد تایید مصدق بود، تصویر آیت الله کاشانی را به صورت سگ و مار و عقرب می کشید. آیا این مصدق را قبول دارند یا مصدق سرمقاله 28 تیر 1358 و 14 اسفند 1358 و مقاله اخیری که تحت عنوان "خیابان مصدق" نوشتند؟(5) کدامیک از این دو مصدق را، ایشان صریحا بگویند که الآن پس از آن بیانات امام قبول دارند؟ آیا رفراندوم مصدق را در سلسله مقالاتی که حمام(؟) نامی در روزنامه جمهوری اسلامی نوشته بود و او را یک عمل ضدامپریالیستی قلمداد کرده بود، آن را قبول دارند و یا رفراندومی که امام فرمودند تقلبی بود؟ و به منظور تحمیل قانون اساسی آمریکایی بود و سر یک الاغ رای بسته بودند و بردند در صندوق مخالفین انداختند و همینطور سایر خطوط که اشاره شد؟

مطلب زیاد است ولی شرایط کنونی را من مناسب برای طرح این مسائل نمی دانم ولی این سئوال را دلم می خواهد که ایشان صریحا جواب بدهند. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.» (6)

مشروح مذاکرات مجلس در روز ?? تیر ????نشان می دهد که موسوی از دادن پاسخ صریح به سئوال شهید آیت طفره می رود. به هر حال در آن روز، مجلس شورای اسلامی به وزارت میرحسین موسوی رای مثبت داد. سیدحسن آیت هم یک ماه بعد از این نطق، صبح روز 14 مرداد 1360 در برابر منزل خود هدف رگبار قرار گرفت و به شهادت رسید. 14 مرداد، روزی بود که قرار بود مجلس به کابینه جدید، یعنی کابینه شهید باهنر رای دهد. میرحسین موسوی، دوباره جزو اعضای پیشنهادی این کابینه بود.

شاه کلید مخالفت شهید آیت با میرحسین موسوی؛ عضویت در فرقه رازآمیز

هفته نامه تعطیل شده شهروند امروز، نشریه وابسته به اصلاح طلبان، سال گذشته زمانی که هنوز از کاندیداتوری ریاست جمهوری میرحسین موسوی سخنی نبود و بسیاری از طرفداران جوان و دوآتشه امروزش اسم او را هم نشنیده بودند و چهره اش را نمی شناختند، پرونده ای درباره شهید آیت منتشر کرد که در آن ناخواسته و در لفافه، شاه کلید مخالفت شهید آیت با موسوی را لو داده است. البته در آن زمان، چون هنوز زمزمه ای از کاندیداتوری موسوی نبود و او در کانون توجهات قرار نداشت، کسی و به احتمال زیاد حتی خود گردانندگان نشریه، متوجه نشدند که شهروند امروز چه گافی داده است.

ابراهیم اسرافیلیان، نماینده دوره دوم مجلس شورای اسلامی، دوست و همراه دیرینه شهید آیت، در مصاحبه با شماره مذکور از هفته نامه شهروند امروز، یعنی شماره 59،‌ مورخ 27 خرداد 1387 چنین گفته است:
«آیت درباره بسیاری از رجال سیاسی مدرک مستند داشت و درباره بنی صدر در جلسه ای صحبت کرده بود که علیه او توطئه کردند و با پخش نوار آن جلسه، او را متهم به کودتاچی بودن کردند و این پاشنه آشیل آیت شد. در حزب جمهوری هم به او گفته بودند که تو چرا این حرفها را درباره بنی صدر زده ای که او گفته بود این آدم آمده است تا ریشه جمهوری اسلامی را بزند و من سند دارم.(7) در آن جلسه یکی از آقایان گفته بود که لابد تو درباره من هم سند داری که آیت در پاسخ به او گفته بود اتفاقا درباره تو هم سند دارم.»
اسرافیلیان در ادامه این مصاحبه می گوید:
«حتی همان روزی که آیت ترور شد، همراه خود اسناد ارتباط فردی با فراماسونری را داشت که آن فرد می خواست پستی بگیرد و آیت آن اسناد را به همراه داشت تا برود و تکلیف آن فرد را روشن کند. وقتی هم که ترور شد آن پوشه را بردند و بعدا باجناق آیت هرچه دنبال آن پوشه رفت تا بگیرد، نتیجه ای نگرفت.»(8)

با مقدماتی که گفته شد، هر خواننده هوشمندی، می تواند حدس بزند منظور از شخص مرتبط با فراماسونری که نام او در مصاحبه شهروند امروز نیامده چه کسی است. پرس و جوی نگارنده از برخی اعضای حزب جمهوری اسلامی، نشان داد که شهید آیت در مورد میرحسین موسوی چنین ادعایی داشته است. متاسفانه هیچ کدام از این اعضا، حاضر نشدند که نامشان حتی به صورت مخفف منتشر شود. با این حال، مصاحبه ای که اخیرا روزنامه وطن امروز با اسرافیلیان انجام داده است، بر درستی حدس ما صحه می گذارد. اگر در مصاحبه سال گذشته شهروند امروز، نام فرد مرتبط با فراماسونری نیامده است، در مصاحبه تازه وطن امروز، نام میرحسین موسوی آمده است ولی نام تشکیلات مورد نظر شهید آیت (فراماسونری) احتمالا بنا به ملاحظاتی حذف شده است. از این رو، مصاحبه های شهروند امروز و وطن امروز، مکمل یکدیگر هستند.
اسرافیلیان در مصاحبه با وطن امروز می گوید:
«...شهید آیت سخت بیمار بود و چند روز غیبت داشت اما تمام اسناد خودش را جمع و جور کرده و در پوشه گذاشته بود تا به مجلس بیاید، همسرش نقل می‌کند و می‌گوید، من از آیت خواستم به مجلس نرود و استراحت کند اما او گفت، امروز(چهارشنبه 14 مرداد 1360) باید تکلیف جمهوری اسلامی مشخص شود و من باید بروم تا این اسناد و حقیقت‌ها را برای مردم روشن کنم.
وطن امروز: اسناد مربوط به چه نقاط تاریکی از موسوی بود؟
این اسناد ارتباط موسوی با [...] را اثبات می‌کرد اما آیت زمانی که از در منزل خارج می‌شود در فاصله 30  تا 40 متری بنزی مشاهده می‌شود که راننده ‌آن در حال پنچرگیری است، آیت سوار اتومبیل خودش می‌شود که از جانب افراد مخفی در آن بنز توسط مسلسل ترور می‌شود و نزدیک به 65 گلوله به بدنش اصابت می‌کند و هنوز جای گلوله‌ها روی در منزل او هست.»(9)
 نقی زاده سهی هم در مورد ادعای ماسون بودن میرحسین موسوی چنین می گوید:‌
«البته از شهید آیت چنین مطلبی نشنیده ام. آخرین بار هم که ایشان را دیدم، حدود سه هفته قبل از ترور بود. اما آقای «ک»، یکی از دوستان حزبی، از محمد مُکری(10)، اولین سفیر جمهوری اسلامی در شوروی، نقل می کرد که میرحسین موسوی فراماسون است.» (11)
از سوی دیگر، اسرافیلیان در مصاحبه با وطن امروز، بر وجود چنین قولی از محمد مکری اینگونه صحه می گذارد:
«پروفسور محمد مکری هم که استاد تاریخ و جغرافیا در دانشگاه سوربن پاریس بود و مدتی در ایران زندگی می‌کرد، می‌گفت یکسری اسناد دارد که از آیت و دیالمه گرفته است، اما الآن هیچ خبری از پروفسور مکری ندارم و اصلا نمی‌دانم زنده است یا نه.»(12)
راقم این سطور نیز در آبان ماه 1386، مصاحبه ای با «ش، ز» درباره ادبیات داستانی غرب و داستایوسکی، نویسنده روس، داشت. مصاحبه شونده در گپ بعد از مصاحبه چنین گفت: «یکی از اساتید تاریخ معاصر ایران می گفت میرحسین موسوی فراماسون است و سند ماسونی او را دیده است.»(13)

توجه به سه نکته در زندگی میرحسین موسوی، تصور عضویت او در تشکیلات فراماسونری را که در نظر اول دور از ذهن به نظر می رسد، امکان پذیر می کند:

1- موسوی در زمان پیروزی انقلاب اسلامی، 37 ساله بوده است. او در آن زمان،‌ جوانی در دهه بیست تا سی سالگی عمرش نبوده است که سن کمش، مانع از تصور عضویتش در تشکیلاتی همچون فراماسونری باشد؛ تشکیلاتی که با جوانان میانه چندانی ندارد و 21 سالگی، حداقل سن برای عضویت در آن است.

2- موسوی، با آنکه 37 سال از عمرش را دوران پهلوی گذرانده است، بر خلاف اکثر قریب به اتفاق هم رده هایش، که بعضا کم سن و سالتر از او هم بوده اند، سابقه حتی یک روز بازداشت، زندان یا تبعید را در این دوران ندارد.

3- میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، در سالهای 1356 و 1357، بدون قصد تحصیل و دانشجویی، یک سال و نیم در آمریکا زندگی کرده اند. کشوری که مهد فراماسونری و سازمانهای شبه ماسونی است و از جمعیت نزدیک به 240 میلیونی آن در سال 1980، حدود 4 میلیون نفر، ‌عضو لژهای فراماسونری بوده اند.(14)

فرارهای رو به جلو؟

یازده اسفند 1376، میرحسین موسوی در حالی که نزدیک به 9 سال از سکوتش می گذشت، ناگهان در مراسم پنجاهمین سالگرد تاسیس انجمن اسلامی دانشکده فنی دانشگاه تهران، لب به سخن گشود و سخنرانی مفصلی ایراد کرد. جالب اینجاست که موضوع این سخنرانی بی سابقه، لزوم توجه به نقش فراماسونها و صهیونیستها در تحولات جهان و رد تئوری توهم توطئه است!(15) این سخنرانی در زمان خود، اعتراض دوستان اصلاح طلب میرحسین را که هرگونه توجه به نقش ماسونها در تحولات سیاسی و اجتماعی را توهم توطئه می دانند برانگیخت، به گونه ای که مثلا احمد زیدآبادی،‌ مقاله ای علیه میرحسین موسوی منتشر کرد. آیا با توجه به حوادث چند ماه اخیر، نمی توان سخنرانی یازده سال پیش میرحسین را فرار به جلویی هوشمندانه، برای خنثی کردن افشای وابستگی او به فراماسونری در سالهای بعد دانست؟

عبدالله شهبازی، یهودپژوه و ماسون پژوه مشهور، که پس از دیدار خصوصی اش با میرحسین موسوی در زمستان 1387،  به طرفدار سفت و سخت او تبدیل شده است و با وجود ایستادگی موسوی در برابر جمهوری اسلامی و حمایت همه جانبه غرب از او، هنوز از این طرفداری دست بردار نیست، در یادداشتی به تاریخ 21 تیر 1388 چنین می نویسد:

«چگونه می‌توانم باز هم از فراماسونری سخن بگویم زمانی که بی‌پروا، برجسته‌ترین چهره‌های تاریخ انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی، را به «فراماسون» بودن متهم می‌کنند!»(16)

این در حالی است که در آن تاریخ، هیچ سایت یا نشریه ای وابسته به جریان مورد اشاره عبدالله شهبازی، چنین اتهامی را در مورد موسوی منتشر نکرده بود. و البته تاکنون نیز با صراحت، چنین اتهامی منتشر نشده است. می توان گفت مقاله ای که خواندید، اولین مطلبی است که با صراحت چنین اتهامی را مطرح می کند.

-------
پی نوشت:


1- مصاحبه نگارنده با امیر سعید نقی زاده سهی. او متولد 1339، دارای مدرک لیسانس جامعه شناسی از دانشگاه تهران است. او به واسطه دوستی دایی اش، آقای "خرم بخت" با شهید آیت، از سالهای قبل از انقلاب با شهید محشور بوده است. نقی زاده سهی در حال حاضر،‌ مدیر مسئول مجله «فیلم و سینما» و کارشناس روابط عمومی سازمان صدا و سیما است.
2- رضا گلپور، «شنود اشباح»، انتشارات کلیدر، چاپ نخست، پاییز 1381، صفحه 524

3- عبور از بحران، کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی سال 1360، دفتر نشر معارف انقلاب، به اهتمام یاسر هاشمی،  چاپ نهم، 1386، ص 74
4- همان،‌ صفحه 161

5- منظور شهید آیت، سر مقاله هایی است که در تمجید از مصدق در روزنامه جمهوری اسلامی به سردبیری میرحسین موسوی منتشر شده بود. معمول این بود که سرمقاله ها را سردبیر روزنامه می نوشت.
6- مذاکرات جلسه علنی مجلس شورای اسلامی، جلسه 174، به نقل از سایت اینترنتی کتابخانه مجلس شورای اسلامی به آدرس www.ical.ir
7- این ماجرا، مربوط به قبل از حاد شدن اختلاف بنی صدر با نیروهای انقلاب است که در نهایت به عزل او از ریاست جمهوری انجامید.
8- شهروند امروز، شماره 59،‌ 27 خرداد 1387، صفحه 62
9- وطن امروز، 20 مرداد 1388، صفحه 10
10- محمد مکری، متولد 1305 کرمانشاه، متوفای 1386 پاریس، از سال 1358 تا 1362، سفیر جمهوری اسلامی در شوروی و مغولستان بوده است. مکری در دانشگاه سوربن پاریس نیز سمت استادی داشته است.

11- مصاحبه نگارنده با امیرسعید نقی زاده سهی
12- وطن امروز، 20 مرداد 1388، صفحه 10، البته در این مصاحبه به اشتباه، نام محمد مُکری، «محمد مجری» تایپ شده است.
13- از یادداشتهای شخصی نگارنده در آبان 1386. در گفتگویی که اخیراً برای تنظیم این مقاله با «ش ز» داشتم، «ش، ز» معتقد بود که آن استاد تاریخ معاصر ایران در حال حاضر، مایل به طرح نامش در این موضوع نیست.
14- نجده فتحی صفوت در کتاب "فراماسونری در جهان عرب" که در سال 1980 منتشر شده است (ترجمه یوسف عزیزی بنی طرف، نشر البرز، 1369) جمعیت فراماسونهای دنیا را 6 میلیون نفر برآورد کرده است که حدود 4 میلیون نفر آنها در آمریکا، 1 میلیون نفر در انگلیس و 1 میلیون نفر آنها در سایر نقاط دنیا زندگی می کنند.

15- متن کامل این سخنرانی را در کتاب "شش گفتار"، نشر نی و همچنین آدرس اینترنتی زیر ببینید:

http://www.ghalamnews.ir/news-10165.aspx
16- سایت عبدالله شهبازی، یادداشت مورخ ?? تیر ????

منبع : وبلاگ یهود شناخت



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 88/8/8ساعت  12:29 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()



    بسم الله الرحمن الرحیم

    ابهامها در ترور آیت در گفتگو با فرزند شهید

    مطالب مرتبط: شهید آیت، میرحسین موسوی و فراماسونری
                     شهید آیت و مظفر بقایی

    محسن آیت، فرزند شهید در پاسخ به این سئوال که علت گمنامی شهید را در چه می دانید می گوید: متاسفانه حتی پس از انقلاب اسلامی، در بسیاری موارد، افراد وابسته به جریانات فکری بی اصالت و یا دست کم اشخاص تابع مورد توجه قرار گرفته اند و سیاستمداران مستقل و خوش فکر در زمان حیات به حاشیه رانده شده اند و پس از حیات سانسور شده اند. شهید آیت هم از این قاعده مستثنی نبوده و نیست. طبعاً استقلال رای و بینش قوی ایشان نمی توانسته مقبول نظر قدرت طلبان قرار بگیرد.
    محسن آیت، در پاسخ به این سئوال که آیا در ترور شهید آیت ابهامی وجود دارد می گوید: با توجه به مواضع سیاسی شهید آیت در رویارویی با طیف وسیعی از مخالفان تفکر راستین انقلاب اسلامی، موارد مبهمی در این حادثه وجود دارد و مثلا این اطمینان وجود ندارد که آیا تنها گروه مشارکت کننده در ترور ایشان، مجاهدین خلق بوده اند یا مجموعه های دیگر هم به نوعی در این ماجرا نقش داشته و احتمالاً انجام برخی هماهنگی ها را به عهده داشته اند.

    او در توضیح این ابهامات می گوید: یکی از محافظان شهید آیت، درست شب قبل از ترور عوض شده بود که این مساله در آن شرایط  بسیار عجیب می نمود. پاسداری که در زمان ترور، همراه ایشان بود، مهارت کافی نداشت و نه تنها اقدامی برای دفاع از شهید آیت به عمل نیاورد، بلکه عملاً در صندلی عقب خودرو و پشت سر ایشان پناه گرفت.

    محسن آیت که شاهد صحنه ترور پدرش بوده و در آن زمان 14 سال داشته است، می گوید: چهره فردی که به عنوان ضارب اصلی معرفی و مجازات شد با چهره کسی که به ایشان تیراندازی کرد شباهت کامل نداشت. فردی که پدر را به رگبار بست، فردی با محاسن مشکی بود، اما فردی که به عنوان ضارب ایشان محکوم شد فردی بور بود و شاید لازم می بود که برای روشن شدن قضیه، تحقیقات مفصل تری صورت بگیرد. او می افزاید: در صحنه ترور، تنها در عرض چند ثانیه پرالتهاب، بیش از 60 گلوله شلیک شده است و در چنین شرایطی روشن شدن جزییات حادثه نیازمند بررسی دقیق تری بوده است. محسن آیت می گوید: با توجه به اینکه ضارب معرفی شده، عامل  بیش از 20 مورد فعالیت تروریستی بوده است و اعتراف به ترور شهید آیت، تغییری در مجازات او به وجود نمی آورده است، این امکان وجود دارد که برای فرار ضارب اصلی، اجرای ترور را به عهده گرفته باشد.

    محسن آیت می گوید: شهید آیت که در زمان انفجار هفت تیر، به دلیل خستگی، سالن محل انفجار را ترک کرده بود و از این انفجار جان سالم به در برده بود بعد ازاین واقعه می گفت، کسانی که از حزب و بیرون حزب به جلسه هفت تیر دعوت شده بودند، کسانی بودند که با آنها از نظر خط فکری هم نظر بودم و کسانی که با آنها همفکر نبودم عموما یا به جلسه دعوت نشده بودند یا در زمان انفجار، به بهانه های مختلف، جلسه را ترک کرده بودند. به همین لحاظ پس از واقعه هفت تیر، جناح فکری شهید در شورای مرکزی حزب در اقلیت قرار گرفته بود.

    محسن آیت معتقد است شهید آیت در روزهای آخر حیات، از اینکه پس از خلع بنی صدر، مجدداً افرادی با تفکرات انحرافی قدرت گرفته اند ناراضی بود و حتی در روز شهادت ( 14 مرداد ماه 60 ) که رای اعتماد به کابینه شهید باهنر مطرح بود، نگران سپردن سمت های حساس به اشخاصی با سوابق نامطلوب بوده است. پس از رای اعتماد مجلس به وزارت خارجه میرحسین موسوی هم، ایشان می گفت اگر انفجار هفت تیر روی نداده بود، در مجلس، اینقدر تنها نمی ماندم و افراد بیشتری با من در مخالفت با وزارت او همراهی می کردند.

    منبع : وبلاگ یهود شناخت



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 88/8/8ساعت  12:25 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()



    بسم الله الرحمن الرحیم

    شهید آیت و مظفر بقایی

    مطالب مرتبط: شهید آیت، میرحسین موسوی و فراماسونری
                          ابهامها در ترور آیت در گفتگو با فرزند شهید

    شهید آیت، مرید یا منتقد مظفر بقایی؟

    شهید آیت که از سنین نوجوانی یک فعال سیاسی بود، در سیر زندگی سیاسی خود، سابقه عضویت در حزب زحمتکشان، به رهبری مظفر بقایی را دارد. از آنجا که مظفر بقایی در تاریخ سیاسی معاصر ایران و خصوصا در جریان اختلاف بین آیت الله کاشانی و دکتر مصدق، عنصری بدنام است، مخالفان آیت، به سابقه عضویت او در حزب زحمتکشان و ارادتش به مظفر بقایی تاکید می کنند. این مخالفان، با وجود شهرت به حق یا ناحق بقایی به عنوان یک مهره انگلیسی، اولا آیت را «سرسپرده» بقایی معرفی می کنند، ثانیا موذیانه در صدد القای این مطلب هستند که آیت به دستور بقایی، اصل ولایت فقیه را برای گنجاندن در قانون اساسی مطرح کرده است. اما آیا شهید آیت، مرید بقایی بوده است؟

    شواهد تاریخی برخلاف ادعای مخالفان آیت، بر استقلال رای و روحیه انتقادی او در برابر بقایی دلالت می کنند. تا آنجا که سرانجام شهید آیت به دلیل رویه انتقادی خود در برابر بقایی از حزب زحمتکشان اخراج می شود! جالب است که منتقدان شهید آیت، به سابقه عضویت او در حزب بقایی اشاره می کنند، اما به اخراج او از حزب اشاره نمی کنند! نامه 94 صفحه ای مورخ 3/9/1342 شهید آیت به مظفر بقایی که سراسر، انتقاد از رویه سیاسی بقایی وحزب زحمتکشان است، سندی است که مدعیان سرسپردگی شهید آیت به بقایی نمی توانند وجود آن را انکار کنند.(1) 

    درمورد مناسبات بین شهید آیت و بقایی در کتاب «زندگینامه سیاسی دکتر مظفر بقایی»، چنین می خوانیم:

    «تحولات سالهای 1341 و 1342،‌ بسیاری از نیروهای حزب زحمتکشان را که با انگیزه های مذهبی وارد صفوف این تشکیلات شده بودند،‌ در مقابل مواضع رسمی بقائی قرار داد...بدون تردید برجسته ترین منتقد خط مشی بقائی در این زمان،‌ سید حسن آیت بود.»(2)

    «در نیمه دوم دهه سی، تحولات مهمی در صفوف حزب زحمتکشان بروز کرد که منشاء حوادث زیادی شد.

    یکی از مهمترین این تحولات شکل گیری نسلی از اعضای حزب بود که تعلقات و گرایشهای مذهبی داشتند. اینان جشن گرفتن روز 28 مرداد و اطلاق قیام ملی به آن کودتا را مورد انتقاد سخت قرار دادند، از نهضت امام خمینی حمایت کردند و به طور کلی فراکسیون جدیدی را در درون حزب شکل دادند. اینک دو نسل از اعضای حزب قابل شناسایی بودند:‌ نسل اولِ اعضای حزب که همچنان شاه را از تعرض و یا حتی انتقاد مصون می دانستند و گروهی دیگر که نوک تیز حملات خود را متوجه دربار می کردند. بقانی خود در صف نخست قرار داشت و حرکت 15خرداد را هم مورد انتقاد قرار می داد، به همین دلیل وی تا مدتها بعد از آن هم در برابر این حادثه سکوت کرد و با انتقاد جدی اعضای مذهبی حزب مواجه گردید. نخستین کنگره حزب نیز در سال 1341 در اصفهان برگزار شد و از آنجا نخستین زمزمه های انتقاد از بقایی به گوش رسید. برجسته ترین چهره منتقد بقایی در این دوره سیدحسن آیت بود که بدون پروا اقدامات حزب زحمتکشان را به باد انتقاد گرفت. از این دوره تا پیروزی انقلاب دو صف متمایز در حزب قابل مشاهده بود.

    دوره ششم فعالیت حزب زحمتکشان از سال 1342 آغاز گردیده و تا مقطع پیروزی انقلاب اسلامی تداوم می یابد. در این دوره شخص بقائی فعالیت سیاسی مهمی نداشت،‌ لیکن اعضای مذهبی حزب در برخی تحولات سیاسی این زمان ذی نقش بودند و به همین دلیل از حزب اخراج شدند، دو تن آنان سیدحسن آیت و شیخ رضا فعال بودند. آیت در نیمه های دهه چهل(3) و فعال در نیمه های دهه پنجاه از حزب زحمتکشان اخراج شدند، هرچند آیت بعدها در دوره اول مجلس خبرگان از بقایی تمجید کرد.» (4)

    امیرسعید نقی زاده سهی(5)، از اعضای حزب جمهوری اسلامی که از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با شهید آیت حشر و نشر داشته است و خود را مرید ایشان می داند، در مورد تمجید شهید آیت از بقایی در مجلس خبرگان قانون اساسی چنین می گوید:

    «شهید آیت در مجلس خبرگان گفت هر انسانی مجموعه ای از خوبیها و بدیها است و البته نسبت این خوبی و بدی در افراد مختلف متفاوت است. اما کسانی که این روزها به بقایی حمله می کنند، به خاطر بدیهای او نیست. ای کاش به خاطر بدیهای بقایی به اوحمله می کردند. آنها به بقایی به خاطر خوبیهای او حمله می کنند و گرنه خود من (آیت)، بزرگترین منتقد بدیهای بقایی هستم. مخالفان من، خوبیهای بقایی را قبول ندارند و با بدیهایش موافقند»(6)

    رابطه اصل ولایت فقیه و مظفر بقایی

    مخالفان ولایت فقیه بارها این شایعه را تکرار کرده اند که تلاش آیت برای گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی، پروژه ای بوده است که مظفر بقایی به آیت دیکته کرده است. اما جالب اینجاست که این مخالفان، هیچگاه به این موضوع که بقایی متهم به مشارکت در کودتای نوژه بود و به این خاطر بازداشت شد و در همان اشاره نمی کنند.(7) کودتایی که محور اصلی آن، بمباران بیت امام در جماران بود. این مخالفان باید به این سئوال پاسخ دهند که چگونه بقایی از یک طرف، زمینه را برای جاری شدن ولایت امام خمینی در جامعه مهیا کرده است و از طرف دیگر در کودتایی که بر ضد ولی فقیه تدارک دیده شده مشارکت داشته است.

    نقی زاده در مورد رابطه اصل ولایت فقیه و بقایی چنین می گوید:

    «با پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام اسلامی،‌ مظفر بقایی در دی ماه 1358 یک میهمانی برگزار کرد و در حضور دوستانش اعلام بازنشستگی سیاسی کرد. او در سخنرانی اعلام بازنشستگی سیاسی خود، صراحتا گفت که ولایت فقیه را دو ریال قبول ندارد و حالا که شرایط جامعه به گونه ای است که اکثر مردم، سیستم ولایت فقیه را قبول دارند از صحنه سیاست کنار می رود. گروه لطف الله میثمی هم در همان ایام، این سخنرانی را پیاده کردند و در قالب کتابی با عنوان "افول یک مبارز"‌ منتشر کردند که این صحبتها را در آنجا می توانید بخوانید. وقتی موضع یک شخص در برابر ولایت فقیه اینگونه است، چگونه می توانیم آیت را در مطرح کردن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی، تحت تاثیر او بدانیم؟»(8)


    -------------------
    پی نوشت:

    1-  متن کامل این نامه را در این منبع بخوانید:

    آبادیان، حسین «زندگینامه سیاسی دکتر مظفر بقایی»، موسسه مطالعات و پ‍ژوهشهای سیاسی،‌ چاپ دوم، با ویرایش مجدد و اضافات، بهار 1386، صفحه 611

    2- همان، صفحه 406

    3- حمید سیف زاده از اعضای قدیمی حزب زحمتکشان درگفتگو با هفته نامه شهروند امروز، شماره 59،‌ 27 خرداد 1387، صفحه 69، چنین می گوید:‌«آیت...در نهایت در سال 47 به طور رسمی از حزب اخراج شد.»

    4- آبادیان، صفحه 536

    5- امیرسعید نقی زاده سهی، متولد 1339، دارای مدرک لیسانس جامعه شناسی از دانشگاه تهران است. او به واسطه دوستی دایی اش، آقای "خرم بخت" با شهید آیت، از سالهای قبل از انقلاب با شهید محشور بوده است. نقی زاده سهی در حال حاضر،‌ مدیر مسئول مجله "فیلم و سینما" و کارشناس روابط عمومی سازمان صدا و سیما است.

    6- مصاحبه نگارنده با امیرسعید نقی زاده سهی، 11 مرداد 1388

    7- در مورد مشارکت بقایی در کودتای نوژه و دستگیر شدن او به این اتهام، نگاه کنید به: آبادیان، صفحه های 521 تا 529

    8- مصاحبه نگارنده با نقی زاده سهی

    منبع : وبلاگ یهود شناخت



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 88/8/8ساعت  12:22 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    تسلیئت برای پیروزی دکتر احمدی نژاد

    نمیدانم پیروزی دکتر احمدی نژاد را بر امام زمان سلام الله علیه تبریک بگویم ، یا شکست جبهه ی زر و زور و تزویر را بر ابوسفیان تسلیئت .

    نمیدانم پیروزی رئیس جمهور مردمی و مکتبی که تمام مقصد او مکتب اوست را بر امیر مومنان علی علیه السلام تبریک بگویم ، یا شکست مافیای قدرت و ثروت را بر معاویه تسلیئت .

    گمان انجمن تفکر مبانی بر این است که تبریگ گویان بسیارند از این رو قسم دوم را برگزیده و تسلیئت خالصانه و آگاهانه اش را تقدیم میدارد .

     

    پیروزی اندیشه عدالت پروری بر یهودیان ، ربا خواران و نزول خواران مستقر در نیویورک تسلیئت باد .

    شکست تئوری انقلاب مخملی بر دانشگاه های کنیسه ای و کلیسایی مستقر در آمریکا و اروپا تسلیئت باد .

    پیروزی ناموس پرستی و حجب و حیاء بر فاحشه خانه داران مردانه و زنانه در آمریکا و اروپا و همچنین بر تک پران ها و فواحش خیابانهای اطراف کاخ سفید و کوچه پس کوچه های خیابان شانزه لیزه تسلیئت باد .

    شکست فرهنگ ذلت و اندیشه های مرعوب بر شائول مسیحی و بر شارون یهودی و بر همه ی آنانی که با کوفتن بر طبل تو خالی اما پر صدای هولوکاست ارتزاق میکنند تسلیئت باد .

    پیروزی صوت العدالة الانسانیة بر حاخام ها ، کشیش ها و تمامی باصطلاح اندیشمندان و آخوند های منفعل و ساکت به مصداق الساکة عن الحق شیطان اخرس تسلیئت باد .

    پیروزی روستا زادگان و کارگر زادگان بر آقا زادگان مرفه ، بر لندن نشینان بی درد ، بر دارندگان اسلام آمریکایی و بر بابا هایشان که از سر استیصال و بیچارگی هتک حرمت کرده رهبر از جان بهترمان را با عریضه نگاری تهدید به آشوب میکنند تسلیئت باد .



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  شنبه 88/3/23ساعت  2:43 صبح  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    در دفاع از مظلوم (22)

    و اینبار دکتر احمدی نژاد (قسمت دهم)

    فرمول زمین زدن دکتر احمدی نژاد

    قسمتی از سخنرانی فرمانده ارشد دفاع مقدس ، برادر عزیز حاج سعید قاسمیه که در مجموعه فرهنگی سیدالشهداء(ع) تهران ایراد شده است .

    اگر می خواهید احمدی‌نژاد را زمین بزنید، من یک فرمول طلایی می شناسم که اگر پیاده اش کنید، حتماً احمدی‌نژاد را زمین خواهید زد. البته شما ما را به مشورت نمی گیرد و با کسان دیگری مشورت می کنید. اگر این فرمول را اجرا کنید، به شما قول خواهم داد که قطعاً در همان مرحله اول رأی خواهید آورد.

    حالااین فرمول طلایی چیست؟

    1- اگر احمدی‌نژاد هر 2 هفته یک سفر استانی می رود، شما باید هفته یک سفر استانی بروید.

    2- اگر احمدی‌نژاد هر ماه به یک خانواده شهید و ایثارگر سر می زند، شما باید هر هفته سر بزنید.

    3- اگر احمدی‌نژاد ماشینش پژو 504 است، ماشین شما باید پیکان باشد.

    4- اگر منزل احمدی‌نژاد در نارمک است، منزل شما باید شوش، خزانه یا نازی آباد باشد.

    5- اگر احمدی‌نژاد دست پدر شهید را می بوسد، باید پای پدر شهید را ببوسید.

    6-اگر احمدی‌نژاد هولوکاست را زیر سؤال می برد، شما باید اصل موجودیت اسرائیل را زیر سؤال ببرید.

    7- اگر جایی احمدی‌نژاد در برابر مصر و اردن و عربستان نرمش نشان داد، شما باید سرسخت باشید.

    8- اگر احمدی‌نژاد در سازمان ملل، دانشگاه کلمبیا و ژنو با سخنانش دنیا را بهم ریخت و قلوب مستضعفین را فتح کرد، شما باید در هر سخنرانی بین المللی خود چنین کنید.

    9- اگر احمدی‌نژاد روزی 18 ساعت خستگی ناپذیر می دود و کار می کند، شما باید 20 ساعت کار کنید. اگر چه می دانیم این مدل کارکردن احمدی‌نژاد به سن و سال شما نمی خورد و شما پیرتر از این حرف‌ها هستید.

    10- اگر احمدی‌نژاد به سیلی خوردگان و مستضعفین عالم، جرأت و جسارت بخشیده است، شما باید در صدد متحد ساختن آنها و ایجاد یک جبهه بین المللی مقاومت باشید.

    11- اگر احمدی‌نژاد خود را خادم ملت می داند، شما باید خود را نوکر ملت بدانید.

    12- اگر جاهایی ازاصول انقلاب و منافع ملت عقب نشینی کرد، شما باید پیش روی کنید.

    13- اگر احمدی‌نژاد پروژه هسته ای را پیش برد، باید ما را به قدرت الهی تبدیل کنید.

    14- اگر احمدی‌نژاد توانست ما را به عضویت باشگاه فضایی در آورد، شما باید مار ا به قدرت فضایی تبدیل کنید.

     

    خود خواهی بزرگ .

     

    یهود و نصاری زمانی شما را بعنوان دوست میپذیرند که ربوبیت و آقایی آنها را بپذیرید . آنچه که آنها را در مقابل شما یکی ساخته است و حاضر نیستند سر سوزنی از آن کوتاه بیایند ، همین مطلب است . تمام دعوا ها و نزاع هایی که یهودیان و مسیحیان با خود و متحدا با غیر یهود داشته اند حتی آنهایی که رنگ و لعاب معنوی و دینی بخود گرفته است ریشه در این خود خواهی بزرگ دارد . یهود و نصاری به مثابه ی صیادی که قصد ماهیگیری دارد ، لذا قایقی مهیا میکند ، به دل دریا میزند و با توری که از پیش آماده کرده است ، به صید ماهی میپردازد ، زمینه های برده گیری را مهیا کرده اند . به آیه ی - یسارعون فیهم - و به کلمه ی - فیهم - توجه کنید . آیا نمیخواهد بفهماند آنهایی که به سوی یهود و نصاری میشتابند ، در فضا و در موقعیت قرار گرفته اند ، در آن فضا و در آن موقعیت کلمه ی - الیهم - معنا ندارد ، به سوی آنها نمیشتابند . فیهم ، درست است . همانطور که در آیه آمده ، یسارعون فیهم - در آنها میشتابند .

    بدین منظور یهود دست روی عصب حساس ذهن آدمی میگذارد ، جمعی ، عصب حساسشان در شکمشان است . لذا با حرام خواری ، شراب خواری ، خوردن گوشت خوک و اخیرا با خوردن قاذورات همراه با آخرین متدهای نمایشی با بکارگیری مطربان ، رقاصان و اعمال شنیع شهوانی و با استفاده از کاباره های گرانقیمت و... در تور گسترده ی احبار و رهبان که قرآن عزیز مهر حرام خواری بر پیشانیشان زده است ، میافتند .  ان کثیرا من الاحبار و الرهبان لیاکلون اموال الناس بالباطل .

    و در این میان جمعی حقیر عصب حساسشان در حس بویاییشان قرار دارد ، اینان نخورده مستند ، قطعا حسرت این گروه در جهنم بیشتر است ، آش نخورده و دهن سوخته برای اینهاست . اینها کسانی اند که غیر مستقیم ، رسانه ای ، من حیث لا یشعرون و از طریق دستگاههای گیرنده ی ماهواره ، فیلمها ، نمایشها و از طریق ژورنالهای بعضا موجه و رادیو های پرطمطراق در تور حاخامها و کشیش ها قرار گرفته اند .

    یهود برای آنهایی که به هر دلیلی دوست ندارند عصب حساسشان در شکمشان باشد ، نیز برنامه دارد . تحریک عصب مال اندوزی ، شهرت طلبی ، مقام پرستی از جمله حیله های کارای آنان است . از خدعه های کثیف و از نیرنگهای تهوع آور دست گذاشتن بر عصب دانش طلبی آدمیان است . لذا جمعی با صرف هزینه و از دست دادن عمر به حساب خود دانشی کسب کرده اند ، فارغ التحصیل از دانشگاهی شده اند ، غافل از اینکه ریشه های دانش غربی به مثابه ی - مثلهم کمثل الحمار یحمل اسفارا - کنیسه ای است و با دانشجویش معامله ی حمار دارد و از آنان فراوان و فراوان در انقلاب های استحماری که منجر به استثمار ملتها شده و میشود ، بهره برده و میبرد . خروج از این دام به آسانی میسر نیست . از خدا امداد میطلبیم و به او استغاثه میبریم .

    آیه جای کار زیادی دارد ، غرض بیان تهدید بود که به اختصار گفته شد . خودتان آیه را مطالعه و مطلب ما را از فشردگی خارج ، و با شرح فراگیر سایر دوستان را از برداشتهای ناب که خداوند در ذهن و اندیشه تان قرار میدهد ، آگاه سازید . 

    ادامه دارد ... 



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 88/3/15ساعت  12:3 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    در دفاع از مظلوم (21)

    و اینبار دکتر محمود احمدی نژاد (قسمت نهم)

    شجاعت و صراحت لهجه ی دکتر احمدی نژاد در مناظره اش با مهندس موسوی جبهه ی متحد زر و زور و تزویر را برای همیشه رسوا ساخت . این پیروزی بر دوستداران عدالت علوی مبارک باد .

    چهار سال است که برای مشکلات مردم هر طرحی که می‌دهیم، تمسخر و کارشکنی می‌کنند، اما حالا فهمیده‌اند که باید برای حل مشکلات مردم تلاش کرد گرچه معتقدم که هنوز هم نمی‌دانند در کشور چه خبر است و غافلند که دولت نهم بیش از 60 هزار خانوار کپر نشین را در کرمان از دولت قبل تحویل گرفت و اسکان داد.

    ما درباره حرف‌هایی که می‌زنیم سند داریم و هرچه که می‌گوئیم با آدرس روی زمین نشان می‌دهیم و آنها هم باید برای حرف‌هایشان سند ارائه دهند؛ ما که دعوا نداریم ما می‌گوئیم باید منطقی گفتگو کرد و به ملت هم که ایمان داریم و همه باید در برابر انتخاب ملت تسلیم شویم؛ یک بار بعد از 24 سال مردم فردی غیر از آنها را انتخاب کردند اما آنها می‌گویند ملت منحرف شده است درحالی که باید بگذارند عده‌ای غیر از آنها هم کشور را اداره کنند.

     

    پرستش نامحسوس .

    روی عن ابی جعفر و ابی عبدالله انهما قالا : اما و الله ما صاموا و لا صلوا و لکنهم احلوا لهم حراما و حرموا علیهم حلالا فاتبعوهم و عبدوهم من حیث لا یشعرون .

    قطعا توجه دارید که سرزنش موجود در آیه ی 31 سوره ی توبه ، اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا من دون الله . به خاطر آن نبود که یهودیها و نصرانیها برای رهبران دینی شان روزه میگرفتند و یا نماز بجای می آوردند . چرا که دعوت مستقیم به پرستش با واکنش مواجه میشود . آنان باید به صورت نامحسوس و آنطور که در روایت آمده به صورت لایشعرون ، به پرستش و عبادت بپردازند . سرزنش در آیه بخاطر این تفکر است که یهود و نصاری رهبرانشان را مستقلا و در برابر خدای متعال قانونگزار میدانستند . اگر احبار و رهبان اعلان میکردند مثلا یک حرامی که تا الآن حرام بوده ، از این لحظه حلال است ، میپذیرفتند . و اگر میگفتند که ما فتوا میدهیم این حلال خدا دیگر حلال نیست ، حرام است . قبول و تبعیت میکردند .

    در یک حدیثی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به همین نکته اشاره میکند . این حدیث را علمای محقق در جای درستش استفاده میکنند . اما من میخواهم این حدیث را به جهت اینکه در ابتدای آن عدی پسر حاتم حامل نشان و سمبل غیر مسلمانان است و به خاطر همین نشان رسول خدا متذکر پرستش غیر محسوس از جانب یهودیان و مسیحیان میشود و از این که میبیند جوانی از تازه مسلمانها بدون توجه به این مطلب همچنان - من حیث لا یشعرون - در برده گی مانده و برای اینکه خط بطلان بر همه ی علاقه های ظاهری و باطنی بین این جوان تازه مسلمان و اربابان یهودی مسیحی بکشد ، به بهانه ی حمل سمبلی ظاهرا مادی به ریشه های فکری و معنوی آن میپردازد . لذا تقاضا دارم که شما عزیزان خواننده ، این حدیث را در مورد مد و مد گرایی که متاسفانه ریز و درشت جوامع غیر یهودی را در بر گرفته است ، بکار ببیرید .

    عدی پسر حاتم میگوید آمدم خدمت رسول خدا در حالی که صلیبی از طلا در گردن من بود . قال اتیت رسول الله (ص) و فی عنقی صلیب من ذهب . حضرت مرا صدا زد و فرمود : این بت را از گردنت در آور . فقال لی یا عدی اطرح هذا الوثن من عنقک . و من چنین کردم . و به آن جناب نزدیکتر شدم . قال فطرحته ثم انتهیت الیه . شنیدم این آیه از سوره ی توبه را میخواند که یهودیها و نصرانیها احبار و رهبان هایشان را خدا پنداشتند . و هو یقرا من سورة البرائة هذه الآیة : اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا . عدی میگوید : صبر کردم تا اینکه رسول خدا آیه را تمام کرد . حتی فرغ منها . میگوید : به رسول خدا گفتم ما هیچوقت رهبران خود را پرستش نمیکنیم . فقلت انا لسنا نعبدهم . پیامبر خدا فرمود : آیا چنین نیست که آنها حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال میکنند و شما از آنها پیروی میکنید ؟ فقال : ء لیس یحرمون ما احل الله فتحرمونه و یحلون ما حرم الله فتستحلونه ؟ من گفتم ، بله ، همینطور است . فقلت بلی . فرمود : همین عبادت و پرستش کردن نسبت به آنهاست . قال : فتلک عبادتهم

    ادامه دارد ...



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  چهارشنبه 88/3/13ساعت  3:20 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    در دفاع از مظلوم (20)

    و اینبار دکتر محمود احمدی نژاد (قسمت هشتم)

    دولت در بررسی‌هایی که داشت مشاهده کرد که بعد از انقلاب 50 درصد دلار 7 تومانی نه به مردم بلکه به برخی افراد خاص داده شد. و در حالی که دلار در دوره جنگ در بازار 150 تومان بود یک عده خاص از دلارهای 7 تومانی استفاده کردند و برج‌های زیادی را برای خود برپا کردند. دولت تصمیم گرفت 40 درصد کارخانه‌ ها را تحت عنوان سهام عدالت بین مردم توزیع کنند تا مقداری از این دلارهای هفت تومانی که برخی خورده‌اند به دست مردم برسد و ما سهام عدالت را به خدمت مقام معظم رهبری بردیم و ایشان هم آن را ملاحظه و تائید کردند و مجلس هم آن را تصویب کرد اما از زمانی که شروع به توزیع سهام عدالت کردیم گلوها پاره شد و فریادها به هوا برخاست که این کار اشتباه است و آنها می‌گویند که مردم نمی‌توانند کارخانه‌ها را اداره کنند لذا کارخانه‌ها را با قیمت پایین‌تر باید به افرادی بدهیم که ما به شما می‌گوییم و به صورت قسطی در اختیار آنها قرار دهیم که دوستان ما هستند. رییس‌جمهوری در سخنان خود با اشاره به برخی هجمه‌ها و تخریب‌های سازمان‌یافته علیه دولت اظهار داشت: در صورت صلاحدید در مناظره‌ها اسامی برخی از مفسدان اقتصادی را برای مردم افشا خواهم کرد که مردم با شعارهایی مانند "احمدی افشا افشا کن"، "حی‌علی خیرالعمل احمدی‌نژاد مرد عمل" از سخنان رییس‌جمهور به شدت حمایت کردند.

     

    برده گیری عامل اتحاد .

    ابوبکر جابر الجزائری در جلد اول تفسیرش به نام ایسرالتفاسیر حدیثی از رسول الله صلی الله و علیه و آله میآورد . روی احمد بسند جید عن ابی هریرة ان النبی ( ص ) قال : لا ترتکبوا ما ارتکبت الیهود فتستحلوا محارم الله بادنی حیل .

    آنچه که یهود مرتکب شد ، شما مرتکب نشوید . اگر مرتکب گناه یهودی شوید ، حرام خدا را با کمترین توجیه حلال میسازید .

    آنچه در این حدیث ، جای تامل و تفکر دارد عبارت - بادنی حیل - است . با کمترین حیله حلال سازی صورت میگیرد .

    یهود سابقه ی طولانی در برده گیری و برده سازی دارد . آنچه امروز آنها را با همه ی اختلافات یکی ساخته است - بعضهم اولیاء بعض – میباشد .

    مطالعه و دقت در آیه ی 31 سوره ی توبه شما را با آئینی آشنا میسازد که رمز اتحاد یهود و نصاری است و آن ، این است که همه ی دنیا باید در مقابل ربوبیت سران پیدا و ناپیدای یهود و نصاری خاضع و خاشع باشند . لذا جمیع رسانه ها از نقوشی که بر کاسه و بشقاب است تا نوشته ای که بر پیراهنی نقش بسته است . از عروسکی که ظاهرا لبخندی بر لبان کودکی مینشاند تا کارتونی که ظاهرا قصد سرگرمی نوجوانی را دارد . و تا هر کجا که ذهن دوست خوب من کشش دارد و میتواند تصوری از رسانه بدهد ، همه متحدا در تلاشند تا همنشینی با یهود را تسحیل و زمینه های - یسارعون فیهم - را با - ادنی حیل - ممکن سازند .    

    اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا من دون الله ( آیه ی 31 سوره ی توبه ) .

    مردم یهودی و نصرانی بجای خدای متعال احبار و رهبان را ارباب خود پنداشتند و بجای اینکه مطیع دستورات ذات الهی باشند ، دستورات و قوانین آخوند هایشان را میپذیرفتند . و بدینسان عملا علماء و ملاهایشان را پرستش میکردند . وضع مستقلانه قوانین و احکام ، موجب حذف خدا و موجب ارتقاء شان و رتبه ی احبار و رهبان تا حد پروردگاری گردید .

    نکته ی موجود اینکه آیه فقط برای سرزنش مردم یهودی و نصرانی نیست ، امروز هم اگر کسی بدون هیچ قید و شرطی فرمانبر حاخام ها و کشیشان و مجامع و محافل تحمیلی که بطور آشکار و نهان تدبیر امور میکنند و به مدیریت جامعه ی جهانی میپردازند ، باشد و بجای خدا آنان را ارباب خود قرار دهد ، باید سرزنش شود .

    ادامه دارد ...



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  یکشنبه 88/3/10ساعت  7:13 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    در دفاع از مظلوم (19)

    و اینبار دکتر محمود احمدی نژاد (قسمت هفتم)

    از کسانی که دولت نهم منافع نامشروعشان را تهدید کرده است انتظاری جز هزینه کردن های بی حد و حساب برای تخریب دولت نمی رود. صادقانه می گویم که به کینه و حسادتی که اینان از من به دل دارند افتخار می کنم و خدا نیاورد آن روزی را که این گروه اندک و لی پرهیاهو، از من و همکارانم راضی باشند و بخواهند از تلاش های دولت قدردانی کنند. اگر امروز دربرابر این هجمه های زهرآگین سکوت کرده ام برای مصالح مردم عزیزمان بوده است و اگر روزی این سکوت را بشکنم، از خدا می خواهم که جز برای دفاع از منافع و مصالح مردم صبورمان نباشد. از اینکه خواسته های دیروز تخریبگران امروز را بر منافع ملت ترجیح نداده ام خرسندم و هرگز احساس پشیمانی نمی کنم.

    بردگی مدرن .

    شما دوستان من بدانید : هیچگاه مد در مثلا آرایش سر و صورت متوقف نمیشود . هیچگاه مد در پشت سد پوشاک و لباس نمیماند . مد به سیرت آدمی نفوذ گسترده ای خواهد داشت . همه ی وجود او را تحت تاثیر قرار خواهد داد . در باطن مد ، یهودی سازی و یهودیگری را جستجو کنید . آنچه از ظاهر مد نمایش داده میشود ، نشان از ریشه های آن در اعماق وجود آدمی دارد . کافی است که یک لبخند به دشمن یهودی بزنید ، تا آخر باید خفت یهودیگری را بر دوش بکشید .

    در روایتی رسول مکرم و نبی معظم که درود الهی بر او و بر خاندان بزرگوارش باد ، میفرمایند : هیچ یهودی ای با مسلمانی خلوت نکرده است جز اینکه قصد قتل او را کرده است . آنچه بعنوان سوال مطرح است و جای تامل و تعمق دارد آن است که میلیونها غیر یهودی و مسلمان از لحظه ای که بدنیا میآیند و تا وقتی که از این دنیا میروند حتی یک یهودی و یا یک نصرانی را ملاقات نمیکنند ، چگونه است که این همه مقتول و مجروح حاصل از همنشینی با یهود و نصاری روی دست غیر یهود و مسلمان مانده است ؟ پاسخ را در القای رسانه ای مد و عدم سواد رسانه ای در غیر یهود و مسلمان بجویید .

    ادامه دارد ...

     



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  شنبه 88/3/9ساعت  7:48 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    در دفاع از مظلوم (18)

    و اینبار دکتر محمود احمدی نژاد (قسمت ششم)

    قسمتی از بیانیه ی جنبش عدالتخواه دانشجویی در آستانه دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری

    http://alef.ir/1388/content/view/46815

    در این میان مواضع مهندس میر حسین موسوی که روزگاری مشتاقانه منتظر شکستن سکوت سنگینش بودیم تا در مقابل روند آرمان گریزانه 16 ساله بایستد، بیش از دیگران ما را شگفت زده کرده است و امروز احساس خطری می نماید که در طول آن 16 سال و در مقابل تجویز نوشیدن جام زهر و پذیرش نظام سلطه جهانی و حرکت به سمت لیبرال سرمایه داری و عقب نشینی از منافع ملی در پرونده هسته ای و... احساس ننموده است! نخست وزیر محبوب امام (ره) که روزگاری از «آمادگی نبرد نظامی» با اسرائیل سخن می گفت و از بستن شیرهای نفت در دفاع از مستضعفین و مظلومین فلسطین، این روزها ایجاد تردید در هولوکاست را «ماجراجویی» می خواند و حمایت از آرمانهای فلسطین را به حل معضل تورم و... منوط می‌کند و سیاست های اقتصادی دوران امام را –که از خاطرات شیرین در حافظه تاریخی مردم است- ویژه آن شرایط دانسته و با تکرار شعار اوباما در قالب تغییر سازنده، و در عین حال همچنان از آرمانهای امام(ره) سخن می گوید. در حالی که به اعتراف دوست و دشمن، ایران، امروز بر قله عزت جهانی ایستاده و رییس جمهور مردمی اش به سبب احیای آرمان های غبار گرفته حضرت روح الله از محبوب ترین چهره ها در قلوب مسلمین و مستضعفین و ملت های آزاده جهان است، مهندس موسوی ایران را در حد سومالی می بیند و از رفتن آبروی ایران در جهان سخن می گوید! اینکه در این بیست سال بر نخست وزیر محبوب مستضعفین چه رفته است که امروز اینچنین سرمایه داران زالو صفت، لیبرال های خوش خط و خال و دشمنان آرمان های امام و انقلاب دور او را گرفته اند مجالی دیگر می طلبد. فقط برادر گرامی آقای مهندس موسوی بداند که فرزندان نسل سومی حضرت روح الله امروز از این که ایشان خط خود را از لیبرالها و سرمایه‌سالاران و سازشکاران تفکیک نمی کند، سخت دلگیر و ناراحتند. جناب مهندس موسوی! بدانید از اینکه می بینیم یاور پیشین مستضعفین، تلاش برای توزیع عادلانه ثروت را به «گداپروری» تشبیه می‌کند و روحیه مردمی و هم نشینی با مستضعفین را «عوام فریبی» می خواند و مواضع انقلابی و البته منطقی و مستدل در دفاع از مظلومین جهان را «ماجراجویی» می نامد سخت آزرده خاطریم و برای نجات شما، از فتنه تجدیدنظرطلبان دعا می کینم اما اکنون وظیفه خود می دانیم که اعلام نماییم ضمن احترام به هر چهار نامزد محترم و با بررسی رویکردها و مواضع آنها، فارغ از نگاه های حزبی و سیاست زده‌ی چپ و راست و جنگ های زرگری شرکای سیاسی تحت عنوان اصول گرا و اصلاح طلب، و زد و بندها برای حذف گفتمان انقلاب اسلامی، همچنان در میان چهار نامزد مذکور جناب آقای دکتر احمدی نژاد را با فاصله از سایرین، نزدیکتر به گفتمان انقلاب و اصلح تشخیص می دهیم.

    دوستی و پیآمدها .

    این آیات به جهت در بر داشتن شدید ترین لحن تهدید بیش از عصر نزول ، مفید حال و روز امروز و فردای ماست . هیچ دوستی ای بدون پیآمد نیست حتی دوستی های ابتدایی کودکان و نوجوانان . تاثیر پذیری و تقلید کردن حرکات و سکنات از اولین نشانه های دوستی ، مودت و محبت به یکدیگر است .

    لا تتخذوا الیهود و النصاری اولیاء - تحکم نهی بیان کننده ی آن است که میل شما ، علاقه مندی شما ، دلخواه شما و نیاز شما به دوستی و محبت ، بسوی یهود و نصاری نباشد ، ان المحب لمن احب مطیع.

    اگر اطاعت و پیروی از یهود و نصاری در آن چیزی که آنان را به هم متصل کرده است ، واقع شد ، یهود و نصاری به هدف خود رسیده اند - و من یتولهم منکم فانه منهم . یهودی و مسیحی شدن که در آیه آمده است ، سخت نیست ، کافی است در مقابل هوا پرستی و زیاده خواهی آنان سر تسلیم فرود آورید ، خلقیات و تمنیات آنان را بپذیرید ، مجری سبک و سیاق آنان در تعامل با دیگران شوید . حاخام ها و کشیش ها را بعنوان قانون گذار ، مدیر و مدبر جامعه ی جهانی برسمیت بشناسید .

    دوستان خوبم تاکید میکنم : یهودی و مسیحی شدن واقعا سخت نیست ، کافی است حمال نشانه ها و سمبلهای آنان در انظار و در میان مردم باشید . در روایتی امام علیه السلام وقتی که بر پای علی السابری کفشی یهودی میبینند ، خطاب میکنند به او و میگویند : یا علی از چه زمانی یهودی شده ای ؟ عن علی السابری قال : رآنی ابوالحسن علیه السلام و علی نعل غیر مخصرة . فقال : یا علی متی تهودت ؟

    مبادا گرفتار سفسطه و زبان بازی شوید . در تعریف افلاطون چنانچه گفته اند : سوفسطائیان ، دکاندارانی هستند با کالاهای معنوی . زبان بازان امروزی با ترهاتی از این قبیل که مد ، زیبایی های دوره ای و گذرا ست ، و فاقد تاثیرات اخلاقی و رفتاری است ، جدای از اینکه میلیونها نفر را از حس زیبا شناسی محروم ساختند ، پولهایشان را به یغما بردند ، تحقیرشان کردند ، مبشر و مبلغ احکام هواپرستانه و مصرف گرایانه شدند ، علاوه بر اینکه به اشباع حس تفوق طلبی و برتری طلبی ریشه دارشان پرداختند ، در سطح وسیعی بردگی مدرن را نیز نهادینه ساختند.

    ادامه دارد ...



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 88/3/8ساعت  6:53 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    در دفاع از مظلوم (17)

    و اینبار دکتر محمود احمدی نژاد (قسمت پنجم)

    برخی‌ها به نام مسلمانی از نام امام (عج) وحشت دارند و در برابر بردن نام آن امام، تمسخر و توهین می‌کنند اما دنیا باید بداند اگر چه مظلومیت ارثیه حضرت زهرا (س) است اما ملت ایران مظلومیت فاطمی، علوی و حسینی را به افتخار تمجید قدرتهای بزرگ نخواهد فروخت. ما سینه‌های خود و گلوی خود را برای شمَشیرها و نیزه‌های شما آماده کرده‌ایم اما برای تسلیم در برابر زورگوییهای دشمنان و فاسدان و دزدان، «هیهات منا الذله» .

    قرآن ، تهدید و یهود

    یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا الیهود و النصاری اولیاء بعضهم اولیاء بعض و من یتولهم منکم فانه منهم ان الله لایهدی القوم الظالمین .

    و تری الذین فی قلوبهم مرض یسارعون فیهم ( آیه ی 51 و 52 سوره ی مائده ) .

    ای کسانی که ایمان آورده اید ، یهود و نصاری را دوستان ( خود ) مگیرید ( که ) بعضی از آنان دوستان بعض دیگرند . و هر کس از شما آنها را به دوستی گیرد ، از آنان خواهد بود . آری ، خدا گروه ستمگران را راه نمی نماید .

    و می بینی کسانی که در دلهایشان بیماری است ، در ( دوستی ) با آنان شتاب می ورزند .

    به معنای آیه دقیق شوید ، لحن تند آیه را با همه ی وجودتان احساس میکنید ، شدت تهدید را درک میکنید . چرا خداوند مومنان را از دوستی و رفاقت با یهود و نصاری نهی میکند ؟ ، چرا خداوند بطور مطلق و بدون هیچ قیدی و بدون هیچ تخصیصی هر نوع دوستی و قرابت با یهود و نصاری را منع میکند ؟ چه امری باعث شده تا خدای حکیم با صراحت و خارج از محدوده ی اهل کتاب ، از یهود و نصاری نام ببرد ؟ چه امری یهود و نصاری ای را که بسیار با هم تضاد دارند ، یکی ساخته است ؟

    تضاد بین یهود و نصاری به اندازه ای زیاد است که میتوان کلمه ی افراط را برای آن بکار برد . تضادی که از محدوده ی دینی عبور کرده و به مسائل و پدیده های دنیوی نیز رسیده است . امروزه یهودیان به جای علامت جمع که در همه ی دنیا به شکل ( + ) است ، تنها به خاطر اینکه به شکل صلیب و یادآور به صلیب کشیده شدن عیسی مسیح علیه السلام است ، از نشانه دیگری که به شکل حرف لاتین تی ( T ) است ، استفاده میکنند .

    و حقیقتا چه امری و برای چه مقصودی این تضاد فاحش بین یهود و نصاری را مدیریت و کنترل میکند ؟

    آیا لحن تند و تهدید شدید بویژه در این قسمت از آیه که میفرماید : و من یتولهم منکم فانه منهم ، نباید خواننده را وحشت زده و هراسان سازد ؟ ورود در طائفه ی ستم پیشه تابلوی بن بست هدایت را نمایان میسازد . چرا خدای متعال متعرض ویژگی مرض و دردی که اینان در سینه دارند ، نشده است ؟

    خدایا اینانی که با این شتاب به سوی یهود و نصاری میروند ، چرا به جای - یسارعون الیهم - به سمت و سوی یهود و نصاری میروند ، یسارعون فیهم - در سمت و سوی یهود و نصاری میروند ؟

    در پاسخ یابی برای هریک از این سوالات ممکن است با مطالب و دیدگاههایی مواجه شوید و گمان برید که آیه ی فوق آنگونه که ما در پرسش آورده ایم ، افاده ی عموم ندارد و مفید معنای اطلاق نیست . این معلم فقیر در صدد نقد و یا خدای نخواسته در صدد نفی زحمات اندیشمندان محقق نیست ، بلکه دلتنگی هایش را با ذکر این نکته که خصوصیت مورد نمیتواند مخصص آیه باشد ، به سمع دوستان جوان میرساند .

    ادامه دارد ...



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  پنج شنبه 88/3/7ساعت  6:10 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    <   <<   6   7   8   9   10   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    کوفی و قساوت دل[2]
    کوفی و قساوت دل[1]
    برجام با یهود و گوساله سامری(11)
    برجام با یهود و گوساله سامری(10)
    برجام با یهود و گوساله سامری(9)
    برجام با یهود و گوساله سامری(8)
    برجام با یهود و گوساله سامری(7)
    برجام با یهود و گوساله سامری(6)
    برجام با یهود و گوساله سامری(5)
    برجام با یهود و گوساله سامری(4)
    برجام با یهود و گوساله سامری(3)
    برجام با یهود و گوساله سامری(2)
    برجام با یهود و گوساله سامری(1)
    برجام با یهود و ابو موسی اشعری
    برجام با یهود و روانشناسی اهل نفاق
    [عناوین آرشیوشده]