بسم الله الرحمن الرحیم
غش بیماری یهودی .
جناب صدوق علیه الرحمة در کتاب امالی در خبری تعدادی از نهی های رسول خدا را در باره ی خرید و فروش میآورد ، بعد میگوید ، رسول خدا فرموده اند : من غش مسلما فی شراء او بیع . کسی که در خرید و یا فروش سر مسلمانی کلاه بگذارد و غش در معامله داشته باشد ، رسول خدا میفرماید : فلیس منا . از ما نیست . و یحشر یوم القیامة مع الیهود . و در قیامت با یهودی ها محشور میشود . این هم علت دارد ، چرا با یهودی ها محشور میشود ؟ خود رسول الله پاسخ میدهند : لانهم اغش الخلق للمسلمین . حقه ، نیرنگ و خدعه ی در معامله و کلاهی که یهودی ها در معامله و داد و ستد بر سر مردم و مسلمانها میگذارند ، چیزی نیست که امروزه بر کسی پوشیده باشد . رسول خدا میفرماید : اینها بیشترین غش را در میان مردم نسبت به مسلمانها دارند . آقای علامه حنا مسعد کتابی دارد بنام همجیة التعالیم الصهاینة که نه صفحه ی آن را به عبارات تلمودی اختصاص داده است . آقای عجاج نویهض از آن نه صفحه هشتاد بند را برگزیده است و در کتابش به نام پروتکلهای دانشوران صهیون آورده ، این کتاب را آقای حمید رضا شیخی ترجمه کرده به صفحات 595 تا 614 آن مراجعه کنید ، روح یهودی و یهودیگری را در آنجا میبینید . و تا حدودی با تفکر و خصلت های یهودی آشنا میشوید . من در رابطه با غش در معامله یکی دو بند را برایتان میآورم ، میگوید :
با پرهیزکاران ( یعنی یهودی ها ) پرهیزکار باش و با بدکاران ( یعنی غیر یهودیان ) بد . میگوید : انسان باید همیشه ترس از خدا را نقاب فریب دیگران قرار دهد . تو میتوانی سر غریبه ( یعنی غیر یهودی ) کلاه بگذاری و با بهره ی زیاد به او وام بدهی ، اما اگر با خویشاوند خود ( یعنی یهودی ) معامله میکنی حق نداری او را گول بزنی .
نفرت از بیگانه .
برای اینکه کلمه ی غریبه ، بیگانه و غیر یهودی برای دوست جوان من ملموستر شود و درک عمیقتری از تنفری که یهودی نسبت به بیگانه و غیر یهودی دارد ، بدست آورد به مثالی که آقای ورنر سومبارت محقق مستقل آلمانی میآورد ، توجه کند . شما دوست من میتوانید پیوند زهد یهودی با بیگانه ستیزی یهودی را در آن مشاهده کنید ، میگوید : بارون امشل مایر روچیلد فرانکفرت اکیدا طبق قوانین دینی یهود زندگی میکرد و هیچگاه بر سر میز بیگانگان ( غیر یهودیان ) حتی لقمه ای نیز غذا نمیخورد . حتی اگر این بیگانه امپراتور پروس میبود . این بارون یهودی را در زمان حیاتش زاهد ترین یهودی شهر فرانکفورت میشناختند ، چنان عبادت میکرد که به شدت نحیف و بیمار شده بود . او در میان روچیلد ها استثناء نبود . ویلهلم کارل نیز چنین زندگی ای داشت . او آخرین روچیلد شاخه ی فرانکفورت است . در سال 1901 درگذشت و معاصر سومبارت بود . این یهودی زاهد هیچگاه به کاغذی که پیش تر به وسیله بیگانگان لمس شده بود دست نمیزد و تنها اسکناسهای کاملا نو را لمس میکرد. به گفته ی دکتر اسرائیل شاهاک یک یهودی تعبدگرا از همان اوان جوانی میآموزد که بیگانگان با سگان قابل مقایسه اند . او در کتابش تاریخ یهود مذهب یهود با اشاره به چهار مخلوق شیطانی سگ ، خوک ، الاغ و بیگانه به نقل از بزرگان یهود میگوید : یک زن یهودی که از حمام ماهانه ی تطهیر خود باز میگردد ، باید از دیدار با هر یک از چهار مخلوق شیطانی پرهیز نماید . اگر او با هر یک از این مخلوقات رو به رو شود ، باید باز گردد و بار دیگر غسل کند .
زهاد و دلبستگی به دنیا .
دوستان همراه و صمیمی ، میخواهم تاکید کنم که روح یهودی بخاطر تفکر یهودی و بخاطر خصلت های یهودی سخت بیمار است ، بحارالانوار از کتاب ربیع الابرار حدیثی را میآورد که با خواندن آن دوست جوان من راز بیماری یهودی را در یهودی به معنای خاص که جسم و روحش یهودی است و در یهودی به معنای عام که ظاهرش مسلمان اما حقیقتش یهودی است ، در مییابد . میگوید : مر موسی علیه السلام علی قریة من قری بنی اسرائیل ، موسی علیه السلام گذرش به روستایی از روستاهایی که بچه های اسرائیل در آن ساکن بودند افتاد . فنظر الی اغنیائهم ، موسی به حال و روز اغنیاء و توانگرانشان نظری افکند و با شرح مختصری که میآورد معلوم میشود دقت کافی داشته است . قد لبسوا المسوح ، اینان لباسهای مسوح یعنی لباسهایی که با مو درست شده به تن داشته اند و بدینگونه بدنشان را به ریاضت وامیداشتند . شما تحمل یک لاخه مو در لباستان را ندارید ، اما اینان همه ی لباسشان از مو است . و این ریاضت بزرگی است . و جعلوا التراب علی روسهم ، خاک بر سر و صورتشان میریختند . و هم قیام علی ارجلهم ، در حالی که ایستاده بودند . تجری دموعهم علی خدودهم ، اشکها بر گونه هایشان میغلطید . فبکی رحمة لهم ، موسی بر آنها رحم آورد و بر حالشان گریست . فقال : الهی هولاء بنو اسرائیل ، و رو کرد به خدا و گفت : ای خدای من اینان پسر های اسرائیلند . حنوا الیک حنین الحمام ، که مانند ناله ی کبوتران بر تو نوحه و انابه میکنند و اشتیاقشان را به سوی تو همانند اشتیاق کبوتران فریاد میزنند . و عووا عواء الذئاب ، ومانند گرگ زوزه میکشند . و نبحوا نباح الکلاب ، و مانند سگ عو عو میکنند . فاوحی الله الیه ، خداوند به موسی وحی میفرستد . ولم ذاک ؟ چرا چنین میکنند ؟ لان خزانتی قد نفدت ، آیا به این خاطر است که گنجینه های من به پایان رسیده است . ام لان ذات یدی قد قلت ، و یا اینکه دستانم خالی شده است . ام لست ارحم الراحمین ، و یا اینکه پسر های اسرائیل مرا رحیم ترین و مهربانترین مهربانان نمیدانند ؟
کلیدی ترین درد یهودی .
آن نکته ای را که خداوند در ادامه به موسی علیه السلام میفرماید و میتواند بعنوان کلیدی ترین درد یهودی از آن نام برد که متاسفانه به جهت مسری بودن آن بسیاری از مردم در طول تاریخ به آن گرفتار شده اند و با همین بیماری از دنیا رفته اند و امروزه نیز بعنوان تفکری جانسوز و خانمان برانداز ، محسوس و غیر محسوس ، موریانه وار در حال فروپاشی بنیانها و پایه های زندگی فردی و اجتماعی است ، و جای مطالعه و تامل و تعمق دارد ، این است که میتوان دروغ گفت ، میتوان ریا کار بود ، میتوان نفاق داشت و منافقانه رفتار کرد ، میتوان خدا گفت اما غیر خدا را اراده کرد ، میتوان نسبت به مسلمانی خدعه زد ، حتی میتوان با صحنه آرایی و نمایش ماهرانه موسای پیامبر را فریب داد ، اما نمیتوان خدا را که خالق ماست و ناظر اعمال و افکار ماست ، فریفت ، چیزی که رفتار بشر بویژه بشر یهودی یا یهودی شده در طول تاریخ ضد آن را سرلوحه ی اعمال و رفتارش قرار داده است . آیا او نمیداند و یا نمیخواهد بداند که خدا بهترین مکر کنندگان است . و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین ( آل عمران 54 ) . یهودیان با خدا مکر کردند و خدا هم در مقابل آنها مکر کرد و خدا بهترین مکر کنندگان است .
ادامه ی وحی روح بیمار یهودی را آشکار میسازد ، میفرماید : و لکن اعلمهم انی علیم بذات الصدور یدعوننی و قلوبهم غائبة عنی مائلة الی الدنیا . و اما ای موسی به آنها بفهمان که همانا من درون سینه ها را میدانم . آنها مرا میخوانند در حالی که من هیچ جایگاهی در قلبهایشان ندارم . مرا میخوانند درحالی که دلهایشان در گرو دنیاست . آنچه بنی اسرائیل و همه ی دلهای بیمار شده در طول تاریخ باید بدانند این است که خداوند به اسرار درون سینه ها آگاه است . گناه زاهدان و عابدان یهودی از اغنیاء و توانگرانی که هم عصر موسی علیه السلام بودند تا بارون امشل مایر و ویلهلم کارل که به گفته ی سومبارت از شدت عبادت و زهد مریض و نحیف شده بودند و تا همه ی آنانی که جسد غیر یهودیشان انباشته از روح یهودی است ، این است ، که با قلب های مملو از دلبستگی به دنیا و با دل های خالی از محبت پروردگار نمیتوان خدای قریب مجیب در آیه ی 61 سوره ی هود که - ان ربی قریب مجیب - را صدا زد . و نمیتوان به خدایی که نزدیکتر از رگ گردن به آدمی است ، همانطور که آیه ی 16 سوره ی ق میفرماید : و نحن اقرب الیه من حبل الورید - تقرب جست .
ادامه دارد ...