بسم الله الرحمن الرحیم
در دفاع از مظلوم (21)
و اینبار دکتر محمود احمدی نژاد (قسمت نهم)
شجاعت و صراحت لهجه ی دکتر احمدی نژاد در مناظره اش با مهندس موسوی جبهه ی متحد زر و زور و تزویر را برای همیشه رسوا ساخت . این پیروزی بر دوستداران عدالت علوی مبارک باد .
چهار سال است که برای مشکلات مردم هر طرحی که میدهیم، تمسخر و کارشکنی میکنند، اما حالا فهمیدهاند که باید برای حل مشکلات مردم تلاش کرد گرچه معتقدم که هنوز هم نمیدانند در کشور چه خبر است و غافلند که دولت نهم بیش از 60 هزار خانوار کپر نشین را در کرمان از دولت قبل تحویل گرفت و اسکان داد.
ما درباره حرفهایی که میزنیم سند داریم و هرچه که میگوئیم با آدرس روی زمین نشان میدهیم و آنها هم باید برای حرفهایشان سند ارائه دهند؛ ما که دعوا نداریم ما میگوئیم باید منطقی گفتگو کرد و به ملت هم که ایمان داریم و همه باید در برابر انتخاب ملت تسلیم شویم؛ یک بار بعد از 24 سال مردم فردی غیر از آنها را انتخاب کردند اما آنها میگویند ملت منحرف شده است درحالی که باید بگذارند عدهای غیر از آنها هم کشور را اداره کنند.
پرستش نامحسوس .
روی عن ابی جعفر و ابی عبدالله انهما قالا : اما و الله ما صاموا و لا صلوا و لکنهم احلوا لهم حراما و حرموا علیهم حلالا فاتبعوهم و عبدوهم من حیث لا یشعرون .
قطعا توجه دارید که سرزنش موجود در آیه ی 31 سوره ی توبه ، اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا من دون الله . به خاطر آن نبود که یهودیها و نصرانیها برای رهبران دینی شان روزه میگرفتند و یا نماز بجای می آوردند . چرا که دعوت مستقیم به پرستش با واکنش مواجه میشود . آنان باید به صورت نامحسوس و آنطور که در روایت آمده به صورت لایشعرون ، به پرستش و عبادت بپردازند . سرزنش در آیه بخاطر این تفکر است که یهود و نصاری رهبرانشان را مستقلا و در برابر خدای متعال قانونگزار میدانستند . اگر احبار و رهبان اعلان میکردند مثلا یک حرامی که تا الآن حرام بوده ، از این لحظه حلال است ، میپذیرفتند . و اگر میگفتند که ما فتوا میدهیم این حلال خدا دیگر حلال نیست ، حرام است . قبول و تبعیت میکردند .
در یک حدیثی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به همین نکته اشاره میکند . این حدیث را علمای محقق در جای درستش استفاده میکنند . اما من میخواهم این حدیث را به جهت اینکه در ابتدای آن عدی پسر حاتم حامل نشان و سمبل غیر مسلمانان است و به خاطر همین نشان رسول خدا متذکر پرستش غیر محسوس از جانب یهودیان و مسیحیان میشود و از این که میبیند جوانی از تازه مسلمانها بدون توجه به این مطلب همچنان - من حیث لا یشعرون - در برده گی مانده و برای اینکه خط بطلان بر همه ی علاقه های ظاهری و باطنی بین این جوان تازه مسلمان و اربابان یهودی مسیحی بکشد ، به بهانه ی حمل سمبلی ظاهرا مادی به ریشه های فکری و معنوی آن میپردازد . لذا تقاضا دارم که شما عزیزان خواننده ، این حدیث را در مورد مد و مد گرایی که متاسفانه ریز و درشت جوامع غیر یهودی را در بر گرفته است ، بکار ببیرید .
عدی پسر حاتم میگوید آمدم خدمت رسول خدا در حالی که صلیبی از طلا در گردن من بود . قال اتیت رسول الله (ص) و فی عنقی صلیب من ذهب . حضرت مرا صدا زد و فرمود : این بت را از گردنت در آور . فقال لی یا عدی اطرح هذا الوثن من عنقک . و من چنین کردم . و به آن جناب نزدیکتر شدم . قال فطرحته ثم انتهیت الیه . شنیدم این آیه از سوره ی توبه را میخواند که یهودیها و نصرانیها احبار و رهبان هایشان را خدا پنداشتند . و هو یقرا من سورة البرائة هذه الآیة : اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا . عدی میگوید : صبر کردم تا اینکه رسول خدا آیه را تمام کرد . حتی فرغ منها . میگوید : به رسول خدا گفتم ما هیچوقت رهبران خود را پرستش نمیکنیم . فقلت انا لسنا نعبدهم . پیامبر خدا فرمود : آیا چنین نیست که آنها حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال میکنند و شما از آنها پیروی میکنید ؟ فقال : ء لیس یحرمون ما احل الله فتحرمونه و یحلون ما حرم الله فتستحلونه ؟ من گفتم ، بله ، همینطور است . فقلت بلی . فرمود : همین عبادت و پرستش کردن نسبت به آنهاست . قال : فتلک عبادتهم .
ادامه دارد ...