بسم الله الرحمن الرحیم
هال سل و یهوه شناسی (5)
در یادداشتهایم عبارتی وجود دارد که نمیدانم از کیست ، میگوید : گاهی نوشتن مانند زائیدن است . میگویی بنویسم تا راحت شوم ، اما بعد میبینی ناراحتی بعد از زایمان ، بیشتر است .
حتما شنیده اید که (الدنیا سجن المومن و جنة الکافر) وقتیکه در زندانی راحتی به معنای دنیایی آن معنا ندارد . اما ما یاد گرفته ایم که (المومن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه) . و باور کرده ایم که (زکاة العلم نشره) . و ایمان داریم که (تو نیکی میکن و در دجله انداز ____ که ایزد در بیابانت دهد باز (فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره) . ... به نوشتن ادامه میدهیم ، شما هم به خواندنتان ادامه دهید .
یکبار دیگر گفتگوی یهود با نبی معظم پروردگار را که ابوالفضل رشیدالدین میبدی در جلد 10 کشف الاسرار صفحه ی 662 آورده است ، با دقت بیشتر بخوانیم :
ان ناسا من الیهود جاؤا الی رسول الله (ص) فقالوا : همانا جمعیتی از یهود نزد رسول خدا آمدند و گفتند : صف لنا ربک . خدایت را برای ما توصیف و معرفی کن . فان الله انزل نعته فی التوریة . براستی خداوند صفاتش را در تورات بیان کرده است . فاخبرنا من ای شی هو ؟ به ما خبر ده خدا از چیست ؟ من ای جنس هو ؟ از کدام جنس است ؟ و هل یاکل ؟ آیا چیزی میخورد ؟ و هل یشرب ؟ آیا چیزی مینوشد ؟ و ممن ورث الدنیا ؟ و دنیا را از چه کسی ارث برده است ؟ و من یورثها ؟ و آن را برای چه کسی به ارث میگذارد ؟ فانزل الله عز و جل : قل هو الله احد . پس خدای بزرگ سوره ی اخلاص ، نجات ، معرفة ، نور ، اساس ، تفرید ، تحدید و امان را نازل فرمود .
و مجدد از خود بپرسیم که چرا یهود شان و مرتبه ی خدا را تا این حد خفیف و نا چیز نمایش میدهد ؟ و چرا مسیحیان عیسی مسیح علیه السلام را خدا پنداشته اند ؟
قرآن یهود را متخصص در تحریف معرفی میکند . تحریفی که قرآن برای یهود بکار میبرد از بالاترین خطرهایی است که بشر امروز را تهدید میکند . عبارت قرآن یحرفون التورات نیست . قرآن نمیگوید یهودیان فقط در تورات دست میبرند و به قلب واقعیت در حوزه ی داخلی شان میپردازند . قرآن حتی یحرفون الکتاب هم نمیگوید تا تحریف را در محدوده ی کتابهای آسمانی قرار دهد . عبارت قرآن در آیه 46 سوره نساء و 13 سوره مائده یحرفون الکلم عن مواضعه است . و پر واضح است که کلم معنای عامی دارد . اینکه میگوییم هنر تحریفگری یهود بالاترین خطری است که بشر امروز را تهدید میکند ، بی سبب نیست ، همه ی داده های علمی ، فرهنگی ، هنری ، خبری و ... که از غرب رسیده و میرسد . شک نکنید که از صافیهای فراوانی عبور کرده است و آن صافیها دستوری جز یهودیزه سازی ندارند . اصلا غرب مسیحی بما هو مسیحی ، یعنی بدون آموزه های تورات هیچ رمقی برای تمدن سازی ندارد . ما بنا نداریم گرفتار الکلام یجر الکلام شویم . و الا گفتنیها ، مخصوصا در باب تحریف مدرن بسیار است . به بحثمان برگردیم ، برای اینکه تحریف برای دوستان جوانم ملموستر شود به مثالی که آیت الله معرفت در گفتگو با شماره ی 12 و 13 فصلنامه هفت آسمان آورده اند توجه کنید ، میفرمایند : مثلا در نسخه ای که در اختیار من است و 200 سال پیش چاپ شده است ، تفاوتهایی با کتابی که امسال در همان لندن چاپ کردند وجود دارد . در چاپ قدیم نوشته است که خداوند از عرش پایین آمد و جعل یتمشی یعنی روی ابرها قدم زد . و در چاپ جدید یتمشی را به یتجلی تبدیل کردند . چون دیگر امروز نمیپذیرند که خدا راه میرود . این یعنی تحریف معنوی در چاپهای جدید ، معانی را بر حسب زمان نو میکنند . حضرت آیت الله به یکی از علل موفقیت احبار یهود در تحریف تورات و انجیل نیز اشاره میکنند ، میفرمایند : یکی از علل اینکه توانستند در ترجمه ی تورات و انجیل دست ببرند ولی در قرآن چنین نشد ، این است که کتب سلف انحصاری بود . احبار یهود هیچگاه تورات را به مردم نشان نمیدادند . یعنی یک یهودی معمولی از اول تا آخر عمرش نمیتوانست تورات را ببیند .
دوستان جوانم بدانند :
اشرف صفات نفسانیه راستگویی است . با راستگویی میتوانید به مرتبه ی صدیقان برسید . ( اتقوا الله و کونوا مع الصادقین ) . نقطه مقابل راستگویی و راستکرداری ، صفتی است که در بیان امام محمد باقر علیه السلام ویران کننده ی بنای ایمان دانسته شده است و آن دروغ است . در گفتگویی از پیامبر خدا (ص) پرسیده شد که آیا میشود مومن ترسو باشد ؟ فرمودند : بله . پرسیدند : آیا مومن بخیل میشود ؟ فرمودند : بله . پرسیدند : آیا میشود مومن دروغگو باشد ؟ فرمودند : خیر . ( انما یفتری الکذب الذین لایؤمنون ) .
اکنون میگوییم از جمله گناهان کبیره که در اسلام و بلکه در سائر ادیان نسبت به حرمت آن نهی اکید و عتاب شدید وارد شده ، دروغ ، بویژه دروغ بر خدا و رسول خدا صلوات الله و سلامه علیه میباشد . دروغ علاوه بر اینکه خواری و بی اعتباری دروغگو را در بر دارد ، در حوزه ی دین سازی و فرقه آفرینی باعث انفعال و پذیرش انواع خرافات بی پایه و اساس در مردم میشود و شقاوت ، ضلالت ، بی عدالتی و جنگ را با خود به همراه میآورد . دروغ و تحریف ابزارهای کارا در خدمت دانشورانی بوده است که در آیینشان خدا دروغگو ست و احیانا دروغگویان را دوست دارد . تلمود به دوستان و نزدیکان خداوند اجازه میدهد که اشرار را گمراه کنند ، چون مکتوب است که : با پرهیزکاران پرهیزکار باش و با بدکاران بد . __ ص 57 همجیه التعالیم الصهیونیه نوشته ی علامه کشیش پولس حنا مسعد __ . و پر واضح است ، به زعم تلمودیان دوستان و نزدیکان خداوند یهودیان اند و اشرار مسیحیان و مسلمانان . ما در صدد بیان این مطلبیم که چرا مسیحیان گرفتار آموزه هایی مانند گناه شویان ، مسیح خدا شده و تثلیث شده اند ؟ آموزه هایی که نه تنها برای مسیحیان معمولی ، پیچیده و چه بسا غیر قابل فهم است ، برای عقلاء و دانشمندانشان نیز پیچیده و غیر قابل فهم است . هم آبای اولیه ی کلیسا و هم آبای کنونی کلیسا باید بپذیرند که نمیتوان با توجیه و تفسیرهای آغشته به تحریف و دروغ ، مردم را برای همیشه در خواب و گمراهی نگه داشت . از ابو علی سینا منقول است که برای یک دروغ هزار تا توجیه هم آوریم میشود هزار و یک دروغ . پراکنده گویی و عدم استحکام و تزلزل در سخن از نشانه های بارز دروغ سازان و کذب پیشه گان است . انجیلی که یک مرتبه از عیسی مسیح سلب پیامبری میکند و او را تا حد یک ربی (عالم یهودی) تنزل میدهد که قصد باز سازی ایمان بنی اسرائیل را دارد نه تغییر آن . گمان مبرید که من برای براندازی شریعت (تورات) و انکار پیامبران پیش از خود آمده ام ، من نه برای براندازی ، که برای تکمیل کردن آمده ام (انجیل متی 5 : 17) . در جای دیگر از عیسی مسیح خدا میسازد . آنکه مسیح را میبیند پدر (خدا) را دیده است (یوحنا 9 : 14) . از آنجاییکه دروغ برای ماندگاری نیازمند تزیین است هر اندازه به جلو میرویم همان دروغ اولیه با رنگ و لعابی جدید به خورد عوام الناس داده میشود ، کافی است یک یا چند مقاله یا کتاب از مسیحیان بخوانید ، این قبیل جملات را زیاد میبینید . آشکار شدن خدا در عیسی . الوهیت مسیح . عیسی وحی خدا . تجلی خدا در عیسی . خدا در مسیح ، خود را منکشف و ظاهر ساخته است .
یهود از تحریف خدا در تورات و به تبع آن در انجیل ، ایدئولوژی و جهان بینی غلبه ی انسان بر خدا را تبیین و ترویج میکند . و از نبرد انسان با خدا اسرائیل را میآفریند که بر خدا غالب و چیره شده است . و ببینید که تحریف نوین چه میکند ، از دل چنین نگرشی به خدا ، اومانیسم را به جهانیان عرضه میدارد . اومانیسم یعنی انسان پرستی . و انسان همانطور که میدانید یعنی یهود .
حجة الاسلام علی اکبر رشاد در مقاله ی آسیب شناسی دین پژوهی معاصر مینویسد : کسانی میگویند که ما اومانیسم اسلامی هم داریم ، اسلام هم اومانیسم را تایید میکند و بالاترین اومانیسم را ما در اسلام داریم . این تعابیر را من از بعضی مشاهیر شنیده ام . اما این افراد توجه ندارند که اومانیسم به معنای اعتنا و احترام به منزلت انسان نیست . اومانیسم معنای دیگری دارد که با خدا محوری جمع نمیشود . اومانیسم در واقع انسان مداری را برای حذف خدا و در مقابل خدا محوری مطرح میکند و ربطی به آیات قرآنی در باره ی مقام و منزلت انسان ندارد .
ادامه دارد .....
بسم الله الرحمن الرحیم
هال سل و یهوه شناسی (4)
پیش از این در مقدمه ، حدیثی از رسول مهربان پروردگار حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم آوردیم که فرمودند : هر امر ارزشمندی که به نام خدا آغاز نشد ، ابتر و ناقص خواهد بود . و ما از این بیان مبارک قانونی بنام ابتداء ، انتهاء است ، را تقدیم کردیم و توضیح دادیم که استفاده از ظرف کثیف و آلوده ، جهت صرف غذا ، میسر است . ولی با امایی مواجه میباشد ، مبنی بر اینکه هر اندازه ظرف غذا آلوده و ناپاک باشد ، بهمان اندازه تولید بیماری میکند . اکنون میگوییم بواسطه ی قرابت و نزدیکی مسیحیت با یهودیت و درست تر بواسطه ی رخنه و نفوذ علمای یهودی در دین عیسی مسیح علیه السلام و تحریف مبانی اعتقادی و تبدیل انجیل به اناجیل و آلوده شدن فضای زمانی و مکانی مسیحیان ، آنان نیز گرفتار خدای جسمانی شده اند . گناه یهود فراهم آوردن و در اختیار قرار دادن ظرف کثیف است ، آنگاه هر موجودی و هر آیینی به اندازه ی استعداد خود و به اندازه ی بهره ای که از آن فضای آلوده میبرد ، به مصیبتی گرفتار میآید . از آنجایی که آلوده سازی یهود پایانی ندارد و آنان امروزه بخاطر تجهیزات تبلیغی مدرنی که در اختیار دارند و به مصداق چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا ، به شکار جوانان مسلمان آمده اند . خطر یهود زدگی و در نتیجه عدم پایبندی به شریعت و غلطیدن به دام اباحه گری و از دست دادن حمیت و غیرت دینی که باعث میشود آدمی با اندک حیله ای حرام خدا را حلال بداند ، از جمله نگرانیهای خاتم الانبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم برای امتش بوده است . و شما میتوانید نظاره گر این نگرانی در صفحه ی 67 از جلد اول ایسر التفاسیر اثر ابوبکر جابر الجزائری باشید . روی احمد بسند جید عن ابی هریرة ان النبی (ص) قال : لاترتکبوا ما ارتکبت الیهود فتستحلوا محارم الله بادنی الحیل . اجازه دهید یکبار دیگر علی خلیل اسماعیل بعنوان معلمی که نمیتواند محبتش را نسبت به شما مادران عزیز ، پدران ارجمند ، آموزگاران دلسوز ، مربیان فهیم مهدهای کودک ، معلمان فداکار ، اساتید برجسته ی دانشگاهها و روحانیون معظم پنهان بدارد ، ورود یهود زدگی منحط و بی هویتی دردناک که ناشی از سم مهلک خنثی گری و لادینی از روی استیصال و یا بی دینی حاصل از ادا و اطوارهای هنرپیشه های مستهجن غربی در بخشی از مردممان ، را متذکر شود . همه ی ما وظیفه داریم علاوه بر اینکه مجری نهی رسول الله در زندگی خصوصی خودمان باشیم ، آنرا به دوستانمان ابلاغ کنیم و یکدیگر را در شناسایی و شکست این دشمن خطرناک یاری رسانیم . به همین سبب سید قطب در تفسیرش فی ظلال القرآن بعد از اینکه از یهود به عنوان تیره ی ناسپاس و نمک نشناش نام میبرد ، در صفحه ی 126 از جلد اول ، ترجمه ی مقام معظم رهبری میگوید : مقصود آن است که غرضهای شوم یهود و شیوه های دشمنی این قوم باز نموده شود و جامعه ی مسلمان از دشمنی های ایشان و هم از تکرار خطا ها و لغزشهایشان خود را بر کنار دارد . همه باید بدانیم سکوت و عدم مجاهده ، دشمن را در دشمنی اش جری تر و مصمم تر میسازد . به همین خاطر است که امام روح الله الموسوی الخمینی که در بین فقهاء و مراجع عظیم الشان به تیز هوشی و ذکاوت شهره بودند ، به تاریخ 16/2/1342 در پاسخ به نامه ی علمای همدان با توجه به خطر یهود و عمال ننگین آن میفرمایند : با سکوت ما نسل های آتیه الی الابد در معرض ضلالت و کفر هستند و مسئول آن ما هستیم . یهود از حربه ی آنوسیگری نهایت بهره را میبرد . شائول یهودی هنرمندی خود را در آنوسیگری تا آنجا پیش میبرد که در مسیحیت ، پاولس قدیس نامیده میشود ، میتوان او را پایه گذار مسیحیت یهودی دانست . جالب است بدانید که قسمت اعظم انجیل به نامه های پاولس اختصاص دارد . امروزه مسیحیان به تبعیت از یهودیان ، عیسی را خدای انسان شده میدانند . آنکه مسیح را میبیند پدر (خدا) را دیده است (یوحنا 9/14) . برداشت انسانگونه از خدا در سراسر رسالات و کتب مسیحیان وجود دارد . بفرموده ی آقای جلال الدین آشتیانی در این رسالات تنها خدا بصورت انسان مجسم نمیگردد بلکه عیسی ، انسانی که میخورد ، میخوابد .... بلاخره میگرید و میمیرد خداست . هنوز هم در کلیسای مسیحیت مجسمه ی خدا به تماشا گذاشته میشود ، مادر خدا ، مریم ستایش میگردد . آقای آشتیانی میپرسند ، هنگامیکه با این صراحت در قرن بیستم خدا ، انسان است ، چگونه انتظار داریم سه هزار سال قبل مومنین بدوی ، تجسم عالیتری از خدا ارائه دهند ؟
ادامه دارد ....
بسم الله الرحمن الرحیم
هال سل و یهوه شناسی (3)
مور ضعیف و ناتوان چون شکل یزدانی کشد
بی شک به شکل مورچه با شاخ حیوانی کشد
مغز شبان هم نقشه ی موسی بن عمرانی کشد
در ذهن مانی گر فتد او صورت مانی کشد
تصور خدای انسانگونه که مانند انسان خشمگین میشود ، میسوزاند ، کیفر میدهد ، به جنگ میرود ، ازدواج میکند ، راه میرود ، وسعت زمین را اندازه میگیرد ، از برج بالا میرود ، مهمان میشود ، بره ی بریان میخورد ، کشتی میگیرد و زمانی که شکست میخورد ، لگدی جانانه به حریف شکست خورده ، میزند ، حکایت از ناتوانی ذهن آدمی و مهمتر از آن تسلیم نبودن در برابر وحی الهی بعلاوه وسوسه و شیطنت ابلیس در تصویربرداری مادی و محسوس از حقایق نامحسوس ، دارد . ذهن آدمی و مغز انسانی ، حتی ذهنها و مغزهایی که در دنیای تفکر و تعقل شناگری و غواصی میکنند ، با محدودیت مواجه اند . نپذیرفتن این محدودیت نشانه ی آشکار گمراهی و آغاز تباهی و تکبر تهوع آور است . ذهن و مغز آدمی در تجزیه و تحلیل امور ، محتاج وسایل معمولی است . اگر بخواهد علم را تصور کند ، دانستنیهایی را مجسم میکند ، که خود با آن سر و کار دارد . بدون تردید تصور توانایی ، آزادی و عدالت از روی مفاهیم محسوس و معقول بدست میآید ، که آن را فهم ابتدایی و درک غریزی مینامند . آنچه که سبب اعتراض عقلای عالم در طول تاریخ به علمای یهود و همه ی مادیین شده است ، نگهداری مردم یهودی در این مرحله ی طبیعی و اولی میباشد . تصور خدای مادی و محسوس ، نهادینه ساختن و جایگزین کردن آن بجای خدای نادیده ، ابدی و ازلی ، قادر متعال و خالق هستی ، چیزی جز خواست شوم یهود نیست .
شیخ حیدر آملی در صفحه ی 42 کتاب جامع الاسرار و منبع الانوار حدیثی از امام باقر علیه السلام نقل میکند که علامه محمد تقی جعفری رحمة الله علیه آن را در ابتدای تفسیر و تحلیل مناجات کردن شبان با حق تعالی در عهد موسی علیه السلام میآورد .
عن الباقر محمد بن علی زین العابدین صلوات الله علیهما : از حضرت باقر محمد بن علی زین العابدین سلام خداوند بر آن دو باد ، وارد شده است : کل ما میزتموه باوهامکم فی ادق معانیه فهو مخلوق مصنوع مثلکم مردود الیکم . هر چیزی را که با اوهام و خیالات خود در دقیق ترین معانیش ( بعنوان خدا ) تمیز و تصور کنید ، آن چیز آفریده و ساخته شده ی شما است و به خود شما برمیگردد . و الباری تعالی واهب الحیاة مقدر الموت . خداوند متعال بخشاینده ی حیات و مقدر کننده ی مرگ است . و لعل النمل الصغار تتوهم ان لله زبانیتین کما لها ، فانها تتصور ان عدمهما نقصان لمن لاتکونان له . و شاید مورچه های ناتوان چنین توهم میکنند که خدا هم مانند آنها دو شاخ کوچک دارد ، زیرا آنها گمان میکنند که نداشتن شاخ برای کسیکه شاخ ندارد نقص است .
حضرت علامه با توجه به روایت فوق به چند مطلب اشاره میکند .
1) هر جانداری آنچه را که دارا است و در زندگانی او دخالت دارد ، کمال یا ضرورت مطلق میبیند و فقدان آن را نقص و کاهش میپندارد . به همین جهت اگر مورچه به موجودی ، بعنوان آفریننده ی خود توجه کند ، بدون تردید دو شاخ ظریف را هم به او نسبت خواهد داد .
2) حضرت علامه این پدیده را یک قانون کلی میدانند . بطوریکه حتی بعضی از کسانیکه دارای قدرت اندیشه هستند و معلوماتی را فرا گرفته اند ، مزایای درونی خود را از قبیل خیال و اندیشه و تعقل و علم بدون تصرف به خدا نسبت میدهند . مثلا میگویند : خدا با خود اندیشید و باین نتیجه رسید . یا از این مردمی که خدا آفریده است ، چیزی دستگیرش نخواهد شد .
3) دقت جناب علامه رضوان الله تعالی علیه قابل تقدیر است ، میفرماید : چنانکه این مطلب در اول کتاب عهد عتیق هم دیده میشود . ... روز هفتم را مبارک و مقدس گردانید ، زیرا در آن روز از همه ی کارهایی که از نظر آفرینندگی کرد ، فارغ شده ، به استراحت پرداخت . ... خدا به جهت آفرینش انسان اندوهگین شد و در دل خود اسفناک گشت . ... خدا گفت : انسانی را که خلق کرده ام ، انسان را با چارپایان و جنبندگان و پرندگان آسمان ، از روی زمین محو میسازم ، زیرا به کارهای آنها اندوهگین شده ام .
اوصاف انسانی مانند جهل و نادانی ، اندوه و اسف که نویسندگان تورات به خدا نسبت داده اند ، به فرمایش علامه جعفری از همان قانون کلی که ما آن را قاعده ی مورچه مینامیم ، پیروی نموده است .
اکنون ببینیم نویسندگان تورات با استفاده ار قانون کلی و قاعده ی مورچه چه خدایی را به جامعه ی بشری معرفی کرده اند .
کتاب دوم سموئیل ، باب 22 شماره ی 9 / خداوند از آسمان نازل شد بر ملائکه کروبیین سوار شد و دود از دماغ او خارج میشد و آتش از دهان او بیرون میآمد .
کتاب آفرینش ، باب 18 شماره ی 1 / خداوند وقتی خواست قوم لوط را عذاب کند مرورش به حضرت ابراهیم افتاد در حالیکه او در خیمه ی خود بود ، ابراهیم نظر کرد ، دید سه نفر در مقابل او ایستاده اند ، پس برخاست و صورت خود را بر زمین گذارد و به او گفت : ای مولای من خواهش میکنم که پاهای تو را بشویم و در زیر درخت طعامی برای تو بیاورم که بخوری و قوت بگیری ، پس خداوند به او گفت : هر چه میخواهی بکن ، پس ابراهیم پای خدا را شست و برای او کره و شیر و گوساله ی پخته شده آورد و بالای سر آنها در زیر درخت ایستاده و آنها خوردند .
کتاب آفرینش ، باب 32 شماره ی 24 و 30 / حضرت یعقوب با خداوند از اول شب تا صبح کشتی گرفت ، وقتی خداوند دید نمیتواند بر یعقوب غالب شود بر بالای ران او ضربه ای زد و پای یعقوب صدمه دید ... یعقوب گفت : در اینجا من خدا را روبرو دیده ام و با این وجود هنوز زنده هستم .
ما قرار است مختصر و روان بنویسیم تا دوستان ما در کمترین زمان بهترین بهره را ببرند ، لذا با وجود مطالب بسیار ناچار با یک نتیجه گیری ، مبحث یهوه شناسی را به پایان میبریم .
اگر دانشمندان به داستان موسی و شبان خرده میگیرند ، بخاطر ارائه ی خدای تعینی تورات است . و اگر عقلاء و دانایان مردم را از خانقاه نشینی پرهیز میدهند به جهت هوهو ی دراویش است که نشات گرفته از یهو و هو ی یهودیان است . دوستان جوان من بدانند ، بسیاری از صاحبنظران با اشاره به ندای دراویش که خدا را هو خطاب میکنند ، معتقدند بین هو و یهوه ارتباط است . و حالات خلسه ، رقص ، چرخش ، دم گرفتن ، لرزه و غش از نبی های درویش گونه ی اسرائیلی به آنان رسیده است . و اگر محققان و متفکران دلسوز نسبت به داده های علمی ، فرهنگی ، هنری و ... غرب نگرانند و انذارشان را ابلاغ میکنند به این سبب است که میدانند ، غرب خاستگاه مستقلی ندارد و ریشه اش در تورات تحریف شده است . شک نکنید که امروزه تفکر مدرن یک تفکر یهودی اسرائیلی است .
وقتی خدا روز ، شب ، آسمان ، اقیانوسها ، خشکی ، دریا ، نباتات ، درختان میوه ، گیاهان دانه دار ، ستارگان ، خورشید ، ماه ، جانوران آبزی ، انواع پرندگان ، جانوران اهلی ، وحشی و خزندگان را آفرید - آنگاه تورات میگوید : سرانجام خدا فرمود : انسان را شبیه خود بسازیم تا بر حیوانات زمین و ماهیان دریا و پرندگان آسمان فرمانروایی کند . و این روز ششم بود . با ورود به روز هفتم تورات رسما اعلام میکند : خدا دست از کار کشید . خدا روز هفتم را برکت داد ، آن را مقدس اعلام فرمود . تورات دلیل تقدس روز هفتم را هم میگوید : زیرا روزی بود که خدا پس از پایان کار آفرینش ، آرام گرفت . کتاب آفرینش باب 2 شماره ی 2 .
از همان ابتدای آفرینش یک نیروی مرموزی وجود دارد که نمیخواهد خدا حضوری فعال و همه جانبه داشته باشد . انگار تنها کار خدا همین آفرینش بوده است . بعد همه ی نقشها را به انسان واگذار نموده ، خود آرام گرفته و دست از کار کشیده است . پر واضح است که خدای غیر حاضر ، خدای بیکار و بیعار نمیتواند جلوی مطامع و زیاده خواهیهای این قوم سرگردان را بگیرد . یهود با از کار انداختن خدا در همان ابتدای راه ، خود را جای خدا قرار داد و همه چیز را برای خود خواست .
هو الذی خلق السموات و الارض فی ستة ایام ثم استوی علی العرش یعلم ما یلج فی الارض و ما یخرج منها و ما ینزل من السماء و ما یعرج فیها و هو معکم این ما کنتم و الله بما تعملون بصیر . قران ، حدید ، آیه 4 .
درود بر خدای قرآن که بعد از خلق آسمانها و زمین در شش روز مانند خدای تورات اعلام بازنشستگی نکرد و به کناری ننشست . او همه جا با ماست . و هر کاری که انجام دهیم ، نه اینکه فقط میبیند ، نسبت به آن بصیرت هم دارد .
ادامه دارد ......
بسم الله الرحمن الرحیم
هال سل و یهوه شناسی (2)
آگاهی : کتاب تحقیقی در دین یهود اثر ارزشمند آقای جلال الدین آشتیانی را مطالعه کنید . ما در این نوشته ی مختصر از بخش چهارم همین کتاب گران سنگ بهره برده ایم . والسلام .
یهوه نام خدای یهودیان ، به معنای او هست میباشد . تقریراین نام تا پیش از گزینش حروف صدا دار در زبان عبری به شکل ی - ه - و بوده است . که آنرا به صورت یاهو و هو تلفظ میکرده اند . به تصریح تورات اسرائیلیان این نام را از پیشینیان خود کسب کرده اند . جمعی به استناد کتاب خروج که میگوید : یهوه در هورب است . و با توجه به اینکه این کوه در تورات کوه خدا نامیده شده است و یهوه نیز به موسی میگوید : که در بازگشت از مصر عبریان را به پای این کوه بیاور و موسی نیز چنین میکند . ، عقیده دارند که نام یهوه از نام خدای کوهستان گرفته شده است . محققین بر این باورند که اسرائیلیان قبل از موسی علیه السلام به خدایان متعددی ایمان داشته اند . و رئیس خدایان را خدای طوفان میدانستند که بر روی گاو نری ایستاده است . و محرک هارون در ساختن گوساله بعنوان خدای اسرائیلیان را در راستای بازگشت به همین عقیده توجیه و تفسیر میکنند . ( البته ما مسلمانان هارون علیه السلام را منزه از این تهمت میدانیم ) . و اگر موسی علیه السلام همانگونه که کتاب خروج میگوید و مجسمه ایکه هارون آنرا ساخته است را میشکند ، مفهومش آن است که با این عقیده برای همیشه قطع رابطه میکند . امروزه کلیسا و کنیسه دست در دست هم ، سعی بر یهوه پرست نشان دادن اجداد اسرائیلیان دارند . و با توجیه و تفسیر های توام با تغییر مفاهیم اولیه و قدیمی همراه با پیچیده گویی و معما بافی در صدد هویت دادن به بنی اسرائیل و ایجاد یک تاریخ پیوسته برای آنان میباشند ، چیزی که اسرائیلیان فاقد آن بوده و هستند .
تورات علاوه بر یهوه دو اسم دیگر هم برای خدا میآورد الوهیم و یهوه - الوهیم . به تفسیر ربی ها که اساتید علوم الهی یهودی هستند توجه کنید . آنان میگویند : ابتدا خدا تصمیم گرفت که جهان را با عدالت مطلق هدایت کند ، پس در این دوران الوهیم نامیده شد . از آنجاییکه الوهیم در زبان عبری به معنای قاضی هم هست مانند یک قاضی سختگیر عمل میکند . ولی خدا میبیند که جهان تاب عدالت او را ندارد پس رحمت و شفقت و بخشش را ضمیمه ی آن مینماید و نام یهوه - الوهیم به خود میگیرد . اما باز هم میبیند که حتی جهان قادر نیست عدالت و رحمت را تواما تحمل نماید . سرانجام فقط با بخشش و رحمت حکومت میکند و در آن زمان یهوه با رحوم به معنای بخشنده و مهرورز توام شده و فقط خدای رحمان یا یهوه خوانده میشود . البته این نوع توجیه و تفسیر همچنان حکایت از آن دارد که بزرگان و دانشمندان یهود از گذشته های دور تا کنون خدا را همچون موجودی تجسم میکنند که عقل او مانند عقل انسان باید با تجربه ، با واقعیات و با بندگانش آشنا شود .
از عمده گناهان نابخشودنی که اسرائیلیان در اولین دستور از ده فرمان در فصل بیستم از سفر خروج موظف به دوری از آن میشوند ، این است که از خدا هیچ صورتی مجسم ننمایند و نکته ی جالب آن است که در آیات انتهایی فصل سی و سه از سفر خروج موسی از یهوه تقاضا میکند روی خود را به او بنماید . و خدا میگوید روی مرا هیچ انسانی قادر نیست ببیند . و نکته جالبتر این است که نویسنده ی کتاب خروج به هر صورتی مایل است خدا را بنماید از رو نشد از پشت . لذا آیات 22 و 23 میگوید : وقتی جلال من میگذرد ، تو را در شکاف این صخره میگذارم و با دستم تو را میپوشانم تا از اینجا عبور کنم ، سپس دست خود را برمیدارم تا مرا از پشت ببینی ، اما چهره ی مرا نخواهی دید .
تجسم خدا بهر صورتی گناه عظیمی است و شکل سازی از او با کیفر مرگ همراه میگردد ولی چگونه است که موسی چهره به چهره با یهوه به سخن مینشیند ، خدا با ابراهیم غذا میخورد ، هارون از یهوه بت میسازد و خدا به دفعات و مکرر حتی دهها نسل بعد از موسی به شکل انسان ظاهر میشود . گاهی رحیم و صبور و کریم و بخشنده میگردد که رحمت عظیمش نصیب هزار پشت میشود و گناهان و خطاها را میبخشد . ولی در جای دیگر خدا قهار و هراسناک و زود رنج و خشمگین و قسی و خونخوار و مکار میگردد و انتقام او شامل نسلها میشود . تا جائیکه محققینی چون ادوارد مایر و ویل دورانت او را عفریت شب و الوهیت هراسناک مینامند .
در سخنی که یهود با رسول الله حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم دارد و مفسرین آن را در سبب نزول سوره ی امان میآورند ، تصور انسانی خدا در یهود زمان رسول الله (ص) نیز آشکار است . ابوالفضل رشیدالدین میبدی در جلد 10 کشف الاسرار صفحه ی 662 میگوید : ان ناسا من الیهود جاؤا الی رسول الله (ص) فقالوا : همانا جمعیتی از یهود نزد رسول خدا آمدند و گفتند : صف لنا ربک . خدایت را برای ما توصیف و معرفی کن . فان الله انزل نعته فی التوریة . براستی خداوند صفاتش را در تورات بیان کرده است . فاخبرنا من ای شی هو ؟ به ما خبر ده خدا از چیست ؟ من ای جنس هو ؟ از کدام جنس است ؟ و هل یاکل ؟ آیا چیزی میخورد ؟ و هل یشرب ؟ آیا چیزی مینوشد ؟ و ممن ورث الدنیا ؟ و دنیا را از چه کسی ارث برده است ؟ و من یورثها ؟ و آن را برای چه کسی به ارث میگذارد ؟ فانزل الله عز و جل : قل هو الله احد . پس خدای بزرگ سوره ی اخلاص ، نجات ، معرفة ، نور ، اساس ، تفرید ، تحدید و امان را نازل فرمود .
ادامه دارد .....
بسم الله الرحمن الرحیم
هال سل و یهوه شناسی (1)
ذهن فعال و پرسشگر خانم هال سل زمانیکه میپرسد ، آیا براستی خدا امت برگزیده ای دارد ؟ منتظر پاسخ نمیماند . همین سوال از سر تحقیر به منزله ی پاسخ منفی ای به معتقدان برگزیدگی قوم یهود است . از آنجاییکه نگارنده ی این سطور مطالبش را برای جوانان مینویسد ، لازم میبیند ، به صورت فشرده و به دور از عبارات مغلق به معرفی دو کلمه ی خدا و امت برگزیده بپردازد . ممکن است دوستان جوان من بدون مرشدی آگاه و راهنما یی دلسوز به مطالعه و تحقیق دست بزنند که در این صورت هر لحظه امکان اسارت در میدان جاذبه ی تلقینات دروغین حاخام های یهودی وجود دارد بعلاوه خارج شدن از حلقه ی توجیه و تفسیر های پیچیده و معماگونه ی آنان مستلزم از دست دادن وقت و عمر گرانبهاست ، لذا این مبحث را با حدیثی روشنگر از امام ابو جعفر محمد ابن علی الباقر علیه السلام تزیین میکنم . بنابر آنچه که کلینی در کتاب الحجة باب اهل ذکر آورده است : محمد بن مسلم به امام باقر علیه السلام عرض میکند : ان من عندنا یزعمون ان قول الله عز و جل : فاسالوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون ، انهم الیهود و النصاری . همشهریان ما در باره ی آیه ای که خدای بزرگ میفرماید : اگر نمیدانید از اهل ذکر بپرسید ، گمان میکنند اهل ذکر یهود و نصاری هستند . قال : اذا یدعونکم الی دینهم . امام علیه السلام فرمودند : بنابر این آنها شما را به دین خود دعوت میکنند . قال : قال بیده الی صدره : نحن اهل الذکر . آنگاه امام علیه السلام با دست به سینه اش اشاره میکند و میفرماید : اهل ذکر ما هستیم . و نحن المسؤولون . و سؤال شوندگان ما هستیم .
امروزه کتابها و سایتهای بسیار زیادی به معرفی خدای مورد قبول یهود و نصاری میپردازد و تلاش میکند تا در اذهان و افکار عامه خدای یهود را خدایی واحد ، نادیده ، ازلی و ابدی ، فارغ از زمان و مکان ، خالق جهان و جهانیان عرضه بدارد . همچنین میکوشد تا یهودیان را مردمی یکتاپرست و موحد نشان دهد . همچنین تلاش آنان در منزه جلوه دادن کتاب مقدس قابل تامل است . دکتر آبراهام کهن در صفحه ی 11 و 14 کتابش بنام Every mans Talmud گنجینه ای از تلمود اعتقاد دو تن از بزرگان دین یهود را ذکر میکند ، میگوید : هیلل از پیشروان در تفسیر کتاب مقدس و ربی عقیوا که علم میدراش را به حد اعلی توسعه داد ، معتقد بودند : در تورات حتی یک کلمه و یا یک حرف زائد وجود ندارد . و به همین مطلب خانم گریس هال سل اشاره میکند و میگوید : به عنوان یک مسیحی بنیادگرا ، آموزش میدیدم . به من آموخته شده بود که کلام خدا - خالی از هر گونه اشتباه در ترجمه ها و فارغ از هر گونه اشتباه چاپی - از راه انجیل به ما ابلاغ میشود . بر روی هر حرف انجیل دقت کامل شده است . مکرر میشنیدم که انجیل مصون از هر خطا و خالی از هر گونه اشتباهی است .
و اکنون ما مانده ایم با عبارات کتاب مقدس که خدا را همانند انسان با گیس و لباس و دو پا معرفی میکند که مانند انسان راه میرود . از آسمان به زمین فرود میآید و آنقدر نادان است که بدون نشانه نمیتواند خانه ی مومنان را از خانه ی کفار تشخیص دهد ، چه کنیم و چه توجیه ای را بپذیریم ؟. خدایی که از خیلی چیز ها بیخبر است ، پیمان خود را میشکند ، از کرده ی خود پشیمان میشود ، با انسان کشتی میگیرد ، مار از او راستگوتر است ، از آسمان به زمین آمده ، بین مردم تفرقه میاندازد ، چون از وحدت کلام آنها میترسد ، چه توجیه و تفسیری میتواند داشته باشد ؟
براستی چه بر سر تورات آمده است ؟ توراتی که بر پیامبر عظیم الشان حضرت موسی علیه السلام نازل شده ، آسمانی و مورد احترام ما مسلمانهاست . توراتی که به تصریح موسی علیه السلام بر الواح نوشته شده است . اگر تورات فعلی ، توراتی باشد که بر موسی علیه السلام نازل شده است ، شما خواننده ی محترم گمان میکنی چند کامیون برای حمل آن مورد نیاز است ؟ تورات فعلی مملو از خرافات و افسانه های مضحک است که نویسندگان مجهول الهویه ی آن به شدت با دین معنوی و خدای موسی علیه السلام در ستیزند . قرآن مجید در باره ی این نویسندگان گمنام در آیه ی 79 سوره بقره میفرماید : فویل للذین یکتبون الکتاب بایدیهم ثم یقولون هذا من عند الله لیشتروا به ثمنا قلیلا فویل لهم مما کتبت ایدیهم و ویل لهم مما یکسبون .
و اینک سوال اساسی این است که چرا یهود شان و مرتبه ی خدا را تا این حد خفیف و نا چیز نمایش میدهد ؟
ادامه دارد .....