بسم الله الرحمن الرحیم
در دفاع از مظلوم (6)
این روزها در دفاع از مظلومیت غزه نامه نگاری هایی و نشست و برخاست هایی در این سو و آن سوی دنیا صورت میگیرد . علی خلیل اسماعیل هم چندی پیش نامه ای به یهودا جد بزرگ بن گوریون ، موشه دایان ، شارون ، پرز ، حسنی مبارک ، بوش ، ملک عبدالله ، لیونی ، اوباما ، رایس ، نتانیاهو ، شیخ طنطاوی ، اولمرت و ... بعنوان پیش گفتار کتابی که از یهود و امت رسول خدا صحبت میکند ، نوشته است . اینک این نامه را در دفاع از مسلمانان و مومنان با شرف ، متین ، استوار و در عین حال مظلوم غزه ی عزیز منتشر و نیز در معرض دید نقادانه ی شما خوانندگان ارجمند قرار میدهم .
این قسمت تقدیم میشود به نویسنده ی فهیم مقاله ی ( فلسطینیها شافعی هستند نه ناصیی ) . برادر عزیزم حامد که او را ندیده ام اما سخت احساسات و افکار مقتدرانه اش را میپسندم . مقاله ی او را در وبلاگ یهود شناخت بخوانید .
سخنی با یهودا پسر یعقوب و لیه ( قسمت اول ) .
جناب یهودا پسر یعقوب و همه ی آنهاییکه خود را پیرو یهودا و از نسل یهودا میدانید ، یهودی به معنای خاص و یا یهودی به معنای عام هستید ،
اگر به شما بگویم که خاتم الانبیاء و المرسلین حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند : قولوا لا اله الا الله تفلحوا . به جرم اینکه رسول الله بنی اسماعیلی است ، نمیپذیرید . بیایید گفته ی برادر کوچکترتان حضرت یوسف علیه السلام را که در بنی اسرائیلی بودن او تردید ندارید ، بپذیرید .
یا صاحبی السجن ء ارباب متفرقون خیر ام الله الواحد القهار ( یوسف 39 ) .
ای یاران زندانی من ، آیا خداهای پراکنده بهترند یا خدای یگانه ی مقتدر .
جناب یهودا ، برادرتان حضرت یوسف علیه السلام کلمه ی خیر را بکار برده است ، برای اینکه معنای خیر در برگردان آیه ، مفهوم آن را دگرگون نسازد ، گوشزد میکنم که خیر از خار ، یخار ، خیرة اشتقاق یافته است . این ماده به معنای انتخاب کردن یکی از دو چیز است و یا به معنای اختیار نمودن یکی از دو عمل است . دو چیز و یا دو عملی که در انجام و یا اخذ آن تردید وجود دارد . و خیر از آن دو ، آن است که در مطلوبیت و فضیلت ، برتری داشته ، اخذ آن متعین باشد .
بنابراین اگر تاکنون برایتان شک و تردید وجود داشت و نمیتوانستید بین ارباب های متفرق و خدای یکتا یکی را برای پرستش و عبادت انتخاب کنید ، بدانید : آن موجودی که شایسته ی پرستش است خدای یگانه و مقتدر است .
جناب یهودا ، برادرتان حضرت یوسف علیه السلام امر به پرستش نمیکنند ، او میداند که پرستش مفهومی است که ذات بشر به آن محتاج است ، به تعبیر دیگر پرستش ضروری وجود آدمی است . آدمی هیچگاه فارغ از پرستش نیست . و در آینده نیز با همه ی تحولات و تغییرات و دگرگونیهای پی در پی که در فکر و اندیشه ی بشر بوجود میآید ، اما هیچگاه بشری نخواهیم داشت که خالی از پرستش باشد . گرچه ما امر پرستش را در انحصار بشر نمیدانیم ، اما شما میتوانید بگویید : بشر موجودی است که پرستش میکند .
جناب یهودا ، شما فرزند یعقوب علیه السلام هستید ، زندگی در کنار نبی ای از انبیاء الهی قطعا فهم این پیام ، که پرستش یک امر درونی و یک عنصر فطری است ، لذا مورد بحث یوسف علیه السلام قرار نگرفته ، برایتان سخت نیست . و قطعا به ذکاوت و زیرکی حضرت یوسف علیه السلام که با اشاره به تعدد مصداق های پرستش ، که عنصری است بیرونی ، مطلوبیت و فضیلت پرستش خدای واحد قهار را میفهماند ، اعتراف دارید .
جناب یهودا ، اگر در زمانی که شما و برادرانتان بسر میبردید ، اله ها فراوان بودند و خدایان بسیار ، یکی خدای دانایی بود و دیگری خدای توانایی ، یکی به تدبیر آسمان میپرداخت و دیگری زمین را اداره میکرد ، یکی اله ی حسن بود و دیگری اله ی حب ، یکی را به خاطر فراهم آوردن امنیت میپرستیدند و دیگری را برای فرستادن رزق و روزی ، باید به عرضتان برسانم که امروز نیز همان اله ها در حالی که لباس هایشان عوض شده و اسم هایشان متفاوت گشته مورد عنایت ، توجه و اهتمام جدی مردمان قرار دارند .
جناب یهودا ، با اینکه چند صد سال از زمان شما و برادرانتان گذشته است ، انبیاء عظیم الشان ، موسی کلیم الله ، عیسی روح الله و محمد رسول الله برای ترویج یکتا پرستی متحمل رنج ها و مشقت های عدیده شده اند ، اما همچنان فرموده ی برادرتان یوسف علیه السلام زنده است که : ء ارباب متفرقون خیر ام الله الواحد القهار ؟
آیا زمان آن فرا نرسیده است که شما یهودیان و دیگرانی که همنام شما نیستند ولی همراه شما هستند ، لحظه ای با خودشان خلوت کنند و بیاندیشند که آنچه از حسن و خوبی در ارباب متفرقون فرض میشود ، جمیعا و یکجا در الله وجود دارد ؟ و آیا ارباب متفرقون برخلاف الله که ذاتی است غیر محدود و وجودی است واجب و غیر متناهی ، دارای حد های محدودیت آور نیستند ؟ آیا با خود امد های ممدود کننده ندارند ؟ و حتما تصدیق میکنید که هر محدودی پس از حدش معدوم و هر ممدودی بعد از امدش باطل خواهد بود .
جناب یهودا ، اگر شما معنایی را که برادرتان یوسف علیه السلام اراده و ارائه کرده بود ، میپذیرفتید امروز ما شاهد این همه نفرت و تشتت و تفرقه در عالم نبودیم . آیا بخاطر این همه قتل ها و مصیبت ها که بر آدمیزاد فرود آمده است ، خودتان را ملامت و سرزنش نمیکنید ؟ قطعا میدانید که این همه نفرت موجود در عالم از شما و مردمی که به شما دلبسته اند از کجا نشات گرفته است ؟ سوال اصلی ما این است که چه زمانی بت پرستی ، آدم پرستی ، شرک و پلیدی از روح و روانتان رخت بر میبندد ؟ آیا زمان آن نشده است که به جای پرستش ارباب های متفرق در برابر خدای یکتا و مقتدر سر تسلیم فرود آورید ؟
جناب یهودا ، برادرتان یوسف علیه السلام در ادامه ی نصیحتش به دوستانی که در زندان با آنها آشنا شده است ، خطاب به همه ی جهانیان میگوید : ما تعبدون من دونه الا اسماء سمیتموها انتم و آباوکم ، ما انزل الله بها من سلطان ان الحکم الا لله امر ان لاتعبدوا الا ایاه ذلک الدین القیم و لکن اکثر الناس لایعلمون ( یوسف 40 ) .
آنچه غیر از خدا میپرستید ، چیزی جز اسمهایی فاقد معنا که خودتان و پدرانتان آنها را ساخته اید ، نیستند . خدا هیچ دلیلی بر حقانیت آنها نازل نساخته است . فرمان جز برای خدا نیست ، دستور داده که جز او را نپرستید . این است دین درست ، ولی بیشتر مردم نمیدانند .
آیا وقت آن نشده است که ببینید آنچه که از غیر خدا میپرستید ، چه کسانی اند ؟ چه ویژگیهایی دارند و چه کسانی آنها را بعنوان خدا به شما معرفی کرده اند ؟ قرآن از زبان یوسف فرزند یعقوب سخن میگوید . قطعا یهودیان باید سخن همکیش خود را بهتر درک کنند . و آن را بپذیرند . اینهاییکه شما در برابرشان زانو میزنید ، نامشان را به عظمت بر زبان جاری میسازید ، به عنوان احبار و حاخام ، بعنوان پاپ و کشیش ، بعنوان استاد و پروفسور ، بعنوان تئوریسین و نظریه پرداز ، بعنوان پول و طلا ، بعنوان بانک و سرمایه ، بعنوان زن و هوس ، و اسمهای دیگر ارباب و خدای خودتان قرار دادید ، تنها اسمهایی اند بدون حقیقت که هیچ سند و دلیل آسمانی آن را تایید نکرده است . قرآن کلام برآمده از فکر و اندیشه ی فرزند کوچک تر یعقوب را با عبارت ، ما انزل الله بها من سلطان . موکد میسازد . خدا هیچ دلیلی بر حقانیت آنها نازل نساخته است . اینها اموری است که ساخته و پرداخته ی مغزهای کوچک و ناتوان از درک مفاهیم بلند به آن مشروعیت کاذب داده است . با هیچ یک از این اسمهای پر طمطراق ، بدون لطف و عنایت الهی به ابتدای جاده ی سعادت و رستگاری نخواهید رسید ، چه برسد به انتهای آن .
ادامه دارد ...