سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انجمن تفکر مبانی

بسم الله الرحمن الرحیم

پروتکل ها ، یهود بین الملل و جوانان ( قسمت دهم )

و این آخرین قسمت از مقاله را به دوستان شهیدم ، پسران شجاعی که مرگ را شرمنده ی خود کرده اند و به مردان بزرگی که شاهد درد و رنج فراوان آنها در زندان های بعثی صهیونیستی بوده ام و به همه ی مردان و زنانی که نشان داده اند حوادث روزگار هیچ تزلزلی را در عزم آهنینی آنها بوجود نمی آورد ، تقدیم می کنم .

گاهی متوجه ی ابلهانی می شوم که مزورانه و مزدورانه ذهن دوست جوان مرا با اباطیلی که پشتوانه ی آن چیزی جزء آموزه های رابی ها و حاخام های یهودی نیست آشفته می سازند و توطئه ای که در ابعاد مختلف ، زندگی فردی و جمعی ما را در بر گرفته ، توهم می پندارند و انحطاط مرموزی که متأسفانه پایه های زندگی خانوادگی و ستون های محکم جامعه ی دینی را نشانه گرفته است ، را انحطاط طبیعی قلمداد می کنند و از توطئه ی حساب شده ای که موریانه وار قصد ویرانی سقف رفیع خوشبختی حاصل از تلاش مردان و زنان انقلابی را دارد ، غفلت می ورزند .

ْآنان به تبع از یهود به تبلیغ و ترویج Latitudinarianism می پردازند . و از این طریق ذهن دوست خوب مرا آشفته و زمینه های استحاله ی فکری و معنوی را در جامعه سبب می شوند . اعتقادی که رهایی از هر قید و بندی را در سر لوحه ی خود دارد و آزادی در تفسیر عقائد و سهل انگاری مسائل اساسی دینی را شعار خود قرار داده است . کلماتی که ضاهری زیبا و فریبنده دارد اما در باطن خود ویرانی و از هم پاشیدگی نظام مستقر و موجود را جستجو می کند . پروتکل شماره یک از عوامل ناآگاه خود که باعث شده اند با ترویج آئین تساهل و تسامح دینی در طول تاریخ همچون آفتی رفاه ، صلح ، آرامش ، همکاری و اساس حکومت غیر یهودیان را نابود کرده اند ، سپاسگزاری می کند . در این راستا سکولاریزم که نابودی هر آنچه را که غیر یهودی است ، توجیه می کند ، بکار می آید . مسیحیت زدایی در سرزمین های مسیحی که امروز در بخش های وسیعی به تحقق پیوسته و اسلام زدایی در سرزمین های اسلامی که متأسفانه نمی توان پیشرفتهای یهود را در ان نادیده گرفت ، محصول سکولاریزم است . آقای فورد با اعتقاد به اینکه دنیوی کردن ، مقدمه ی یهودی کردن است ، در صفحه ی 47-48 یهود بین الملل راه نفوذ تفکر یهودی در مدارس را Secularism می داند ، می گوید : سکولاریزم را در مدارس رواج دهید تا بعد بتوانید راه و رسم یهود را در دانشگاه ها حاکم کنید . پروتکل ها ابزار سکولاریزه کردن ، دنیایی و دنیوی کردن افکار را سوق دادن و غرق کردن جوانان در دریایی از اوهام شاعرانه و تربیت کردن بر اساس تئوری های غلط یهود می پندارد . (پ/9) به همین دلیل است که پروتکل شماره ی 4 می گوید که ما باید شالوده ی ایمان را ویران کنیم ، اصل خدا و روح را از ذهن غیر یهود بزداییم ومحاسبات ریاضی و امیال مادی را  جایگزین این معانی نمایم . لذا پروتکل شماره ی 17تز بی اعتبار نمودن روحانیت غیر یهود را اعلام می کند و بر خاتمه دادن به مأموریت آنان ، که آن را مانع بزرگی بر سر راه خود می داند ، اصرار می وزرد . و از آنارشیزم Anarchism به عنوان آزادی استمداد می طلبد . او خوب می داند در جوامعی که موفق شده است اخلاقیات را از بین ببرد و وجود خدا را نفی کند ، چیزی جز شعله های آتش هرج و مرج طلبی به آسمان زبانه نکشیده است . (پ/23)

یقینا دوست خوب من متوجه ی استبدادی خشن در افراد و نظام هایی که ما را به دموکراسی دعوت میکنند ، شده است . ممکن است دوست من بپرسد که چگونه است این افراد با توجه به اینکه دو جنگ مهیب و ویرانگر جهانی را بر تمام دنیا تحمیل کرده اند جنگ 8 ساله را بر ایران انقلابی تحمیل کرده اند ، به جای جای دنیا لشگر کشی و وییتنام را به خاک و خون کشیده اند و بیش از نیم قرن مردم فلسطین را آواره ، زندانی و به شهادت رسانده اند . چگونه است آنانی که برپا کنندگان و گردانندگان زندان های مخفی در دنیای به اصطلاح پیشرفته ی اروپا هستند ، زندان گوآنتانامو را اداره می کنند ، فجایع زندان ابوغریب و انتشار رسوای تصاویر عریان ، حاکی از شکنجه ی زندانیان را در پرونده ی خود دارند ، از آزادی خواهی و آزادی دم می زنند ؟ پروتکل شماره ی 4 آزادی را برای دوست من تفسیر می کند ، می گوید : اگر آزادی بر خدا پرستی مبتنی باشد ، با انسان دوستی و برابری پیوند داشته ، برای جامعه بی زیان باشد ، به رفاه عمومی لطمه ای وارد نسازد و در اقتصاد هم جایی برای خود پیدا کند ، بر ما لازم است که هم احترام به آزادی و هم اعتقاد به خدا را در میان مردم غیر یهودی از بین ببریم . نویسندگان پروتکل ها بسیار دقیق اصولی را برای مجریان آن طراحی کرده اند و انتهای کار ها و تئوری هایشان را نیز ترسیم نموده اند . وقتی واقعیت ها توهم شد ، اوهام و افکار شاعرانه رشد کرد ، شالوده ی ایمان سست شد ، روحانیت غیر یهود از اعتبار ساقط گردید و اصل خدا و روح در جامعه از بین رفت ، آنارشیزم آزادی نامیده شد و آزادی مبتنی بر دنیا خواهی و سکولاریزم نهادینه گردید ، بند کلیدی پروتکل شماره ی 14 محقق شده است که می گوید : همه ی ادیان باید از بین بروند . بجز دین ما . و دین ما را تفسیر می کند ، دینی که احکامی ثابت و پیشرفته دارد و تمام افراد جهان را به اطاعت ما ( سران یهود ) وا می دارد .

قابل توجه همان ابلهانی که ذهن دوست مرا آشفته می سازند . آقای فورد در صفحه ی 229 یهود بین الملل متذکر می شود که در جهان امروز قدرتی مرکزی وجود دارد . که یک بازی بسیار سازمان یافته ای را در سطح وسیع اداره می کند . آقای فورد از Super Capitalism و Super Government نام می برد که اشاره به پروتکل شماره ی 17 دارد ، آنجایی که یهود خود را Vishnu می خواند ، می گوید : ما چون ویشنو صد دست داریم و بر هر دست انگشتی ، که کلیه مهار های دستگاه حیات اجتماعی را در اختیار خواهیم گرفت .

پسر خوبم و دختر عزیزم ، از آنجایی که بنای نگارش این مقاله را بر دو کتاب پروتکل ها و یهود بین الملل گذاشته ام ، تا حدی قدرت مانور و قلم فرسایی را از خود سلب نموده ام ، با این وجود سعی کرده ام مطالبی را متذکر شوم که دانستن آن تو را در برابر گرگ هایی که بیش از 2000 سال است ، آدمیان را چون گله های گوسفند می دانند ، و در نتیجه به خود حق می دهند هر از چند گاهی به گله زده ، شکمی از عزا درآورند ، مسلح سازم . تا بتوانی راحتتر از موجودیتت و هستی ات دفاع کنی . بدان هرگز میان خواست و قدرت یهود به اندازه ی وقتی که تو بدانی و آگاه و بیدار باشی فاصله نمی افتد . بنا بر آنچه آقای فورد در صفحه ی 153 یهود بین الملل می گوید : آنچه باید از آن بیم داشت زیرکی و هشیاری یهود نیست ، بلکه عواقب خواب آلودگی در میان غیر یهود است . آقای فورد می گوید برنامه ی یهود از لحظه ای که درک و شناسایی شود ، متوقف می شود .

پایان                        



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 84/11/28ساعت  8:29 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    پروتکل ها ، یهود بین الملل و جوانان ( قسمت نهم )

    پارس و پارسه عناوین تحقیر آمیزی بود که از سوی بومیان ایرانی به قبیله ی کورش بخصوص بعد از ماجرای پلید پوریم بخشیده شد . پارس صدای سگ درنده ی حمله ور است و واژه پارسه یک ناسزا و به معنای ولگرد و بی خانمان و مهاجم ناشناس است . و اینک دوست جوان من علت این نامگذاری و ذکاوت ذاتی نیاکان ما را بخوبی میداند . اما ممکن است ، نداند که چرا این عنوان اکنون به مردم مهربان و صمیمی ما داده شده است . دوست من بداند که پس از سقوط هخامنشیان ، به دست اسکندر نجات بخش ، طومار هخامنشیان و به دنبال آن ، طومار واژه ی پارس درهم پیچیده شد . اما یهود با روی کار آوردن مهره ی پلید خود ، رضا شاه خبیث ، مجدد به احیاء شیوه و روش هخامنشیان و احیاء واژه پارس مبادرت ورزید . آیا برای دوست جوان من جای سؤال نیست که چرا تا قبل از حاکمیت سلسله پهلوی ، هیچ سلسله و سلطان و سرداری ، خود و سلسله اش را پارسی نخوانده است ؟ یهود بواسطه ی تسلطی که بر رسانه ها دارد و بخاطر مهارتی که در تحریف و القای کلمات و واژه ها دارد و از آنجائیکه امروزه ابلهانی بخاطر هوی و هوس ، لذت جسمانی و شهوانی شان را در حاکمیت وحشیان آمریکایی و انگلیسی که نقش هخامنشیان را در دنیای مدرن بازی میکنند ، می بینند ، کلماتی مانند بنیادگرا ، خشونت طلب ، انتحاری ، متحجر و تروریست ، که همردیف و تداعی کننده ی واژه ی پارس است ، را نیز به کرات برای مردم ما و مردم شرق میانه تکرار میکنند ، تا اینکه طعم بد آن و بوی مشمئز کننده ی آن به ذائقه ی ما گوارا ، و برای همیشه برای ما و متعلق به ما باقی بماند . همانطوری که امروز ذائقه ی کمتر کسی است که واژه ی پارس را نپذیرد . و برای اینکه خود را آرام کند به مهملات باستان شناسان بیگانه و باستان پرستان داخلی ، و به قوم بی نشانه ی پارسوماش و پارسوا پناه میبرد .

     اما براستی چرا یهود از پیگیری تبعات پوریم نا خرسند است و چرا از اینکه این خشونت پلید و این خونریزی وحشیانه به عنوان یک ماجرای تاریخی با تبعات ضد تمدنی مخصوص به خود مطرح شود بیم دارد ؟ یهود می داند که به دنبال چیست . لذا می گوید : کسی که در شکار به دنبال صید کوچک می رود ، صید بزرگ را از دست می دهد .(پ/20) او برای برپایی حکومت جهانی باید شکارچی قهاری باشد ، طعمه ی بزرگی را هدف قرار دهد تا طعمه های کوچکتر با پای خود در دام صیاد خوناشام قرار گیرند . به همین منظور بندی از پروتکل شماره ی 16 با صراحت می گوید : تمام حقایق مربوط به قرون گذشته را که مطلوب ما نباشد ، از لوح ذهن آدمیان پاک می کنیم .

    دانش آموزان عزیز تقاضای اکید معلمتان را بشنوید و بندی از پروتکل شماره ی 3 که می گوید : غیر یهودیان عادت به فکر کردن را از دست داده اند ، مگر آنکه متخصصان ما به آنها آگاهی بدهند ، را مرتبه ای دیگر بخوانید . و در بسیاری از داده های به اصطلاح علمی و تخصصی ایرانشناسان ، باستان شناسان ، روان شناسان ، جامعه شناسان ، و ... که اغلبشان دانش آموخته ی دانشکده های کنیسه ای در اروپا و آمریکا بوده اند ، به دیده ی تردید بنگرید . و مجدد در تاریخ ، فرهنگ ، آیین و روش زندگی پیشینیان مطالعه کنید و در این مطالعه و کنکاش خود را از اطلاعات ضد و نقیضی که یهودیان برای گیجی و سرگردانی ما طراحی کرده اند و پروتکل شماره ی 5 تصریح به آن دارد که باید ترویج مطالب ضد و نقیض را آنقدر ادامه دهیم که غیر یهودیان خود را در پیچ و خم اطلاعات متناقض گم کنند ، عاری نمایید و با اتکاء به آگاهی ذاتییتان و با برخورداری از دانش محققان نو اندیش و درست اندیش راه سعادت و رستگاری را برای فرزندان فردای ایران هموار سازید .

     اینک دوست دانش آموز من میداند که شعار جنگ پیشگیرانه ، که شعار وحشیان آمریکایی و انگلیسی است ، و طبق آن سرزمین های اسلامی و بویژه ایران عزیز را نشانه گرفته اند ، ریشه در تورات ، کتاب استر و 26 قرن پیش دارد . و نیز بخوبی به این نکته توجه دارد که قدرت اقناع اندیشه از یهود و به تبع از غرب گرفته شده است . آنان نه تنها به سؤالات مطروحه ی محققین پاسخ نمیدهند بلکه با هیاهو و هوچی گری در صدد خفه کردن اندیشه ها و به خواب کردن مردم جوامع خودشان نیز برآمده اند . با این همه ، سؤالات و پرسش ها همچنان باقی است و ما مجدد می پرسیم ، چرا پرسش از هولوکاست را جرم میشمارید ؟ و چرا از بحث و گفتگوی جست و جو گرانه در باره ی پوریم طفره میروید ؟

    و اینک دوست جوان من حق دارد تا نسبت به آنانی که با پخته خوری و جهل متعمدانه ، هخامنشیان را که از نظر تاریخی متوقف کننده ی پدیده ی رشد و گسترش تمدن بوده اند ،آغاز کننده ی تمدن در ایران و بین النهرین و مبدأ و مبدع همزیستی و حقوق بشر معرفی کرده اند ، برآشوبد و بافته ها و ساخته های سخیف و بی مقدار آنان را زیر پا و برای همیشه لگد مال کند . 

     ادامه دارد ...                 



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  چهارشنبه 84/11/26ساعت  8:7 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    پروتکل ها ، یهود بین الملل و جوانان ( قسمت هشتم )

    اینک دوستان  جوانم را به مطالعه ی پوریم ، هولوکاست ایرانی کشی و نخبه کشی ایرانیان به دست یهودیان دعوت می کنم . و از شما عزیزان تقاضا دارم که تا پایان این سری از مقالات انجمن تفکر مبانی را همراهی نمایید .

    پوریم ، ایرانی کشی یهودیان و سیزده بدر ایرانیان

    « تورات در کتاب استر می گوید : خشایار شاه پادشاه پارس در آخرین روز جشن 180 روزه که از باده نوشی سرمست بود ، دستور داد ملکه وشتی زیباییش را به مقامات و مهمانانش نشان دهد . ملکه امتناع ورزید و پادشاه بسیار خشمناک شد.
    در شوش یک یهودی به نام مردخای پسر یائیز زندگی می کرد ، او دختر عموی زیبایی داشت بنام هدسه دختر ابیحایل که به او استر هم می گفتند . زمانی که قرار شد از تمام بلاد دختران زیباروی به حرمسرای پادشاه آورده شوند استر نیز همراه دختران زیبای بیشمار دیگری به حرمسرای قصر شوش آورده شد . به توصیه مردخای استر به هیچ کس نگفته بود که یهودی است . استر بیش از دختران دیگر مورد توجه و علاقه پادشاه قرار گرفت بطوری که پادشاه تاج بر سر استر گذاشت و او را به جای وشتی ملکه ساخت . اما استر مثل زمان کودکی دستورات مردخای را اطاعت می کرد. »

    تا اینجای داستان به چند نکته باید توجه کرد :
    1. امتناع وشتی از نمایاندن خود ، می فهماند که زن ایرانی راضی نیست ملعبه دیگران قرار گیرد . در ضمیر زن ایرانی حجب ، حیا و عفت از روزگاران دور وجود داشته است .
    2. زیبایی استر نیز قابل ملاحظه است چیزی که در طول تاریخ ، یهود از آن بهره برده و امروز نیز یکی از ابزارهای مهم جاسوسی و نفوذ به دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی حکومتها و سازمانهای دولتی و بین المللی ، استفاده یهود از زنانش می باشد . انان برای به انحراف کشیدن نسل ها هم از حربه ی نمایش زنان بهره برده و می برند .
    3. واضح است پیمانی که او بعنوان ملکه با پادشاه می بندد بر اساس پنهان کاری است ، او تصمیم به شتر دزدی دارد لکن در ابتدا تخم مرغ دزدی را به اجرا می گذارد . به یهودیانی که برای مقاصدی شوم دین ، عقیده و باور خود را پنهان می کنند و از اسم و رسم مقصد بهره می برند آنوسی می گویند . و استر یک آنوسی است . ظاهرا ملکه ی پادشاه است . رسما تورات می گوید : او فرمانبر مردخای یهودی است

    « مرد خای نیز از طرف پادشاه به مقام مهمی در دربار منصوب می شود . با توصیه مردخای ، استر علیه هامان « وزیرالوزرا » دسیسه کرده و شاه هامان را اعدام و املاک او را به استر می بخشد . بعد از ان پادشاه انگشتر خود را به مردخای داد .
    پادشاه به ملکه استر و مردخای گفت : شما می توانید حکمی مطابق میل خود بنام پادشاه برای یهودیان صادر کنید و آن را با انگشتر پادشاه مهر کنید . »

    26 قرن از ماجرای استر ، مردخای و هامان می گذرد متاسفانه تاریخ شناسان ایران بیشتر به زرق و برق پادشاهان و افتخارات جعلی زمامداران پرداخته اند . و سلسله های پادشاهی را برایمان آرایشگری کرده اند .
    جوان ایرانی از ماجرای دردناک نخبه کشی و ایرانی کشی که در کتاب استر آمده ، خبر ندارد . استر و مردخای توطئه گر را نمی شناسد . هامان « وزیرالوزرا » که مورد خشم یهود قرار گرفته است را نمی شناسد . او نمی داند که هامان در هنر دست میکل آنژ بر سقف نمازخانه سیس تین واتیکان چهره معصومی دارد که به صلیب کشیده شده است .
    آیا میکل آنژ دانسته یا ندانسته نمی خواهد رنج و مصیبت مسیح بدست یهودیان را در صورت هامان بنمایاند ؟
    آنانی که دم از ایرانیت ، قومیت و نژاد می زنند از چه طریقی هامان سوزان را که در بسیاری از نقاط جهان برگزار می شود ، به گوش جوان ایرانی رسانده اند ؟

    « مردخای فرمانی بنام پادشاه نوشت و آن را به همه جا فرستاد . فرمانی که به یهودیان اجازه می داد متحد شوند و بد خواهان خود را از هر قومی که باشند ، بکشند و دارایی شان را به غنیمت بگیرند . تورات می گوید در سراسر مملکت همه از یهودیان می ترسیدند تمام حاکمان و استان داران ، مقامات مملکتی و درباریان از ترس مردخای ، به یهودیان کمک می کردند . و به این ترتیب یهودیان به دشمنان خود حمله کردند و آنها را از دم شمشیر گذرانده ، کشتند. »

    تورات توضیح نمی دهد که چرا همه ی مردم ایران از یهود می ترسیدند چگونه می شود در یک مملکت غیر یهودی همه ی قدرت در انحصار یک یهودی قرار گیرد و همه ی مقامات از او بترسند مگر اینکه بپذیریم پادشاهان هخامنشی دست نشاندگان یهود بودند . آنچه که تورات و یهودیان بر آن تاکید دارند ، این است که آنان در ماجرای پوریم که پانزده ملت ایران را نابود کرده اند و هزاران نفر از هنرمندان ، اندیشمندان و مردم عادی را کشته اند ، پیش دستی و قتل عام پیش گیرانه بوده است .
    از یهودیان و حامیانشان می پرسیم ، به چه دلیل مردم سراسر شرق میانه نسبت به این قوم نفرت و در دل کینه داشته اند ؟ آیا سبب دشمنی همیشگی آدمی با یهودیان را نمی توان در رفتار حریصانه و توطئه گرانه این قوم با دیگران دانست ؟

    « تورات می گوید در آن روز آمار کشته شدگان به عرض پادشاه رسید . او ملکه استر را خواست و گفت : یهودیان تنها در پایتخت پانصد نفر را که ده پسر هامان نیز جزو آنها بودند ، کشته اند . پس در سایر شهر های مملکت چه کرده اند ؟ روز بعد باز یهودیان پایتخت جمع شدند و سیصد نفر دیگر را کشتند ، بقیه یهودیان در سایر استان ها هفتاد و پنج هزار نفر از دشمنان خود را کشتند و از شر آنها رهایی یافتند . »

    از ابتدا تا انتهای کتاب استر هیچ کلمه ای که نشان دهد خون از بینی حتی یک یهودی ریخته شده است ، وجود ندارد . به هیچ آزار عملی ای از سوی ایرانیان نسبت به یهود اشاره نشده است . با این وجود آنان قصاص قبل از جنایت را چگونه توجیه می کنند ؟

    چگونه است که بعد از 26 قرن همچنان ایام پوریم ، سیزدهم ، چهاردهم و پانزدهم ماه ادار ، روزهایی که از هر یازده نفر ایرانی یک نفر کشته شده است را به عنوان روز سپاسگزاری ، روز امحاء دشمنان یهود و روز پوریم جشن می گیرند . بسیاری از یهودیان اروپا و آمریکا به جای پوریم ، این مراسم را جشن ایرانی کشی می نامند .
    اما ایرانیان از همان زمان سیزدهم فروردین را که مصادف با آن ایرانی کشی وحشیانه بود به عنوان نماد مبارزه و اعتراض به قوم یهود و وحشیان هخامنشی ، که سراسیمه از خانه و کاشانه شان فراری شده بودند ، سر به کوه و صحرا می گذارند . و نافرخندگی سیزده ی فروردین را دور از خانه بدر می کنند .

    اما اینک به دلیل هجمه ی گسترده فرهنگی و تسلط فراگیر یهود بر رسانه های ارتباط جمعی و غفلت نگران کننده ی جمع کثیری از ارباب قلم و دانش ، این روز نه تنها نمادی از مبارزه با یهود را با خود ندارد ، بلکه در جهت خواسته ی یهود ، آمال و آرزوی یهود را که همانا غفلت ، جهل ، خرافه پرستی و باستان پرستی ایرانی است را بر آورده می سازد .

    ادامه دارد ...



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  چهارشنبه 84/11/26ساعت  11:7 صبح  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    پروتکل ها ، یهود بین الملل و جوانان

    ( قسمت هفتم )

    بنده تصمیم ندارم که در این مختصر از هولوکاستی صحبت کنم که به دستور یهود همه باید آن را واقعی بدانند . بلکه برای دوستان جوانم از هولوکاستی خواهم گفت که این بار به فرمان یهود همه باید آن را افسانه بخوانند . و آن هولوکاست ایرانی کشی و نخبه کشی ایرانیان است به دست یهودیان ، قتل عامی وسیع که نزد ایرانیان به قتل عام مغان معروف است . و یهودیان آن را پوریم میخوانند . هر ساله در سالروز این کشتار وحشیانه که از هر یازده ایرانی یکی کشته شده است ، یهودیان جشنی بنام پوریم برگزار می کنند . پوریم ویرانگر ، که هستی اقوام کهن ایرانی را تا طلوع اسلام برچید و تبعات و تاثیرات ضد تمدنی آن تا به امروز نیز باقی است . 

    از آنجایی که این مقاله را معلمی برای دوستان دانش آموزش می نویسد ، لازم می بیند که در شروع این بحث مطالب کوتاهی را در غالب سوال و یا نکته به سمع دوستان جوانش برساند .

     1-  Purim is the most festive of Jewish holidaysپوریم یکی از بزرگترین جشن های یهودیان است . یهودیان در جشن پوریم در دو نوبت به قرائت کتاب استر می پردازند . آنان واقعه کشتار 75800 نفر از ایرانیان را معجزه الهی می دانند و به همین مناسبت سیزدهم ماه ادار را روره می گیرند .

     Purim takes place on the fourteenth and fifteenth days of Adar, the twelfth month of the Jewish calendar

     چهاردهم و پانزدهم ماه ادار را به رقص و پایکوبی می پردازند . پوریم برای یهودیان یک الگوی رفتار تاریخی است که تلقین می کند : به هر بهایی فقط به فکر آسایش و نجات قوم باش نه چیز دیگر . ماجرای پوریم و یا هولوکاست ایرانی کشی در کتاب Esther آمده است . 

    2- استر نام آخرین دفتر از کتاب تورات است . در این دفتر نامی از یهوه ، خدای بنی اسرائیل برده نشده . این کتاب در اواخر عهد هخامنشی و یا پس از آن نوشته شده است . بنابر نوشته د. جوینی مطالب کتاب استر تماما در خدمت مصالح رباخواران حاکم بر جهان ، یعنی صهیونیستها و فراماسونها است .
    این کتاب عمق نفرت و انزجار تند یهود نسبت به غیر یهودیان به ویژه ایرانیان را نشان می دهد . شدت و تندی نفرت بحدی است که حاخام ها و فقیهان قوم یهود در سده اول میلادی مطمئن و متفق القول نبودند که آیا باید کتاب استر را در
    کتاب مقدس بیاورند یا نه ؟ از اقوال مارتین لوتر از رهبران پروتستان ها نقل کرده اند که گفته است : ای کاش این داستان وجود نداشت .

    با این وجود ، آیا تعجب آور نیست که توین بی و ویل دورانت که به تمام سوراخ سنبه های تاریخ بشر سر کشیده اند ، در اعلام کتابهایشان واژه ای بنام پوریم ثبت نشده است ؟ و آیا دوست جوان من  نمی پرسد که چرا در Encyclopedia دائرة المعارف های جهان از پوریم به عنوان یک ماجرای تاریخی با تبعات مخصوص خود نامبرده نشده است ؟  

    3-استاد ناصر پور پیرار در مقاله شنبه 8 شهریور 1382 در وبلاگ http://naria.persianblog.com می نویسد : واژه هخامنش لقبی است که پس از تسلط داریوش و نخست وزیری مردخای و انتخاب استر به عنوان ملکه داریوش و قتل عام پر خشونت مخالفان یهود در سراسر ایران ، که نزد یهودیان به عید پوریم معروف است و بالاخره تسلط کامل رابی های یهود در ایران و بین النهرین ، مردم شکست خورده منطقه بر قوم داریوش نهادند و آن را حاخام منش به معنای پیرو روحانیت یهود نام نهادند .

    تاریخ حکایتی خونبار تر از حوادث سال های تسلط داریوش بر ایران و شرق میانه به یاد ندارد و تمدن آدمی هول آور تر و خشن تر از کشتار ایرانیان در ماجرای پوریم ثبت نکرده است... اقدام یهودیان در انهدام برنامه ریزی شده ، منظم ، ناگهانی و سراسری بومیان ایران ، پیش و بیش از همه ، به علت مخالفت و مقابله ی وسیع اقوام کهن ایران ، با تسلط وحشیان هخامنشی بوده است ، که به وسیله یهودیان حمایت ، رهبری و راهنمایی می شده اند .
    تورات به دفعات بر تسلط کامل رابی های یهود بر دربار هخامنشیان تاکید می کند که مشروح آن را می توان در کتاب های استر ، عزرا ، نحمیا ، دانیال و اشعیا در تورات یافت .

    از شگفتی های روزگار یکی هم مسدود شدن وبلاگ _ حق و صبر _ متعلق به آقای ناصر پور پیرار ، نویسنده ی ارزشمند مجموعه کتاب های تأملی در بنیان تاریخ ایران ، توسط مسئولان پرشین بلاگ است .  

    4- هامان سوزان مراسمی است که یهودیان هر ساله در بسیاری از کشور های دنیا برگزار می کنند . بنابر آنچه آقای عباس احمدی در مقاله عید پوریم در بخش خبر نامه http://mag.gooya.com نوشته است : در ایتالیا ، فرانکفورت آلمان ، سالونیکای یونان ، ایران ، افغانستان ، لیبی ، مراکش ، بخارای ازبکستان ، منطقه قفقاز ، یمن برگزار می شود . ویژگی این مراسم سوزاندن هامان و رقص و پایکوبی یهودیان به هنگام آتش زدن مجسمه هامان است . در ازبکستان مجسمه را از یخ می سازند و به دور آن آتش روشن می کنند . در یونان نان هایی به شکل هامان درست میکنند و با چاقو سر آن را می برند . در ایران مجسمه هامان را به دار می کشند ، سپس می سوزانند.

    5 - مطالعه ی عمیق هولوکاست ایرانی کشی که یهودیان آن را پوریم می نامند و مطالعه ی یورش وحشیانه ی هخامنشیان که پیرو  و سر سپرده ی رابی ها و حاخام های یهودی بوده اند و با عنایت به اینکه کند ذهنی ، نافهمی ، ترسو بودن ، خوار و خفیف بودن ، تسلیم و اطاعت محض داشتن ، محتاج بودن ، عقیده ای محکم نداشتن ، نادار و فقیر بودن ، از کشاورزی و صنعت و بازرگانی دور بودن ، ... هیچ کدام عاملی برای یورش و هجوم و قتل و غارت نیست . باید بپذیریم که ایران در آن زمان ، هم اصلی ترین پایگاه علم و اندیشه در جهان باستان بوده ، و هم پدران و مادران ما ، اباء و اجداد ما مردمی تیز هوش ، با شرف و سخت کوش بوده اند ، که تحمل انگل هایی که از آن سوی آبها برای زورگیری و گدایی مسلحانه آمده بودند را تاب نیاوردند .

    ادامه دارد ...  



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  سه شنبه 84/11/25ساعت  8:13 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    پروتکل ها ، یهود بین الملل و جوانان

    ( قسمت ششم )

    دوستان جوانم را به مطالعه ی دقیق تر این قسمت از مقاله دعوت میکنم . این یک کار فرهنگی است و کار فرهنگی تعارف و سمبل کاری برنمیدارد . ما مشغول نبرد با بی رحم ترین دشمن هویت هستی مردم این منطقه ، از ترک و عرب و عجم ، یعنی یهودیان هستیم . ورود به حوزه ی ستیز با دروغ ، صبر و حوصله به همراه شجاعت و شهامت میطلبد . عافیت طلبان و عاقبت اندیشان مجبور نیستند به این وادی وارد شوند .

    7 ) این کانسروتیسم یهودی است که دست رابی ها و حاخام ها را تا آنجا باز گذاشته که هر امر باطلی را به نام دین به خورد مردم یهودی میدهد . به تصریح پروتکل شماره 24 ، حکمای اندیشمند یهود Conservative Judaism را عامل هدایت و پرورش فکر تمام یهودیان میدانند . و این حاخام ها همان هایی اند که تلمود را طراحی و امروز عمل به آن را تبلیغ میکنند . تلمودی که نزد یهود ، برتر و با ارزش تر از تورات است ، از این نظر که یهودیان گفتار حاخام ها را از گفتار پیامبران بالا تر میدانند . گروهی از یهود گفته ی حاخام ها را گفته ی خدا میدانند و معتقدند ، هنگامی که مسئله ی پیچیده ای پیدا میشود ، که در آسمان قابل حل نیست ، خداوند با حاخام ها مشورت میکند . حکمای تلمودی بهشت را مخصوص یهود و جهنم را جایگاه مسیحیان و مسلمانان میدانند . نطفه ی غیر یهودی را همانند نطفه ی اسب ، و ارواح یهود را جزو خداوند و ارواح دیگران را شیطانی و حیوانی میخوانند . غیر یهودیان را مانند سگ ، و سگ را برتر از غیر یهودی معرفی میکنند . به فتوی حاخام های تلمودی خانه های غیر یهودی همچون طویله است . و از آنجائیکه غیر یهودیان دشمن خدا هستند ، قتلشان را چون خوک مباح میشمارند . در تجاوز به ناموس غیر یهودی منعی نمی بینند . و ربودن زن های غیر یهودی را حق یهود میخوانند . و برای زنا و لواط با غیر یهودی عقاب و کیفری در نظر نمی گیرند . عالمان تلمودی ، یهود را با عزت الهیه مساوی و در نتیجه تمام دنیا و هر چه در آن است را ملک یهود و تسلط کامل بر آن را حق یهود میخوانند . زمانی که بشر تسلیم کانسروتیسم یهودی شد ، باید جعل و تحریف را علاوه بر قدرت بی چون و چرا ی رابی ها و حاخام ها ، بپذیرد . یهود از آنجائی که شمار انسان های دارای غرائز بد و شیطانی را بر کسانی که دارای غرائز خوب هستند ، بیشتر میداند ، و برای آنکه بتواند بر انسان ها حکومت کند ، توسل به زور و خشونت و ترور را تجویز میکند .(پ/1) و وضع قوانین را در واقع چهره ی تغییر یافته ی زور و تهدید میداند . و بدون هیچ واهمه ای اعلام میکند ، طبق قانون طبیعت ، حق یعنی اعمال زور و فشار .(پ/1) از این رو آنان ورود و خوض در افسانه ی هولوکاست را Taboo و امری حرام میدانند . اما هولوکاست تنها موردی نیست ، که ورود به آن ممنوع و مستوجب عقوبت شدید است . پیش از آن بنا بر آنچه در پاورقی صفحه ی 133 یهود بین الملل ، از کتاب هیچ کس جرأت ندارد ، نوشته ی گاری آلن آمده است ، کمیته ی مبارزه با افترا که وظیفه اش لکه دار کردن حیثیت دیگران بود ، به عنوان ابزاری نیرومند هر گونه اشاره ای به روچیلد ها و همدستانش را به منزله ی حمله به کلیه ی یهودیان در سراسر جهان معرفی کرد . و بدین ترتیب نطفه ی هر تحقیقی را در خصوص بانکداران بین المللی ، خفه نمود . و طرح چنین موضوعی را در دانشگاه ها به صورت تابو درآورد . و هر کتاب یا فردی که در این خصوص تفحصی داشت ، بلافاصله از جانب صدها کمیته ی وابسته به اتحادیه مبارزه با افترا مورد حمله قرار می گرفت . و امروز بنا بر آنچه که پروتکل شماره ی 14 می گوید ، کسی نباید اعتقادات واقعی مذهب یهود را مورد بررسی قرار دهد . هیچ کس جز حکمای تلمودی نباید سر از کار دینشان درآورد . دوستان جوان من گمان نکنند غیر یهودیانی که به خاطر بعضی از منافع دنیوی ، چون سگی که برای لقمه نانی دم می جنباند ، و در خدمت اهداف یهود قرار دارند ، به اسرار و رموز این مذهب جعلی خطرناک آگاهی و اشراف دارند . پروتکل شماره ی 4 نا آگاهی و بی شعوری خدمتکارانش را چنین معرفی می کند . اگر چه فراماسونر های غیر یهودی ، کورکورانه در خدمت ما هستند و برای مقاصد ما کار می کنند ، اما برنامه های ما همچنان برای آنها و دیگران نا شناخته و اسرار آمیز باقی خواهد ماند . و اما افسانه ی هولوکاست که با سخنان منتخب مردم فهیم ایران در نهمین انتخابات ریاست جمهوری دچار تزلزل و تردید زیادی در دنیا شده است و با اقبالی که از سوی جوانان ایرانی و غیر ایرنی نسبت به اظهارات آقای دکتر محمود احمدی نژاد صورت گرفته ، تا جایی که ادبیات ذلت را به عزت و ضعف را به سر بلندی تبدیل ساخته ، و می رود که باعث اضمحلال بانیان و سازندگان این افسانه ی دروغین شود . هولوکاست افسانه ایست که بر اساس طرحی که از بیماری اختصاصی یهودیان یعنی انحصار طلبی ، القای اندیشه ی برتری نژادی و اینکه ما یهودیان The Chosen Peopel امت برگزیده هستیم ، منشاء و شکل گرفته است و اسرائیل مولود این بیماری مزمن است . یهودیان تلمودی تصمیم دارند ، از هولوکاست یک امر مقدس ماورای تاریخ بسازند . و هر کسی که بخواهد هولاکاست را در بطن تاریخ جهان که مملو از کشتار مختلف است ، قرار دهد و به تحقیق و مطالعه ی آن بپردازد ، به جرم تقدس زدایی و ورود به منطقه ی ممنوعه ی تلمودیان باید طعم شکنجه ، عذاب و زندان را بچشد .

    ادامه دارد ...   

            



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  دوشنبه 84/11/24ساعت  9:42 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    کوفی و قساوت دل[2]
    کوفی و قساوت دل[1]
    برجام با یهود و گوساله سامری(11)
    برجام با یهود و گوساله سامری(10)
    برجام با یهود و گوساله سامری(9)
    برجام با یهود و گوساله سامری(8)
    برجام با یهود و گوساله سامری(7)
    برجام با یهود و گوساله سامری(6)
    برجام با یهود و گوساله سامری(5)
    برجام با یهود و گوساله سامری(4)
    برجام با یهود و گوساله سامری(3)
    برجام با یهود و گوساله سامری(2)
    برجام با یهود و گوساله سامری(1)
    برجام با یهود و ابو موسی اشعری
    برجام با یهود و روانشناسی اهل نفاق
    [عناوین آرشیوشده]