بسم الله الرحمن الرحیم
هال سل و یهوه شناسی (6)
خیلی ها که دشمن شناسی کار میکنند ، مقاله و کتاب مینویسند ، ولی اسیر دام محسوس و نامحسوس دشمن میشوند ، یک جهتش این است که نسبت به آیات و روایات بی اعتنا و در مواردی بی اعتقاد هستند . شما دوست خوب من بدان : که خداوند ما و شما را دوست دارد ، ارسال پیامبران و نزول کتاب های آسمانی بهترین دلیل محبت پروردگار نسبت به ما است . پیامبر و ائمه ی معصومین صلوات الله علیهم اجمعین به خاطر سعادت و رستگاری ما رنجهای طاقت فرسایی را تحمل کرده اند . آیات و روایات تنها برای خواندن ، حفظ کردن و احیانا در مسابقات شرکت کردن نیست ، لحظه لحظه ی زندگی ما باید با این کلمات نورانی همراهی کند و همه ی آنات ما و همه ی رفتارهای فردی و اجتماعی ما را در بر گیرد ، امید است ان شاء الله در سایه توجهات حضرت ولی عصر ارواحنا فداه فلاح و رستگاری را دریابیم .
پروفسور اوری روبین یهودی و استاد زبان و ادبیات عربی در دانشگاه تل آویو که ترجمه ی قرآن را به زبان عبری معاصر در دست تهیه دارد میگوید : در قرآن سحر و تاثیر فراگیری یافتم و این اعم است از ساختار حروف و واژگان آن که به صورت منثور ، در نهایت موزون بودن و تاثیر موزیکال قرار گرفته است . من بر این باورم و به این معنا دست یافته ام که قرآن در پی خلق انسان کامل بر روی زمین است و این دست یافتنی نیست مگر آنکه محتوای آن با زندگی تطبیق شود . قرآن کلید دستیابی به کمال را برای انسان به ارمغان آورده است .
ما علاوه براینکه گفته ی آقای روبین ، مبنی برحضور جدی محتوی قرآن در زندگی فردی و اجتماعی را تایید میکنیم ، بیان میداریم : که قرآن در کلام الهی یک کتاب موعظه است و موعظه هنری بسیار لطیف است ، که بیشترین کاربرد آن در بیدارسازی ساکنان سرزمینهای غفلت زده میباشد . هذا بیان للناس و هدی و موعظة للمتقین ( آل عمران ، 138 ) . یا ایها الناس قد جائتکم موعظة من ربکم و شفاء لما فی الصدور و هدی و رحمة للمومنین ( یونس ، 57 ) . و بدین سان ما وظیفه داریم که یکدیگر را با پند و اندرز در مقابل ستیزه جوییهای تمام نشدنی دشمنانی که در قرآن دشمنیشان اشد الناس عداوة خوانده شده است ، یاری رسانیم .
اکنون توجه خودم و شما دوست صمیمی ام را به آیه 70 سوره ی یس جلب میکنم . که میفرماید ( لینذر من کان حیا و یحق القول علی الکافرین ) کلمه ی من کان حیا را چندین مرتبه و با صدای بلند بخوانید . این جمله ی کوتاه یکی از کلیدیترین آیات خداوند در قرآن متین است . قرآن در کسی تاثیر دارد که زنده باشد . و بقول علامه ی بزرگوار ، آیة الله جوادی آملی منظور از زنده ، زنده ی مادی نیست که مقابل مرده ی مادی است . آنکس که نگاهش حسی و مادی شد از دید قرآن مرده است . کسی که برای تشخیص حق و باطل تنها به حس تکیه میکند ، هرگز از قرآن بهره نمیبرد . کسی که فطرت درونی اش را شکوفا نساخت بلکه آن را در میان امیال دفن کرد ، قرآن او را زنده نمیداند . و چون زنده نمیداند ، میگوید : او از وحی الهی بهره نمیبرد .
اما چگونه میشود انسانی که به مصداق ( کل مولود یولد علی الفطرة ) پا به این دنیا گذاشته ، صاحب نگاهی حسی ، مادی و یهودی میشود ؟ پاسخ را در کنترل افکار و در سانسور مدرن بجویید . در سانسور مدرن مردم به آن اندازه اجازه ی اندیشیدن مییابند که اربابان شیطان صفت اراده کرده اند . نوعی آموزش غیر محسوس ، که شنونده ی صدا و بیننده ی سیما و خواننده ی مقاله و کتاب تصور نمیکند که مستقیما تحت آموزش و هدایت است . میپندارد این خودش است که مثلا کانال تلویزیونی یا ایستگاه رادیویی مورد علاقه اش را انتخاب کرده است . نویسنده ی مقاله ی کنترل افکار عمومی در آمریکا در بخشی که ماهیت سانسور در غرب را بیان میکند ، میگوید : در روش ابتدایی سانسور ، جلوی دیدن ، شنیدن و خواندن گرفته میشود . ولی نوع دیگری از سانسور وجود دارد که جلوی خواندن ، دیدن ، شنیدن و نوشتن را نمیگیرد بلکه جلوی فهمیدن را میگیرد . اساس سانسور در غرب بر این مبناست . وقتی جلوی فهمیدن یک حقیقتی را گرفتند ، چرا جلوی دهان ها و گوش ها را بگیرند ؟ و پر واضح است که در این نوع سانسور و کنترل از راه دور ، مردم محصور و محبوس و الینه خواهند شد . که در امور اساسی ، اهل تفکرات عمیق و اهل اندیشه های ژرف نخواهند بود . وضعیت انسان باصطلاح مدرن و آدم جدید رقت انگیز است . انسان جدید را نه بر اثر جهل ، بلکه بر اثر مسخ کردن و غرق کردن در موهوماتی بنام علم ، دانش ، اطلاع ، خبر و موجی از تولیدات هدفمند هالیوودی ، تبدیل به ماشین و مجسمه و به شکل جدیدی خنگ میسازند .
حدیث قدسی که ابن فهد حلی در التحصین فی صفات العارفین آورده و ما آن را از کتاب پند های خدا ، اثر ارزشمند آقای محمد مهدی تاج لنگرودی نقل میکنیم ، علت تلاش کنترلرهای مسلح به انواع تجهیزات و تسلیحات مدرن را به خوبی بیان میدارد ، آنچه شیاطین امروزی به تبعت از شیاطین دیروزی اراده کرده اند ، در حجاب قرار دادن عقل آدمی از معبود ازلی و ابدی است . میفرماید :
یا داود احذر و انذر اصحابک من کل الشهوات ، فان القلوب المتعلقة بشهوات الدنیا عقولها محجوبة عنی .
البته ماهیت آیین خنگ سازی ، صنعت ابله پروری و بردگی مدرن ، ریشه در گذشته های دور دارد ، که امروزه با توجه به ورزیدگی سران طماع دنیا و با توجه به رشد فنآوری نوین ، شیوه ها و اسلوب های برده سازی نیز دستخوش تغییرات بسیاری شده است . میتوان این معنا را درسخن فرزند ارشد امیرالمومنین علیهما السلام که در صفحه ی 218 جلد اول بحار الانوار آمده است ، مشاهده کرد .
امام حسن علیه السلام میفرماید : عجب لمن یتفکر فی ماکوله و کیف لایتفکر فی معقوله ؟ فیجنب بطنه ما یوذیه و یودع صدره ما یردیه .
شگفتا از کسی که در باره ی خوراکش میاندیشد ، چگونه است که در باره ی عقائدش نمیاندیشد ؟ در نتیجه شکمش را از آنچه آزارش میدهد ، دور نگه میدارد ، ولی دلش را به چیز هایی میسپارد ، که به خواریش میکشاند .
ادامه دارد ......