بسم الله الرحمن الرحیم
گفتگوی علی خلیل اسماعیل با دوستان جوان در مسجد امام سجاد علیه السلام ( قسمت سوم )
و الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین سیدنا و مولانا ابی القاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا
اصول کافی در کتاب فضل القرآن ، باب البیوت التی یقرا فیها القرآن حدیثی ار رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که قرار است در ارتباط با این حدیث به اندازه ی وسعمان با دوستان جوان و تحصیلکرده گفتگو و مباحثه کنیم . و عن لیث بن ابی سلیم رفعه قال : قال النبی صلی الله علیه و آله : نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لاتتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری .
روزی امام علیه السلام از کنار خانه ای رد میشدند متوجه شدند صدای لهو و لعبی میآید ، احتمالا جماعتی مطرب که امروزه به دروغ نام هنرمند را با خود به یدک میکشند با ساز و آوازشان ، اسباب عربده کشی گروهی را فراهم آورده بودند . در همین وقت خادم خانه برای کاری بیرون آمد . امام علیه السلام از او پرسید : صاحب خانه عبد است یا آزاد ؟ خادم جواب داد : آزاد است و امام فرمود : البته که آزاد است ، عبد که اینگونه نیست . ما وظیفه نداریم پای صحبت هر کسی بنشینیم . وظیفه نداریم هر کتابی را مطالعه کنیم . این دروغ بزرگی است که هر کتابی برای یک بار خواندن میارزد . ما وظیفه نداریم پا به هر جایی بگذاریم و در هر مجلس و محفلی شرکت کنیم . وظیفه نداریم هر فیلمی و هر نمایشی را ببینیم . وظیفه نداریم هر سخنی را به زبان جاری سازیم . ما وظیفه نداریم هر لباسی که برایمان طراحی کردند و در اختیارمان قرار دادند را بپوشیم . وظیفه نداریم هر بویی را استعمال و هر مدل آرایشی را اعمال کنیم . آخه ما انسانیم ما حق نداریم clown و دلقک باشیم . باید بدانیم به هر چه که دلبستیم ، همانیم . المرء علی دین خلیله ببینیم با چه کسانی و با چه چیزهایی انس و الفت داریم . این دستور رسول خداست که فلینظر احدکم من یتخالل هر کسی از شما وظیفه دارد ببیند با چه کسی رفاقت و دوستی دارد . ببینید دوستان شما چه تیپ آدم هایی هستند . ببینید کدام مجله را میپسندید ؟ به کدام سایت علاقه دارید ؟ از چه منظره هایی خوشتان میآید ؟ از چه حرف هایی لذت میبرید ؟ هر کسی میتواند دینش را با کمی توقف و تامل شناسایی کند . ببینید تا چه اندازه با قرآن دوست و صمیمی هستید ؟ ببینید تا کجا خودتان را با آیات الهی هماهنگ کرده اید ؟ قرآن کتاب زنده هاست ، هم آدم های زنده و هم جوامع زنده . اگر میبینید برای اموات تلاوت قرآن هدیه میکنند بواسطه ی نفعی است که برای زندگان دارد . و الا بعد از اینکه روح از بدن خارج شد ، باب عمل بسته میشود . آنجا نمیگویند عمل کنید . میپرسند : عمل کرده ای یا نه ؟ داستانی را شهید دستغیب رحمة الله علیه نقل میکند که خوانواده ای قاری ای را استخدام کردند تا برای مرده شان قرآن بخواند ، پول هم میدهند . بعد از مدتی متوجه میشوند که قاری قرآن نمیخواند . میپرسند چرا قرآن نمیخوانی ؟ میگوید : برای مرده ی شما قرآن نمیخوانم . پولتان را پس میدهم . بعد میگوید مرده تان یقه ی مرا گرفته که چرا قرآن میخوانی ؟ هر آیه ای که میخوانی از من میپرسند : آیا شنیدی ؟ چرا عمل نکردی ؟ قرآن یک کتاب معمولی نیست که از یک چیز بگوید . کتابی فراگیر است . مطالب و موارد زیادی دارد ، موعظه هم دارد . ببینید چه اندازه از مواعظ الهی بهره جستیم . از مصائبی که دشمنان عنود و بی حیا برایمان طراحی کرده اند . حذف عبادت حیات بخش موعظه از خانه هاست . موعظه را مخصوصا از محیط خانه حذف نکنید . یکی از مواردی که میتواند خانه های ما را نورانی سازد ، همین آئین لذت بخش موعظه است . بخصوص موعظه ی در خانه . از وقتی که موعظه از خانه ها رخت بربست ، طلاق زیاد شد . بد خلقی ، همسر آزاری ، بی حرمتی نسبت به سالخوردگان فراوان شد . حذف موعظه از خانه مصرف سیگار ، شراب و دارو را افزایش داد . موعظه درمانگر بسیار موفقی بود که با حذف آن مطب پزشکان باصطلاح روانشناش و روانپزشک رونق گرفت . آنچه جالب است اینکه موعظه پدیده ی جدیدی نیست . ساخته ی علمای عصر ما نیست . در حدیث است که ان الآدم علیه السلام قال فی وعظه لاولاده حضرت آدم پیامبر است ، موعظه هم میکند . برای فرزندانش دل میسوزاند . پدرهای امروزی پاسخ دهند چرا از موعظه فرار میکنند ؟ چه کسی چنین چیزی را برایشان تجویز کرده است ؟ خوب است حداقل موعظه ی حضرت آدم علیه السلام را بشنوند و قدری فکر بکنند . میفرماید : کل عمل تریدون ان تعملوه ، فرزندان من هر کاری را که اراده انجامش را داشتید ، قفوا له ساعة ، یک مدت کوتاهی اطراف آن تامل کنید . اگر من کمی تفکر و تامل میکردم ، فانی لو وقفت ساعة ، آنچه بر سرم آمد نمیآمد لما اصابنی ما اصابنی . بیاییم زمانی از وقت روزانه مان را به فکر کردن و اندیشیدن صرف کنیم . ما با درخت فرق داریم . به ما اگر انسان میگویند بخاطر عقلمان است . اگر اسباب تعطیلی عقل را مهیا سازیم ، معلوم نیست که حتی به اندازه ی حیوانات هم شانی داشته باشیم ، اولئک کالانعام بل هم اضل . ما علاوه بروجود موعظه و موعظه گردر خانه ی عاریتی باید در درونمان و در خانه ی حقیقیمان نیز واعظی داشته باشیم ، یک زاجری که ما را از پلیدی ها بازدارد . و یک مرشد داشته باشیم که ما را از یوغ بندگی دشمن رهایی بخشد . حال اگر کسی فاقد واعظ درونی باشد من لم یکن له واعظ من قلبه ، و بازدارنده ای نداشته باشد و زاجر من نفسه ، و برخوردار از همنشینی نباشد که هادی و مرشد او باشد و لم یکن له قرین مرشد ، در حقیقت این چنین آدمی دشمن را بر خود مسلط ساخته است استمکن عدوه من عنقه .
ادامه دارد ....