بسم الله الرحمن الرحیم
کسانی که یکتایی خدای متعال را پذیرفته اند و به آنچه بر جان رسول خدا(ص) نازل شده است ایمان آورده اند، نماز می خوانند، روزه می گیرند، به جنگ و جهاد می روند اما به هر دلیلی در برابر وسوسه های شیطان ناتوانند، گرفتار حرص می شوند، و برای رسیدن به مطامع دنیوی دروغ هم می گویند، از اینکه دیگری به نان و نوایی رسیده است، غمگین می شوند لذا حس حسادت درشان تحریک می شود، خودشان صاحب امکاناتی شده اند، باید صدقه بدهند، فقیر و درمانده را یاری کنند، اما بخل می ورزند، یا صدقه می دهند اما منت هم می گذارند. به هر حال با داشتن ایمان مرتکب گناه هم می شوند.
در تحلیل محققان علوم زیستی اینان موجودات خوش شانسی اند، سگی که آنها را گزیده، مبتلا به ویروس هاری نبوده، امید درمان در این بیماران بسیار زیاد است. و در تحلیل اندیشمندانی که در خاک شناسی مطالعه می کنند، اینان خاک حاصلخیزی دارند، که به هر دلیلی از حاصلخیزی آن کاسته شده است. اگر باغبانی دلسوز با استفاده از کمپوست ابتدا دست به آفت کشی بزند و سپس به تقویت خاک بپردازد، گلها و گیاهان پر ثمری را به بازار عرضه خواهد کرد. و در تحلیل علمای دینی اینان موجوداتی اند که لطف و عنایت خدای متعال شامل حالشان شده است، ایمان دارند، اما ایمانشان ضعیف است نمی تواند رفتار آنان را مدیریت کند. اعتقاد دارند اما اعتقادشان آن اندازه قدرت ندارد که مثلا در برابر شهوت مال دوستی از آنان پشتیبانی کند. اخلاص دارند اما اخلاصشان نمی تواند مانع از ریا شود. به عبارتی اینان صحیح الاعتقاد و ضعیف العمل اند. اعمال و رفتار اینان قطعا در مواردی دل رسول خدا(ص) را مکدر و خاطر مبارک آن سرور را آزرده می سازد، اینان در مواردی حتی می توانند بعنوان طفیلی و لشگر سیاهی در خدمت دارندگان نفاق اکبر قرار گیرند و در امر حاکمیت دینی و رهبری الهی سنگ اندازی کنند، با همه اینها قابل درمانند، درب هدایت برویشان بسته نشده، با مصرف کمی از داروی استغفار امید است نعمت و رحمت الهی را در همین دنیا مشاهده کنند.
برخلاف دارندگان نفاق اکبر، در نفاق اکبر ما با مردمی مواجهیم که علاوه بر خبث طینت تحث تاثیر القاءآت دانشوران یهودی ای هستند که خدای متعال در مقام توبیخ و مجازات از سخن گفتن با آنان امتناع می ورزد، وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّه - و نظر لطیف و رحمت بی دریغش را از آنان برمی گیرد، وَ لا یَنْظُرُ إِلَیْهِم(سوره آل عمران آیه77) اینچنین اندیشمندانی و اینچنین پیروانی قطعا از عنایات الهی محروم و هرگز امکان استفاده از داروی استغفار را نخواهند یافت.
انتهاء و سرانجام سگ هار یا انسانی که در معرض استنشاق ذرات حاوی ویروس هاری قرار گرفته است، چه رسیدگی دارویی شود و چه نشود، چه در بیمارستان و چه در محل های ویژه نگهداری حیوانات هار بستری شود و یا نشود، علی السویه است، عاقبتی جز کما و آنگاه مرگ متصور نیست. البته این در ارتباط با هاری جسمی است که امیدواریم این علی السویه بودن هرچه زودتر به پایان برسد.
اما در رابطه با هاری معنوی قرآن حکیم بدون کمترین شک و شبهه ای و با قطع و یقین و با صراحت تمام اعلان می کند: سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ - تفاوتى نکند، چه برایشان آمرزش بخواهى چه آمرزش نخواهى. توجه کنید که آیه خطابش به رسول خدا(ص) است. گرچه رسول خدا(ص) برای آمرزش خواهی دارندگان نفاق اکبر منع قانونی دارد، و هرگز خلاف اوامر الهی رفتار نخواهد کرد، با این وجود اگر طلب آمرزش و بخشش برای آنان نماید، سودی نصیب آنان نخواهد شد. و این به این خاطر است که استغفار یک دارو است و خاصیت شفاء بخشی هر دارویی از خدای متعال است. و خدای حکیم خاصیت شفاء بخشی این دارو را برای همیشه در رابطه با مداوای دارندگان نفاق اکبر و مبتلایان هاری معنوی برداشته است. و داروی بی خاصیت کالمعدوم است. لَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ - لن نفی تابید است، اگر محققان در رابطه با کشف و یا ساخت دارو برای معالجه هاری جسمی تلاش می کنند، به خاطر این است که امید دارند. اما علمای ربانی و دلسوزان امور دینی بدانند که هیچ امیدی به خیرخواهی های شما، دعا ها و درخواست های شما برای مداوای کسانی که با هاری معنوی عمر می گذرانند، وجود ندارد و هیچ دری از توبه و انابه برای شفاء و رهایی از نفاق اکبر بروی آنان گشوده نخواهد شد.
سگ و نفاق اصغر
فرق عمده ای که نفاق اکبر با نفاق اصغر دارد در این است که منافق در نفاق اصغر گرفتار سگی شده است که خوشبختانه هار نیست، گرچه ضعیف العمل است اما اعتقاد صحیح مانع خروج او به تمامه از حق و از شرع می شود، به همان اندازه که گرفتار گناه است به همان اندازه فاسق است.
به عبارت دیگر منافق در نفاق اصغر فسق ناقصه و خروج جزئیه دارد برخلاف منافق در نفاق اکبر که بواسطه عناد و اصرار بر گناه بطور کامل از مسیر حق خارج شده و با نشان فسق تام و تمام داخل در دسته و گروه فاسقین گشته است. إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ. و قال الحسن: اخبر اللَّه تعالى أنهم یموتون على النفاق. حسن می گوید خدای متعال در این قسمت از آیه خبر می دهد که اینان در نفاق خواهند مرد. بنابراین استغفار برای این جماعت مبتلا به نفاق اکبر محلی از اعراب نداشته، ندارد، و نخواهد داشت.
منافق در نفاق اصغر مومن گنهکار است، گرچه ممکن است گناه او در مواردی به حاکمیت دینی آسیب برساند، اما هدف او از ترک واجب، فعل حرام و انجام گناه تخریب حاکمیت دینی و مخالفت رهبری الهی نیست. برخلاف منافق در نفاق اکبر که در حقیقت کافری است که لباس ایمان به تن کرده است، قصد او حتی از کار های موجه و مباح مانند نوشتن مقاله و کتاب، انتشار روزنامه و مجله، تفسیر و تحلیل آیات و روایات، و نیز شرکت در تجمعات عبادی و سیاسی و بسیاری از شعائر دیگر تقرب به خدای متعال نیست. هدف او متزلزل ساختن ارکان حاکمیت دینی، به فساد کشاندن رهبران و کارگزاران در سطوح مختلف، فاصله انداختن بین مردم و حاکمان، ایجاد تغییر در باور ها و اعتقادات مردم، رایزنی و اقدام برای اخلال در نظام اقتصادی و معیشتی بحیثی که باعث سقوط نظام دینی و یا ضعف شدید آن شود و خطرناکتر از همه پوشش موجه، نرم و خوش رنگی است که برای شیطنت و فتنه گری هایشان انتخاب کرده اند، آنان تمام این اندیشه های شیطانی و رفتار های پر از فساد و تباهی را در پروسه ای مدت دار به نام اصلاحات و اصلاح طلبی به اجراء در می آورند: وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ (سوره بقره آیه11) أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لکِنْ لا یَشْعُرُونَ (سوره بقره آیه12) و هر گاه بآنها گفته شود که در روى زمین فساد و تباهى نکنید، گویند همانا ما مصلحانیم، آگاه باشید که ایشان خود مفسدانند، ولى درک نمیکنند.
ادامه دارد ...
بسم الله الرحمن الرحیم
سگ و بیماری هاری
وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ تَعالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ وَ رَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَ هُمْ مُسْتَکْبِرُونَ. سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ(سوره منافقون آیات6و5)
چون به آنها گفته شود که بیایید تا پیامبر خدا برایتان آمرزش بخواهد، سرمىپیچند. مىبینى که اعراض و گردنکشى مىکنند. تفاوتى نکند، چه برایشان آمرزش بخواهى چه آمرزش نخواهى. خدایشان نخواهد آمرزید. و خدا مردم نافرمان را هدایت نمىکند.
عامل بیماری هاری نوعی ویروس است که به اعتقاد محققان با حمله به سیستم اعصاب مرکزی همزمان با ظهور علائم بالینی، درمان را غیر ممکن ساخته و مرگ بیمار چه انسان و چه حیوان تقریبا صد در صد خواهد بود. سگ اولین مخزن و ناشر بیماری هاری در دنیا شناخته می شود. که از 50000 مورد مرگ و میر ناشی از بیماری 90% موارد توسط سگ به انسان انتقال می یابد. دانشمندان بیماری هاری را یکی از مهمترین و خطرناکترین بیماری های ویروسی مشترک بین انسان و دام می دانند. این بیماری ممکن است در اثر گزش حیوانات بویژه سگ، و یا در اثر استنشاق ذرات حاوی ویروس و یا در اثر پیوند قرنیه و یا سایر بافت های آلوده به انسان منتقل شود.
علائم اولیه هاری در انسان عبارتند از تب، لرز، خستگی، سردرد، ضعف و درد عضلانی، بی اشتهایی، اشکال در بلع، حالت تهوع و استفراغ، سرگیجه، دردهای شکم واسهال، گلودرد، تنگی نفس، سرفه خشک، نگرانی و ترس، تحریک پذیری، سوزش، گز گز و مور مور محل گزش. و در مرحله پیشرفت بیماری، بیمار از آب می ترسد، نسیم ملایم، نور شدید و صدای بلند باعث انقباض عضله های تنفسی او می شود، ترشح اشک، بزاق، تعرق، کاهش فشار خون، فلج تار های صوتی، افزایش تعداد تنفس، دو بینی، عدم آرامش، توهم، نگرانی، اختلال ریتم قلب، اختلال های خلقی و هیجان از مشخصه های دیگری است که محققان برای مرحله ثانویه که مرحله حاد عصبی است به آن اشاره کرده اند.
در اکثر موارد بیماران طی یک یا دو هفته دچار کما شده و با وجود مراقبت های شدید به دلیل نارسانایی تنفسی یا کلاپس قلبی عروقی فوت می کنند. اینکه می فرماید: هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى یُؤْفَکُون. بخاطر این است که هاری فقط بیماری خطرناک و کشنده نیست، هاری بیماری ای واگیر دار است. اگر از سگ هار دوری نکنید و خدای نخواسته خود را در معرض گزش و یا در معرض استنشاق ذرات حاوی ویروس قرار دهید، مبتلا به هاری می شوید.
دعا می کنیم که هیچ کس مورد تعرض و گزش سگ هار قرار نگیرد و مبتلا به بیماری هاری نشود. از خدای متعال مسئلت می کنیم که به محققان دلسوز و پر تلاش این امکان را بدهد تا با فراهم آوردن دواء و دارو این بیماری مهلک را کنترل و بیماران مبتلا به آن را درمان کنند. کسانی که از گزش سگ و یا استنشاق ذرات حاوی ویروس دچار بیماری هاری می شوند جسمی مریض پیدا می کنند از علائم هاری حاصل از گزش سگ در هیچ کتابی نیامده که مثلا شخص هار بخواهد خدا را بفریبد، بخواهد مومنان را خدعه و استهزاء کند، بخواهد با خودستایی فساد و تباهی اش را اصلاح بخواند، و نیز در هیچ نقطه ای از دنیا مشاهده نشده که شخص هار عطش نشست و برخاست و حضور در مجالس و محافل حاخامی و خلوت با شیطان های انسی داشته باشد، و در همان حال از ملاقات با مومن مشمئز و از دیدار با او گریزان باشد. همچنین هیچ موسسه علمی و تحقیقاتی نگفته است که از علائم بالینی شخص هار شهادت دروغین به رسالت حضرت ختمی مرتبت است، مدعی نشده که شخص هار به خاطر کفر بعد از ایمان با بهره گیری از نماز، روزه، حج، خمس، زکات، و اداء و اطوار دینی و با انتشار روزنامه، مجله، کتاب، و ساخت فیلم و سریال صد راه خدا می کند و سائر مردم را به بی دینی و ارتداد فرا می خواند. اما همه این علائم و تعدادی دیگر مانند عدم بصیرت، بی ایمانی، سفاهت، دروغ گویی، بی شعوری، نداشتن تحلیل درست در تجارت، ورشکستگی، سوء عاقبت، کوری، کری، گنگی، ترس از مرگ، عدم استقلال، دشمن پنداری بنحوی که هر صدایی را ضد خود می بیند، همه این علائم از نشانه های هاری معنوی و هاری خصلتی است.
در هاری معنوی جسم سالم است تا جایی که خطاب به رسول خدا(ص) می فرماید: وَ إِذا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسامُهُمْ - گیرایی ظاهرشان تو را به شگفتی می آورد. در هاری معنوی گویایی به اندازه ای است که حتی رسول خدا(ص) تحت تاثیر فصاحت و بلاغت به سخنان آنان گوش می هد. وَ إِنْ یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ. این آراستگی و نیز حفاظ حاصل از بزرگداشت شعائر دینی هاری معنوی را در حالتی از نهفتگی و خاموشی قرار داده است، بیم آن می رود که مومنان از گذشته تا امروز و تا فردا های دور مورد گزش و یا در معرض استنشاق ذرات حاوی ویروس هاری قرار گیرند، لذا خدای متعال در یک هشدار عام - هُمُ الْعَدُوُّ - خطاب به همه مومنان - فَاحْذَرْهُمْ - دوری و پرهیز از آنان را فرمان می دهد.
در هاری جسمی ممکن است روزی محققان مطالعات و تحقیقات ابوعلی سینا و لوئیس پاستور را به انجام برسانند و داروی شفا بخش را به جامعه بشری هدیه کنند. اما موجوداتی که با نفاق اکبر به بیماری هاری معنوی و هاری خصلتی دچار شده اند به هیچ وجه قابل درمان نبوده، نیستند، و نخواهند بود. از آثار بسیار مخرب نفاق اکبر و هاری معنوی عدم پذیرش نصیحت ناصحان و امتناع از حضور نزد رسول خدا(ص) است. وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ تَعالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ. وقتی کسی مورد گزش سگ هار قرار می گیرد و به هاری مبتلا می شود، اولین کاری که اطرافیان او انجام می دهند او را نزد طبیب می برند، بعد از شرح ماجرا، معاینه بالینی و انجام آزمایشات، طبیب با توجه به سن و سال بیمار و اینکه محل گزش کدام قسمت از بدن است، دارویی را تجویز می کند.
اما بیمار در هاری معنوی و در اولین مرحله اطرافیان دلسوز را از خود مایوس می سازد و درخواست آنان را نمی پذیرد. وقتی به آنها گفته می شود بیایید به حضور رسول خدا(ص) شرفیاب شوید، تا شما را درمان کند، نمی پذیرند. به آیه توجه کنید، نمی گوید: بیایید نزد رسول خدا(ص) ناله کنید، ضجه بزنید، به دست و پای رسول خدا(ص) بیافتید و التماس کنان طلب عفو و بخشش کنید. آیه فقط از دارندگان نفاق اکبر می خواهد، تَعالَوْا - بیایید. نیاز به شرح ماجرا ندارد، معاینات بالینی نمی خواهد، لازم نیست شخصیت کذایی شما خدشه بردارد، اما به همین اندازه که در - تَعالَوْا - حرکت و جنبشی هست، شما هم از خود حرکتی نشان دهید. دارویی که رسول خدا(ص) برای شما تجویز می کند، دارویی خوشمزه و بدون عارضه است. یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ. بیایید تا رسول خدا(ص) برای شما طلب بخشش کند.
اما هاری معنوی بمراتب دلهره آور تر از هاری جسمی است. آن قدر دلهره آورتر که قابل مقایسه نیست. لَوَّوْا رُؤُسَهُمْ - آنها سر می پیچند. یعنی بیماری آنچنان در جان اینان رسوخ کرده که دیگر هیچ دارویی پاسخگوی درد آنان نیست. و اینان خود می دانند و از آنجایی که از نشانه های هاری فلج شدن تار های صوتی است، لذا جسارت می کنند و در مرای و منظر کسانی که از سر دلسوزی گمان به نجات اینان داشتند، سر برمی گردانند. و علاوه بر اینکه اعراضشان را از حاضر شدن نزد رسول خدا(ص) به تماشا می گذارند. بی نیازی شان را از استغفار رسول خدا(ص) اعلان می کنند.
عزیزان من می دانید که یکی از نشانه های هاری ترس از آب است. و این در حالی است که: مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ (سوره انبیاء آیه30) حیات هر چیزی در گرو آب است. و تو می بینی که آنها اعراض می کنند، وَ رَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ - و این ترس از آب میل به سعادت و رستگاری را در اینان خشکانده است، بقول ابن عربی: فلا میل فی طباعهم إلى الجهة العلویة و المعانی الأخرویة. خاک وجودی شان استعداد شکوفا سازی گل و گیاه را برای همیشه از دست داده است.
و از نشانه های دیگری که اندیشمندان برای بیماری هاری ذکر می کنند، توهم است. ریشه کبر، تکبر و استکبار نیز در توهم است. وَ هُمْ مُسْتَکْبِرُونَ - چه چیزی باعث می شود که آدمی از استغفار رسول خدا(ص) بی نیازی بجوید؟ و باز هم بقول ابن عربی: لغلبة الشیطنة و استیلاء القوة الوهمیة. خیال می کند کسی است، وقتی آدمی خیال کند کسی است، خیال می کند غنی است، و دیگران نیازمند او هستند و این دروغی بیش نیست و ریشه در بی ادبی یهودیان دارد که گفتند: إِنَّ اللَّهَ فَقِیرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِیاء (سوره آل عمران آیه181)خدا بینواست و ما توانگریم.
استغفار دارویی است که هم پیشگیری می کند، هم درمان می کند و هم جلب نعمت و رحمت الهی را با خود دارد. اثر بخشی این دارو برای وقتی است که گزش سگ آدمی را به هاری مبتلا نساخته باشد.
ادامه دارد ...
بسم الله الرحمن الرحیم
سگ، سگ است.
نوشته ما عنوان سگ شناسی دارد و سگ از جمله حیواناتی است که در نجاست آن هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد و فرقی هم ندارد که این سگ از چه نژادی و از چه سرزمینی و به چه اسمی خوانده می شود.
می خواهد سگ گله باشد یا سگ سورتمه، سگ شکاری باشد یا سگ نگهبان، می خواهد سگ تزیینی دست آموز باشد و یا سگ ولگرد، می خواهد از نژاد سگ قهدریجان(Qahdarijan) باشد یا داگو آرژانتینو(Dogo Argentino)، از نژاد سگ کرد (Kurdish Shepherd Dog) باشد یا از نژاد سگ گرگ شکار ایرلندی(Irish wolfhound)، می خواهد سگ ماشیه باشد یا سگ معلم، هیچ فرقی در نجس العین بودن ندارند. علاوه بر این در بین نجاسات یازده گانه 1 - بول 2 - غایط 3 - منى 4 - مردار 5 - خون 6 - سگ 7 - خوک 8 - کافر 9 - شراب 10 - فقّاع 11 - عرق حیوان نجاست خوار. بنابر روایتی که در کتاب معتبر وسائل الشیعة آمده است: انّ الله تعالى لم یخلق خلقاً أنجس من الکلب. خدای متعال هیج مخلوقی را نجس تر از سگ نیافرید.
منافق دشمن است - هُمُ الْعَدُوُّ - فرقی ندارد که این دشمن حقیقی باشد یا غیر حقیقی، مجازی باشد یا غیر مجازی، یهود و نصاری باشد یا مسلمان، فردی کار کند یا گروهی، زن است یا مرد، سیاه است یا سفید، عروسک است یا عروسک گردان، نویسنده است یا مترجم، بر منبر می نشیند یا پشت تریبون قرار می گیرد، شهری است یا دهاتی، آسیایی است یا اروپایی، از عوام است یا از خواص، معلم است یا متعلم، هر کدام را وقتی پذیرفتی که منافق است باید بپذیری که دشمن است. دشمن انحصار در منافقین ندارد، کفار هم دشمن اند، مشرکین هم دشمن اند، اهل کتاب هم دشمن اند. در بین دشمنان بیرونی شدت دشمنی یهود بیشتر است. لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُود(سوره مائده آیه82). اما شدت ترس رسول خدا(ص) نسبت به سرنوشت امتش از کفار و مشرکین و اهل کتاب و یهود نیست، بیشترین ترس رسول خدا(ص) از منافقین است.
آن دشمنی که می تواند سرنوشت امت رسول خدا(ص) را دست خوش حادثه سازد، تحریف و تغییر اساسی در آن ایجاد کند، آیات و آمال یهود را با زبان بازی و به نام آیات الهی به اجرا درآورد، پست های کلیدی در قوای مقننه و قضائیه بدست آورد، حتی می تواند بر کرسی ریاست جامعه اسلامی تکیه بزند، آن دشمن بدون هیچ شک و شبهه ای نمی تواند از دسته مومنین باشد. ایمان مومن مانع از تعرض او به آیات الهی و آسیب او به مردم مسلمان می شود. آن دشمن قطعا از جبهه کفار و مشرکین هم نیست، کفر و شرک آشکار کافر و مشرک را رسوا می سازد. اما آن دشمن می تواند از مردمی باشد که جسد مومنانه اش در تسخیر افکار یهود است، آن دشمن می تواند از کسانی باشد که موتور متحرکه اش با سوخت حاخامی به حرکت در می آید، آن دشمن می تواند از افرادی باشد که آراستگی اش مومنان را شگفت زده می کند، سخنوری اش همه را مجذوب خود می سازد، و در همان حال می تواند صد راه خدا کند و مومنان را به وادی ارتداد بخواند، ترس رسول خدا(ص) از این دشمن است. آیات الهی و روایات ائمه معصومین(ع) این دشمن را منافق یعنی دو چهره، خوانده است. می فرماید: اِنّى لا اَتَخَوَّفُ عَلى اُمَّتى مُؤْمِناً وَ لا مُشْرِکاً، اَمَّا الْمُؤْمِنُ فَیَحْجُرُهُ إیِمانُهُ، وَ اَمَّا اْلمُشْرِکُ فَیَقْمَعُهُ کُفْرُهُ، وَلکِنْ اَتَخَوَّفُ عَلَیْکُمْ مُنافِقاً عالِمَ اللِّسانِ، یَقُولُ ماتَعْرِفُونَ وَ یَعْمَلُ ماتُنْکِرُونَ.
منافق دشمن است، هُمُ الْعَدُوُّ - و برای اینکه عمق دشمنی منافقان را بهتر درک کنید و کلمه - هُمُ الْعَدُوُّ - برایتان ملموستر شود، بدانید که هیچ یک از ائمه سعادت و رستگاری(ع) بدست کفار و مشرکین به شهادت نرسیده اند، همه این بزرگواران بدست منافقان و مردمی که ظاهر دینی داشتند شربت شهادت را نوشیدند.
قرآن عزیز فقط خصوصیات منافقین را بدون راهکار مبارزه و مقابله با او بیان نکرده است. منافقینی که تا اینجا با تعدادی از خصوصیات آن آشنا شدید، گرفتار نفاق اکبرند. گرچه نفاق به شکل عام دارای سابقه است اما نفاقی اینچنین بعد از غزوه بدر در مدینه همزمان با تاسیس حکومت دینی خود را نمایان ساخت، عناد و دشمنی گرفتاران نفاق اکبر بیشتر با امر رهبری الهی و حاکمیت دینی است. امروزه نیز هرگاه جماعتی از مومنان و مسلمانان در موقعیت حکومت و در صدد حاکمیت دینی برآمدند، با دسیسه ها، فتنه ها، تخریب ها، خبرچینی ها، تحریف ها، و صد ها و هزاران مورد دیگر از این دسته از منافقین مواجه شده و خواهند شد.
حال که خصوصیات منافقین و دارندگان نفاق اکبر را دانستید و آنان را بعنوان خطرناکترین دشمن که می تواند همچون موریانه از درون حاکمیت دینی را میان تهی و زمینه های ویرانی و از هم پاشیدگی آن را فراهم آورد، برسمیت شناختید، فَاحْذَرْهُمْ - از آنان حذر کنید، سنگ حمایت آنان را به سینه نزنید، در میتنگ ها و تجمعاتشان شرکت نکنید، روزنامه ها و مجلاتشان را نخرید، به سایت هایشان وارد نشوید، خبر ها، تحلیل ها، و داده هایشان را از صافی - فَتَبَیَّنُوا (سوره حجرات آیه6) تحویل بگیرید، مراقب باشید در پاسخ به نامه ها، درخواست ها و ایمیل هایی که برایتان فرستادند، سر و رازی را افشاء نسازید. سر سوزنی اعتماد کردن نشان دهنده آن است که معنای - هُمُ الْعَدُوُّ - را بخوبی درک نکرده اید.
خدای متعال با این عبارت کوتاه حجاب از اینان بر می دارد، حقیقت بدون پوشش منافقین را نمایان می سازد، علاوه بر این مقدم شدن - هُم - افاده حصر دارد، یعنی دارندگان نفاق اکبر جز دشمن نیستند. یعنی در دشمنی و عداوت کاملند. یعنی دشمنی در تمامی وجود اینان رسوخ کرده است. اینان در دشمنی - هُمُ الْعَدُوُّ - هستند نه هُمُ الأعداء، یعنی حتی یک استثناء هم وجود ندارد، از فرد فرد اینان باید دوری کرد، جمع اینان و فرد اینان، زن اینان و مرد اینان، مجاز اینان و حقیقت اینان هیچ تفاوتی با هم ندارد.
برای اینکه - فَاحْذَرْهُمْ - سلول سلول و گلبول گلبول تو را دربرگیرد، بدان که نخستین مخاطب آن رسول خدا(ص) است که اکمل الرسل است، او نیز باید دست از مصاحبت با منافقانی که اصل رهبری الهی و حاکمیت معنوی را نشانه گرفته اند، بشوید. نباید به کلام آنان اعتماد کند و برای شنیدن سخن آنان تمایل نشان دهد. نباید نصایح، دلسوزی ها و خیرخواهی های آنان را بپذیرد. اینگونه استنباط می شود که - فَاحْذَرْهُمْ - بیشتر از همه مردم راهکاری کلیدی برای مومنانی است که دستی در حاکمیت دینی دارند و یا در این مسیر حرکت می کنند.
به عبارت دیگر - فَاحْذَرْهُمْ - فریاد بلندش را بر سر نخبگان، نمایندگان، ماموران سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و آنانیکه به هر دلیلی در تیررس منافقین قرار دارند، می کشد، که مراقب باشید فریب منافقین را نخورید. و توجه کنید که در دل - فَاحْذَرْهُمْ - عبارت رعب آور و پرمسئولیت: اگر عالم بلغزد عالم می لغزد و اگر عالم فاسد شود عالم فاسد می شود، وجود دارد. و حتما توجه دارید که در حذر بودن از کسانی که خدای متعال با عبارت - قاتَلَهُمُ اللَّهُ - آنان را به شدید ترین عذاب دنیا نفرین کرده است، و در واقع حیات حقیقی را از آنان سلب نموده است، نشانه محکمی از ایمان و عمل صالح می دهد. و آیا روی گرداندن از حق که در منافقین به اوج خود رسیده برای شما خواننده فهیم ایجاد شگفتی نکرده است؟ و براستی - أَنَّى یُؤْفَکُون؟
ادامه دارد ...