بسم الله الرحمن الرحیم
کسانی که یکتایی خدای متعال را پذیرفته اند و به آنچه بر جان رسول خدا(ص) نازل شده است ایمان آورده اند، نماز می خوانند، روزه می گیرند، به جنگ و جهاد می روند اما به هر دلیلی در برابر وسوسه های شیطان ناتوانند، گرفتار حرص می شوند، و برای رسیدن به مطامع دنیوی دروغ هم می گویند، از اینکه دیگری به نان و نوایی رسیده است، غمگین می شوند لذا حس حسادت درشان تحریک می شود، خودشان صاحب امکاناتی شده اند، باید صدقه بدهند، فقیر و درمانده را یاری کنند، اما بخل می ورزند، یا صدقه می دهند اما منت هم می گذارند. به هر حال با داشتن ایمان مرتکب گناه هم می شوند.
در تحلیل محققان علوم زیستی اینان موجودات خوش شانسی اند، سگی که آنها را گزیده، مبتلا به ویروس هاری نبوده، امید درمان در این بیماران بسیار زیاد است. و در تحلیل اندیشمندانی که در خاک شناسی مطالعه می کنند، اینان خاک حاصلخیزی دارند، که به هر دلیلی از حاصلخیزی آن کاسته شده است. اگر باغبانی دلسوز با استفاده از کمپوست ابتدا دست به آفت کشی بزند و سپس به تقویت خاک بپردازد، گلها و گیاهان پر ثمری را به بازار عرضه خواهد کرد. و در تحلیل علمای دینی اینان موجوداتی اند که لطف و عنایت خدای متعال شامل حالشان شده است، ایمان دارند، اما ایمانشان ضعیف است نمی تواند رفتار آنان را مدیریت کند. اعتقاد دارند اما اعتقادشان آن اندازه قدرت ندارد که مثلا در برابر شهوت مال دوستی از آنان پشتیبانی کند. اخلاص دارند اما اخلاصشان نمی تواند مانع از ریا شود. به عبارتی اینان صحیح الاعتقاد و ضعیف العمل اند. اعمال و رفتار اینان قطعا در مواردی دل رسول خدا(ص) را مکدر و خاطر مبارک آن سرور را آزرده می سازد، اینان در مواردی حتی می توانند بعنوان طفیلی و لشگر سیاهی در خدمت دارندگان نفاق اکبر قرار گیرند و در امر حاکمیت دینی و رهبری الهی سنگ اندازی کنند، با همه اینها قابل درمانند، درب هدایت برویشان بسته نشده، با مصرف کمی از داروی استغفار امید است نعمت و رحمت الهی را در همین دنیا مشاهده کنند.
برخلاف دارندگان نفاق اکبر، در نفاق اکبر ما با مردمی مواجهیم که علاوه بر خبث طینت تحث تاثیر القاءآت دانشوران یهودی ای هستند که خدای متعال در مقام توبیخ و مجازات از سخن گفتن با آنان امتناع می ورزد، وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّه - و نظر لطیف و رحمت بی دریغش را از آنان برمی گیرد، وَ لا یَنْظُرُ إِلَیْهِم(سوره آل عمران آیه77) اینچنین اندیشمندانی و اینچنین پیروانی قطعا از عنایات الهی محروم و هرگز امکان استفاده از داروی استغفار را نخواهند یافت.
انتهاء و سرانجام سگ هار یا انسانی که در معرض استنشاق ذرات حاوی ویروس هاری قرار گرفته است، چه رسیدگی دارویی شود و چه نشود، چه در بیمارستان و چه در محل های ویژه نگهداری حیوانات هار بستری شود و یا نشود، علی السویه است، عاقبتی جز کما و آنگاه مرگ متصور نیست. البته این در ارتباط با هاری جسمی است که امیدواریم این علی السویه بودن هرچه زودتر به پایان برسد.
اما در رابطه با هاری معنوی قرآن حکیم بدون کمترین شک و شبهه ای و با قطع و یقین و با صراحت تمام اعلان می کند: سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ - تفاوتى نکند، چه برایشان آمرزش بخواهى چه آمرزش نخواهى. توجه کنید که آیه خطابش به رسول خدا(ص) است. گرچه رسول خدا(ص) برای آمرزش خواهی دارندگان نفاق اکبر منع قانونی دارد، و هرگز خلاف اوامر الهی رفتار نخواهد کرد، با این وجود اگر طلب آمرزش و بخشش برای آنان نماید، سودی نصیب آنان نخواهد شد. و این به این خاطر است که استغفار یک دارو است و خاصیت شفاء بخشی هر دارویی از خدای متعال است. و خدای حکیم خاصیت شفاء بخشی این دارو را برای همیشه در رابطه با مداوای دارندگان نفاق اکبر و مبتلایان هاری معنوی برداشته است. و داروی بی خاصیت کالمعدوم است. لَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ - لن نفی تابید است، اگر محققان در رابطه با کشف و یا ساخت دارو برای معالجه هاری جسمی تلاش می کنند، به خاطر این است که امید دارند. اما علمای ربانی و دلسوزان امور دینی بدانند که هیچ امیدی به خیرخواهی های شما، دعا ها و درخواست های شما برای مداوای کسانی که با هاری معنوی عمر می گذرانند، وجود ندارد و هیچ دری از توبه و انابه برای شفاء و رهایی از نفاق اکبر بروی آنان گشوده نخواهد شد.
سگ و نفاق اصغر
فرق عمده ای که نفاق اکبر با نفاق اصغر دارد در این است که منافق در نفاق اصغر گرفتار سگی شده است که خوشبختانه هار نیست، گرچه ضعیف العمل است اما اعتقاد صحیح مانع خروج او به تمامه از حق و از شرع می شود، به همان اندازه که گرفتار گناه است به همان اندازه فاسق است.
به عبارت دیگر منافق در نفاق اصغر فسق ناقصه و خروج جزئیه دارد برخلاف منافق در نفاق اکبر که بواسطه عناد و اصرار بر گناه بطور کامل از مسیر حق خارج شده و با نشان فسق تام و تمام داخل در دسته و گروه فاسقین گشته است. إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ. و قال الحسن: اخبر اللَّه تعالى أنهم یموتون على النفاق. حسن می گوید خدای متعال در این قسمت از آیه خبر می دهد که اینان در نفاق خواهند مرد. بنابراین استغفار برای این جماعت مبتلا به نفاق اکبر محلی از اعراب نداشته، ندارد، و نخواهد داشت.
منافق در نفاق اصغر مومن گنهکار است، گرچه ممکن است گناه او در مواردی به حاکمیت دینی آسیب برساند، اما هدف او از ترک واجب، فعل حرام و انجام گناه تخریب حاکمیت دینی و مخالفت رهبری الهی نیست. برخلاف منافق در نفاق اکبر که در حقیقت کافری است که لباس ایمان به تن کرده است، قصد او حتی از کار های موجه و مباح مانند نوشتن مقاله و کتاب، انتشار روزنامه و مجله، تفسیر و تحلیل آیات و روایات، و نیز شرکت در تجمعات عبادی و سیاسی و بسیاری از شعائر دیگر تقرب به خدای متعال نیست. هدف او متزلزل ساختن ارکان حاکمیت دینی، به فساد کشاندن رهبران و کارگزاران در سطوح مختلف، فاصله انداختن بین مردم و حاکمان، ایجاد تغییر در باور ها و اعتقادات مردم، رایزنی و اقدام برای اخلال در نظام اقتصادی و معیشتی بحیثی که باعث سقوط نظام دینی و یا ضعف شدید آن شود و خطرناکتر از همه پوشش موجه، نرم و خوش رنگی است که برای شیطنت و فتنه گری هایشان انتخاب کرده اند، آنان تمام این اندیشه های شیطانی و رفتار های پر از فساد و تباهی را در پروسه ای مدت دار به نام اصلاحات و اصلاح طلبی به اجراء در می آورند: وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ (سوره بقره آیه11) أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ (سوره بقره آیه12) و هر گاه بآنها گفته شود که در روى زمین فساد و تباهى نکنید، گویند همانا ما مصلحانیم، آگاه باشید که ایشان خود مفسدانند، ولى درک نمیکنند.
ادامه دارد ...