بسم الله الرحمن الرحیم
تو منافقان را نمی شناسی
موجوداتی که ما از ابتدای این نوشته تا اینجا از آنان گفتیم و خدای متعال توفیق مطالعه آن را به شما آقا و خانم محترم داده است، موجوداتی که تعدادی از صفت ها و خصلت هایشان را با توضیح مختصری برایتان معرفی کرده ایم، به فرموده تمامی مفسرین از شیعه و سنی از متاخرین تا معاصرین منافق نام دارند و خدای متعال برای شناسایی و رسوایی کامل آنان شصت و سومین سوره قرآن را به نام المنافقون به آنان اختصاص داده است و ما از اینجا تا آخر این نوشته با محوریت سوره منافقون از این موجودات پر رمز و راز با شما سروران ارجمند گفتگو و مباحثه می کنیم.
إِذا جاءَکَ الْمُنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِینَ لَکاذِبُون. چون منافقان نزد تو آیند، گویند: شهادت مىدهیم که تو پیامبر خدا هستى. خدا مىداند که تو پیامبرش هستى و خدا شهادت مىدهد که منافقان دروغگویند(سوره منافقون آیه1).
اسلحه کاربردی و بسیار مهم منافقین زبانشان است. آنان در وحله اول با شمشیر و یا توپ و تانگ به سراغ شما نمی آیند، بلکه با - قالُوا - به نبرد و مبارزه با شما اقدام می کنند. زمانی که به سخن می آیند کلام مورد پسند شما، کلامی که موید دین و آئین شماست، را به زبان می آورند. نزد رسول خدا(ص) می آیند و شهادت می دهند که رسول خدا(ص)، رسول خدا(ص) است. قالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ. قطعا وقتی ما می شنویم جماعتی آمده اند و به رسالت نبی معظم پروردگار شهادت می دهند، شادمان می شویم و این را پیروزی بزرگی برای جمعیت نومسلمان مدینه قلمداد می کنیم. اما خدای متعال شهادت اینان را نمی پذیرد، نزد خدای متعال صدق خبر، آن هم برای امر عظیمی همچون شهادت به رسالت رسول خدا(ص) برای راستگویی و راستگو بودن کفایت نمی کند. لذا خطاب به رسول الله(ص) می فرماید: وَ اللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ. خدا می داند که تو رسول خدایی. و بلا فاصله خداوند شهادت می دهد که منافقین دروغ می گویند. بقول علماء صدق مخبری لازم است. که منافقین آن را ندارند.
ببینید چه کسی با شما سخن می گوید، چه سایتی برای شما مطلب نوشته است، کتاب کدام نویسنده در دست شما است، پای کدام شبکه پخش فیلم و سریال نشسته اید، اخبار و اطلاعاتتان را از کدام شبکه خبری دریافت می کنید، و صد ها و هزاران مورد دیگری از وسائل ارتباطی که امروزه نیست و در آینده خواهد بود، اصل اول در همه اینها این است که عزیز من: تنها شنیدن کلام درست و سخن راست نباید تو را شادمان سازد و دست هایت را به علامت تسلیم بالا ببرد. اگر گوینده، نویسنده، کارگردان، موسسه تحقیقاتی و شبکه خبری از جماعت منافقین است، شک نکن که صدق خبریشان در خدمت کذب مخبریشان است وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِینَ لَکاذِبُون.
عزیز من منافقینی که خدای متعال برای رسول گرامی اش ترسیم می کند، با یقین می گویم که هیچکدامشان از هیچ مدرسه و از هیچ دانشگاهی فارغ التحصیل نشده بودند. هیچ اثر علمی، غیر علمی و تخیلی نخوانده و از خود نداشته اند. برنارد لوئیس و آلفرد هیچکاک را نمی شناختند. بالیوود و هالیوود برایشان مفهومی نداشت. در شهر محل سکونتشان از سینما و تئاتر و از پارک و فرهنگسرا خبری نبود. مترو و راه آهنی وجود نداشت. رفت و آمدها به شکل ابتدایی، با اسب و شتر و الاغ صورت می گرفت. ارتباطات ماهواره ای، شبکه های اینترنتی، ارسال پیام کوتاه، و استفاده از پست الکترونیک در تخیل آنها هم نمی آمد. دستگاه چاپ به بازار نیامده بود، جناب گوتمبرگ هنوز متولد نشده بود. از روزنامه و مجلات سیاه و سفید و رنگی کسی خبری نداشت. با این حال وقتی خدای متعال از منافقین شهری و از منافقین روستایی در آن زمان خبر می دهد، در خطابش به رسول خدا(ص) می فرماید: لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ(سوره توبه آیه101) - تو آنان را نمی شناسی، ما آنها را می شناسیم.
باید پذیرفت که شناخت افراد منافق در هیچ عصری آسان نبود و در عصر ما به جهات عدیده این شناخت سخت تر و سخت تر شده است. نفاق از جمله صفاتی است که ایستایی ندارد و هماهنگ با رشد جوامع و رشد فنآوری های نوین او هم به رشدی همراه با پیچیدگی های فراوان رسیده است. و امروزه بواسطه گسترش سازمان های هنری بویژه هنر های نمایشی بشر شاهد نفاق بدون پوشش در شهر و روستاست. عبارتی از حذیفه در کتاب های روایی آمده، می گوید: المنافقون الذین فیکم الیوم شر من المنافقین الذین کانوا علی عهد رسول الله(ص). منافقینی که امروز در میان شما و در جمع شما بسر می برند، بدتر از منافقینی هستند که در عهد رسول خدا(ص) بسر می بردند. (دقت دارید که بعد از رسول خدایی که حذیفه می گوید مدت بسیار کوتاهی است که رسول خدا(ص) به جوار قرب الهی رفته اند.) قلنا: و کیف؟ قال: اولئک کانوا یخفون نفاقهم و هولاء اعلنوه. پرسیدیم؟ و این شرتر بودن چگونه است؟ گفت: آنان نفاقشان را پنهان می کردند و اینان آشکار. آن ویژگی ای که حضور نفاق و جریان نفاق را در جامعه و در موقعیت های حساس و مشاغل کلیدی تضمین می کند و نیز می تواند موانع را پشت سر گذارد و نگاه های ژرف را بی اثر سازد و خود روز به روز با آسودگی هر چه بیشتر بر قدرت و شوکتش بیافزاید، خاصیت پوشیدگی و ناشناختگی آن است. آنچه که منافقین را در انجام و اصرار بر گناه یاری می کند، عنصر پوشش و ناشناختگی است. نفاق راز ماندگاری اش را در همین ویژگی جستجو می کند. با این حال ارتباطات عصر جدید، رفت و آمد های سریع و آسان به اقصی نقاط جهان، تحصیل در موسسات فکری و عقیدتی عمدتا کنیسه ای و کلیسایی، خلط و آمیزش های غیر ضرور، حضور و یا پی گیری محافل هنری عمدتا یهودی، استفاده از داده های از صافی گذشته و یهودیزه شده مقالات، مجلات، کتاب، فیلم و سریال نفاق را بی نیاز از پوشش ساخته است و این کار را بر دلسوزان جهت مقابله و نیز آگاهی بخشی با سختی مضاعفی مواجه می سازد.
منشاء نفاق
جناب طیب رحمة الله علیه در تفسیرش منشاء نفاق منافقین را در سه چیز می داند: از ترس شمشیر ، طمع مال و منال و جاسوسی کفار و مشرکین. گرچه این بیان درست است ولی به نظر می آید خیلی با منافقین عصر حاضر تناسب ندارد. امروزه منشاء نفاق بیشتر از هر چیز دیگری در سهل گیری جوامع مسلمان و توجه بیش از حد به صدق خبری و غفلت نگران کننده از عدم توجه به صدق مخبری است. رسانه ها به معنای عام، از تصویری که بر روی بشقابی ترسیم شده است، تا مجله و روزنامه ای که بر دکه مطبوعات دیده می شود، تا کتابی که ترجمه شده، تا استادی که در حال تدریس همان ترجمه است، تا لباسی که بر تن، کفشی که بر پا و کلاهی که بر سر دارد، همه می تواند جلوه ای از بی توجهی و پشت گوش انداختن - وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِینَ لَکاذِبُون - باشد. امروزه رسانه ها عنصر اصلی و مهم تر از هر امر دیگری نقش اساسی در تحریک اعصاب حساس آدمی دارند. قدرت رسانه ها به همراه عدم درک رسانه ای و اعتماد فراوان به خروجی آن، به حدی است که می توانند شما را در حالی که تشنه نیستید، تشنه بسازد. گرسنه نیستید، گرسنه بسازد. نیازمند نیستید، نیازمند بسازد. لذت طلبی های غیر متعهدانه، خصوصا لذت طلبی های جنسی، توجه بیش از حد به جسم و پرورش اندام، فردگرایی و دوری از خانه و خانواده، مال اندوزی های حریصانه، ترس از فقر و تنگدستی، تکبر و کوچک دیدن دیگران، بزرگ شمردن فکر و فرهنگ القایی، سطحی نگری و تحقیر معنا، مفهوم و معنویت و صد ها و هزاران مورد دیگر در همین زمینه که هر کدام از این موارد می تواند به مثابه قلاده ای علاوه بر اینکه آدمی را در دام و در اسارت یهود قرار دهد، می تواند عدم توجه جدی و باور نداشتن به - وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِینَ لَکاذِبُون - باشد. یکبار دیگر آیه را بخوانید: إِذا جاءَکَ الْمُنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِینَ لَکاذِبُون. آیه در صدد رسوا سازی منافقان است. ببینید منافقان چه می گویند؟ و دقت کنید که خدای متعال چه می فرماید؟ در این آیه کلیدی ترین شهادت از سوی منافقین و نیز کلیدی ترین شهادت از سوی خدای متعال و در رد شهادت منافقین بیان شده است.
اعتقاد به معنای صحیح به رسول خدا(ص) و رهبر و پیشوایی که صیانت نفس دارد، در نگهداری دین و دیانت خود و مردمانش کوشا است، اطاعت دائمیه و سرسپردگی همه جانبه نسبت به فرامین الهی سرلوحه کار اوست، در نماز، در روزه، در حج، در شرکت در مجالس و محافل، و شعائر اینچنینی که منافقین در نمایش آن ید طولایی دارند، نمی تواند خود را به صورت تام و تمام نشان دهد. اعتقاد به رسول خدا(ص) که با شهادت دادن به رسالت آن سرور محقق می شود می تواند در حب و بغض خود را نمایان سازد، در جنگ و صلح خود را نشان دهد، در سیاست و اقتصاد، در عدالت ورزی، در مهرورزی، در اجتماع و خانواده، و در موضع گیری نسبت به فتنه های داخلی و فتنه های خارجی می تواند خود را به تماشا درآورد. و اعتقاد منافقین در این قسمت با شهادت خدای متعال مبنی بر اینکه: إِنَّ الْمُنافِقِینَ لَکاذِبُون. به سخره گرفته می شود. آنچه که در شهادت به رسالت رسول خدا(ص) و در قرابت و نزدیکی به او و در پیروی از خط رهبری الهی باید مورد توجه همگان قرار گیرد، فقط - قالُوا - نیست، فقط تعریف و تمجید نیست، فقط مدح و ثنا، و تملق و تکلف نیست که اینها ابزار منافقین است و اسباب فریب مردم. آنچه که شایسته توجه و اعتناء است، پیروزی در امتحانات و فائق شدن بر مصائب و مشکلات است، همانی که برای ابراهیم خلیل(ع) واقع شد.
زمانی به امامت رسید که در آتش افکنده شد، و بر آن صبر کرد، از زادگاه خود بیرون رانده شد، شکیبایی ورزید، مامور ذبح اسماعیل شد، اجابت کرد، آنگاه خدای متعال فرمود: إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماما(سوره بقره آیه124). من تو را پیشواى مردم قرار دادم.
واضح است که هدف عمده منافقین در جوامع اسلامی و در امت رسول خدا(ص) وارد شدن، نفوذ کردن و در اختیار داشتن مشاغل و مناصب کلیدی است. و امروزه بعد از چند صد سال از رحلت جانسوز رسول خدا(ص) وقتی جوامع اسلامی را مطالعه میکنیم بدون هیچ شک و شبهه ای متوجه می شویم منافقین بطور گسترده و فراگیر به این هدف خود رسیده اند. و جمع کثیری که نام امت رسول خدا(ص) با خود دارند را در یک نفاق مظلومانه ای گرفتار و رها ساخته اند. آنچه این مظلومیت را بر جمع کثیری از امت رسول خدا(ص) تحمیل کرده است و همچنان تحمیل می کند، غفلت نگران کننده از شهادت خدای متعال است. گویا آیه فقط یک قسمت دارد و آن شهادت منافقین است. مسلمانان در اقصی نقاط عالم باید بدانند و نیز دقیق باشند که از ویژگی های منافق زبان ریزی در مدح و ثنای رهبری و اظهار اخلاص و بندگی نسبت به اوست، قالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ. فهم اینکه این مدح و ثنا و این بندگی و اخلاص در خدمت نیات پلیدی است که در دل دارند، در درجه اول باور داشتن به: وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِینَ لَکاذِبُون. است. و در درجه دوم به هنگام موضعگیری های آنان در فتنه های ریز و درشت و یا هنگامی است که جامعه دینی و مردم مسلمان به هر دلیلی فاقد رهبری و یا دسترسی به رهبری با موانع عدیده مواجه است.
ادامه دارد ...
انجمن تفکر مبانی ضمن محکوم کردن کشتار مسلمانان بی پناه آفریقای مرکزی بدست مسیحیان تروریست، تنفر و انزجار شدید خود را از وادادگی، بی عرضگی و انفعال سران باصطلاح کشور های اسلامی ابراز نموده، از رهبران، مراجع و سازمان های مسئول در جمهوری اسلامی می خواهد که در کمک به این مظلومان از هیچ کوششی دریغ نورزند.