بسم الله الرحمن الرحیم
بغض حاصل شناخت شما از دشمن است .
چه اندازه نگرانید ؟ و این بستگی دارد به اینکه بپرسم چه اندازه بیدارید ؟ هر چقدر بیداریتان زیادتر باشد و آگاهیتان از محیط و جهان بیشتر باشد و هر اندازه بام دانشتان گسترده تر و پهناورتر باشد به همان اندازه نگرانیها و رنجهایتان بیشتر خواهد بود .
هر که در این بزم مقرب تر است
جام بلا بیشترش میدهند
اینکه مولای دربندمان موسی بن جعفر علیه السلام میفرماید : المومن مثل کفتی المیزان ، کلما زید فی ایمانه زید فی بلائه ، ناظر به همین معناست . رابطه ی بلاء و ایمان رابطه ای مستقیم و بی واسطه است . منتهی تلاش بعضی بر این است که افراد مومن و جامعه ی با ایمان تنها یک کفه داشته باشد . مانند کبوتری با یک بال . مسلم است کبوتر با یک بال قدرت پرواز نخواهد داشت . اصلا اصل اولی در پرنده پرواز و اوج است . پرنده هر اندازه بتواند اوج بگیرد ، به همان اندازه جهان را به زیر بال و پر خود خواهد داشت . پرنده روی زمین مانند مرغ است ، که در عروسی و عزا قربانی میشود . بنابراین مومن دو بال و دو کفه دارد ، 1. حب 2. بغض . اینکه در لسان ائمه ی معصومین سلام الله علیهم اجمعین آمده است که : الدین حب و بغض . نشانگر همین معناست . البته حب تمامی سختی های راه را لطیف میسازد و در مقابل بسیاری از دست اندازها و عقبه ها یاریگر مهربانی است . بدون محبت گلهای درخت دین خیلی زیبا نخواهد بود . بوی خوش بخاطر محبت در فضا آکنده میشود . کسی حق ندارد در قدر و منزلت حب و محبت تشکیک کند ، اما نگرانی در آنجاست که جمعی بر آنند تا همه ی دین را در یک کفه گرد آورند . و پرواز را با یک بال انجام دهند . و بال دوم و کفه ی دوم ترازو را نادیده گیرند .
وقتی در حوزه ی روانشناسی اقوام و ادیان وارد میشویم ، میبینیم در هر کدام یک کلمه ی کلیدی وجود دارد . یهود با روانشناسی مظلوم نمایی بدنیا شناسانده میشود . با اینکه یهودیان در قرآن به قساوت و سخت دلی معرفی شده اند و در خارج هر لحظه جنایتی هولناک میآفرینند اما فریاد مظلومیت آنها گوش عالم و آدم را کر کرده است . آنان آنقدر در این راه موفق عمل کرده اند که در موزه های جعل و تحریفشان ، روح و روان مردم بینوا را با انواع حیل تسخیر میکنند ، تا جاییکه اشک بازدیدکنندگان کمترین چیزی است که جاری میشود .
هنگامی که روانشناسی مردم ایران مورد مطالعه قرار میگیرد ، میبینید که ایرانیان همه جا از یک روانشناسی استفاده میکنند و آن پز است . ایرانی دوست ندارد شکست خورده و ستم دیده باشد ، لذا هر جایی هم که شکست به سراغش آمد و زمین گیر شد ، نوعی نوحه سرائی کرد که انگار دشمن به اسارت او در آمده ، و هر جا که در جنگ کم آورده با حربه ی فرهنگ ، دشمن را خودی ساخته است .
اما روانشناسی شیعیان بر اساس محبت است ، و شما بیشتر از هر کلمه ای ، کلمه ی محبت و مشتقات آن را میشنوید . شیعه در جنگ هم بی بهره از محبت نیست . شما جنگ بدون کینه را فقط در شیعیان میبینید . بدون هیچگونه تردیدی دوستانه رفتار کردن با دشمنان را فقط در شیعیان میتوان سراغ گرفت . این روانشناسی را میتوان در رفتار و کردار مردم بسیاری مشاهده کرد . اگر پدری که دخترش را با تنی نیمه برهنه از زیر قرآن به خانه ی بخت میفرستد با این سوال مواجه شود که تن برهنه و قرآن با هم سازگاری ندارند ، در جواب میگوید من دین را دوست دارم . فردی که عرق میخورد و رفتار دینی هم دارد ، گرفتار دین دوستی است ، او فقط دین را دوست دارد . خانه ای که قرآن گرانبهایی را در بهترین وضعیت و در بهترین محل قرار میدهد اما رفتاری مغایر با احکام کتاب آسمانی دارد ، تنها از دین ، دوست داشتن آن و بوسیدن قرآن را یاد گرفته است . آن جوان مسلمانی که غلو میکند وقتی توبیخ میشود ، در پاسخ میگوید این کار دل است و ربطی به دین ندارد ...
آنکه از دین بغض را برمیدارد هر لحظه ممکن است گرفتار دسیسه های دشمن پیدا و ناپیدا شود . توجه کرده اید که کودک به جهت عدم شناخت گاهی با مار سمی خطرناکی دوست شده است ، همین کودک وقتی پا به سن میگزارد با مار دوستی نمی کند . هر چه قدر شناخت کودک و شناخت آدمی نسبت به مار و نسبت به دشمن بیشتر باشد ، به همان اندازه استعداد و آمادگی او بیشتر خواهد بود . بغض حاصل شناخت شما از دشمن است . چه اندازه دشمن شناسی می دانید به همان اندازه بال دیگر دینتان کامل تر است . هر چقدر نسبت به دشمن شناخت داشته باشید به همان اندازه تدارک میبینید . اگر درجه ی دشمن شناسی شما 30 باشد ، درجه ی تدارک شما 25 تا 35 خواهد بود ، اگر درجه ی شناختتان 100 باشد به همان اندازه درجه ی تدارک شما بالا خواهد رفت . اگر در شناختتان نسبت به دشمن کوتاهی داشته باشید و دشمنتان را در حد بسیار ضعیف بشناسید و یا خدای ناکرده اصلا نشناسید ، متاسفانه باید بگویم که هر لحظه ریشه های درخت دینتان در معرض آسیب جدی است .
اگر دشمن دندانهای تیز و نمایانی داشته باشد ، شناخت آن سخت نخواهد بود ، اگر دشمن شاخ های بلندی داشته باشد و از خود بوی بدی منتشر بسازد ، شناخت آن به آسانی میسر است . اگر دشمن استتار نکند و آشکارا حمله آورد مبارزه با او راحت تر خواهد بود . اما اگر دشمن همچون شیطان ، شیطنت های خاص خود را با پوششی لطیف عرضه کند ، مسلما مبارزه با دشمنی که محسوس نیست و ناپیداست ، کاری طاقت فرسا خواهد بود . اگر دشمن موفق شود خود را محبوب بسازد و دلربایی کند آنوقت کار برای بیداران بسیار سخت تر از هر وقت دیگری خواهد شد و امروز آن روز است و نگرانی بزرگان دین از اینکه می بینند روح و روان جامعه در حال تغییر به نفع دشمن است قابل ملاحظه است .
به تاریخ چهارشنبه 20/2/1385