بسم الله الرحمن الرحیم
12 - همسر لوط ، خارج از اهل اوست .
و اما خدا نکند پیامبری به استیصال برسد و همه ی روزنه های نجات را بروی خود و اهلش مسدود ببیند . وقتی لوط نبی به این حد از درماندگی رسید آن رسولان الهی که تا این لحظه خود را معرفی نکرده بودند ، اعلان داشتند که از جنس آدمیزاد نیستند بلکه فرستاده خدای بزرگند . آنان به لوط آرامش دادند که دست مردان حمله ور به او نخواهد رسید و از او خواستند که شبانه به همراه اهلش از شهر گناه خارج شود . در استثنایی که قرآن عزیز برای کلمه ی اهل ، ذکر میکند ، معلوم میشود که همسر او بواسطه ی همراهی با گناهکاران از اهل او بیرون است و بدین گونه گله ای که در قسمت دوم آرزوی لوط وجود داشت ، مشخص میشود .
13 - و صبحگاه شهر گناه زیر و زبر میشود .
فرستادگان خدای متعال از لوط میخواهند که در خروج از شهر جانب احتیاط را نگه دارد و لوط نیز به همراه اهلش و در دل تاریکی با تمام استتار طوری که کسی متوجه خروج او و اهلش نگردد از شهر خارج میشود . او همسرش را که پیش از این به واسطه تمایل به گناه باعث تزلزل رکن شدید شده بود ، در شهر گناه رها میسازد تا همانند مردم گناهکار شهر به عذاب خدا گرفتار آید .
مهمانهای لوط پیامبر که فرستادگان خدای بزرگ بودند ، با بیان اینکه عذاب الهی صبحگاه فرامیرسد ، متذکر نزدیکی صبح میشوند . ء لیس الصبح بقریب ؟ آیا صبح نزدیک نیست ؟
و صبح همان شب ، زمانیکه لوط و خاندانش از قریه ای که تعمل الخبائث ، و از شهری که گناه میکرد ، خارج شدند ، عذاب الهی فرا رسید . فلما جاء امرنا جعلنا علیها سافلها و امطرنا علیها حجارة من سجیل . و چون فرمان ما آمد آن شهر را زیر و زبر کردیم و سنگ پاره هایی از نوع سنگ گلهای لایه لایه بر آن فرو ریختیم .
تقاضای اکید دارم ، ظرافت آیه در نزول بلا را با توجه به آیه ی 74 سوره ی انبیاء که میفرماید : و نجینه من القریة التی کانت تعمل الخبائث . در نظر بگیرید . در آنجا نفرمود : ما لوط را از قریه ای که اهلش کارهای پلید انجام میدادند ، نجات دادیم . و در اینجا نیز نمیفرماید : و چون فرمان ما آمد ، ما مردم تبهکار شهر را زیر و زبر کردیم و بارانی از کلوخ سنگها بر سر مردم شهر فرو ریختیم . در آنجا فرمود : ما لوط را از شهری که مرتکب خبائث میشد ، نجات دادیم . در اینجا نیز میفرماید : چون فرمان ما آمد ، ما شهر را به عذاب زمین گرفتگی مجازات نموده و زیر و زبر کردیم و بارانی از سنگ بر آن فرو ریختیم .
تنبه : داستان های قرآنی برای سرگرمی نیست .
پیش از این در آغاز نوشته ی حاضر حدیثی از رسول الله ص برایتان آوردیم که : چیزی در بنی اسرائیل جاری نشده مگر اینکه در امت من واقع خواهد شد . لم یجر فی بنی اسرائیل شیء الا و یکون فی امتی مثله حتی الخسف و المسخ و القذف .
اکنون که بلای فرو ریخته بر شهر گناه را دانستید ، بدانید که : عذاب سنگباران همان عذاب خسف است . که در حدیث رسول الله به آن اشاره شده است . و خدای متعال در آیه ی 83 سوره ی هود در توصیف سنگهایی که بر شهر گناه فرو ریخته است ، آن سنگها را مسومة به معنای نشانه دار معرفی میکند . با این تفاوت که در یک تغییر ناگهانی در گفتار بجای اینکه بگوید : مسومة عندنا . سنگهایی که نزد ما نشانه دار بودند ، میفرماید : مسومة عند ربک . سنگهایی که نزد پروردگارت نشانه دار بودند . و این تغییر ظریف ، که ضمیر ما به ضمیر تو تبدیل شده است ، حاکی از این است که نقل داستانهای پیشینیان برای سرگرمی نیست . خداوند با آوردن مسومة عند ربک تهدید خود را به مردم هم عصر رسول خدا و همه ی مردمی که وحی الهی را از طریق قرآن عزیز دریافت میدارند ابلاغ میکند . و با بیان : و ما هی من الظالمین ببعید . سرایت عذاب و باریدن چنین سنگهایی بر همه ی ستمکاران در طول زمان را امضا میکند .
در روایتی امام باقر علیه السلام میفرماید : معنای اینکه خدای عزو جل به محمد صلی الله علیه و آله فرمود : و ما هی من الظالمین ببعید ، این است که : من ظالمی امتک ان عملوا ما عمل قوم لوط . چنین عذابی که بر قوم لوط نازل شد از ظالمان امت تو نیز دور نخواهد بو د ، اگر همان گناه را مرتکب شوند که قوم لوط مرتکب میشدند.
همچنین در روایتی که صحیح بخاری و صحیح مسلم از زینب دختر جحش نقل کرده اند ، آمده است که : استیقظ رسول الله ص یوما من نومه محمرا وجهه و هو یقول لا اله الا الله ویل للعرب من شر قد اقترب . فقلت : یا رسول الله ء نهلک و فینا الصالحون ؟ قال : نعم اذا کثر الخبث .
زینب بنت جحش که همسر رسول الله است تعریف میکند که روزی رسول خدا از خواب برخاستند در حالی که صورت مبارکشان سرخ شده بود و بر زبانش کلمه ی لا اله الا الله جاری بود ، فرمودند : وای بر عرب از شری که بسیار نزدیک است . دختر جحش میگوید : گفتم یا رسول خدا آیا ما هلاک خواهیم شد در حالی که در بین ما مردم نیکوکار و صالحی حضور دارند ؟ رسول الله فرمودند : بله ، زمانیکه ناپاکی و آلودگی فراگیر شود .
رسول الله نگران است ، شما نیز نگران باشید . رزمنده ای که در خط مقدم جبهه قرار است با دشمن و دشمنانی بسیار کینه جو و عنود به جهاد پردازد ، اگر نگران نباشد ، دشمن بر او غلبه خواهد کرد ممکن است این عدم نگرانی علاوه بر اینکه او را اسیر دشمن میسازد ، دیگرانی را که به امید او در آرامش بسر میبرند را نیز به اسارت و بردگی بکشاند .
ادامه دارد ...
سایت آرمانشهر را ببینید.