بسم الله الرحمن الرحیم
این جنگ است یا ننگ ؟
جرج واکر بوش که چهره ی مضحک و خنده دارش ، نیات پلید و کراهت شدید او ، از مسلمانان و آزادگان را پوشش داده است ، تصمیم جدی دارد تا در باقی مانده ی عمر ریاست جمهوری اش خاورمیانه ی جدید و به تعبیر مقام معظم رهبری خاورمیانه ی آمریکایی را محقق سازد . تا از این طریق باصطلاح امنیت مردم آمریکا را تضمین نماید . او تنها ابزار تضمین امنیت مردم آمریکا را تغییر دادن روند و مسیر امور در خاورمیانه از طریق مبارزه با ایدئولوژی تروریسم و تشویق امید به آزادی میداند . ( نطق رادیویی 8/5/85 )
پر واضح است ایدئولوژی تروریسم در بیان او ، اسلام ناب محمدی است و تشویق امید به آزادی ، رها گذاردن یهودیان تلمودی به قتل و کشتار زنان ، کودکان و سائر غیر نظامیان است .
آمریکای متمدن و اروپای پیشرفته که از طرفداران پر و پا قرص حقوق بشرند و فریاد وابشرا و وامردمایشان لوده ها و سبک مغز های این سوی آب را هم گاهی فریب میدهد ، در صددند تا با خراب کردن خانه ها بر سر کودکان لبنانی از حقوق بشر دفاع کنند ، بشر در فرهنگ لغت اینان یعنی یک مشت یهودی دزد ، قاتل و غاصب سرزمین های اسلامی .
آن نویسنده ی احمقی که پروتکل های دانشوران یهودی را جعلی میداند ، چه دلیلی واضحتر از فاجعه ی قانا ی دیروز و امروز میخواهد . آنان به جهت اینکه ما مسلمانان را گوئیم میدانند به خود حق میدهند تا هر اندازه که بخواهند کودکان ما ، زنان ما ، پیران ما و جوانان ما را در اسارت نگه دارند و یا با بمب های اهدایی آمریکایی قتل عام کنند . تصور صحنه ی جنگ ظالمانه و تحمیلی که اکنون در لبنان عزیز جریان دارد ، قطعا برای کسانی که از دور نظاره گرند کاری بس دشوار است ، در یک سو هواپیما ، بالگرد ، ناو ، ناوچه ، توپخانه ، تانک ، نفربر ، خمپاره ، تیربار و هزاران سرباز تا دندان مسلح بهمراه کمک ها و پشتیبانی های دولت های غربی و عربی و سازمان های بین المللی و ... و در سوی دیگر مقابله ی چند جوان با سلاح های سبک . این همه امکانات بعلاوه ی قساوت ذاتی و شقاوت همیشگی یهودیان تلمودی ، محکم ترین و قوی ترین نظام ها را میتوانست در همان ساعات اولیه ی نبرد درهم بکوبد . ولی حماسه ی آن چند جوان مومن و فداکار همه ی رشته های چندین ساله ی کارگردانان غربی را پنبه کرد . و جنگ را برای یهودیان شقی به ننگ ابدی تبدیل ساخت .
و امروز به وضوح میتوان استیصال و درماندگی را نه تنها در سربازان و سران وحشی اسرائیل که در تمامی جبهه ی لیبرال دموکراسی غرب مشاهده کرد . این جنگ با هر شکلی که به پایان برسد آغاز چالش های تئوری های تلمودی و غربی است . که در زیر به نمونه هایی از آن اشاره میکنیم .
1) از فردای پیروزی حزب الله فرهنگ بندگی و بردگی اعراب در برابر آمریکا دستخوش حادثه خواهد شد . حزب الله بر هر چه که دم جنباندن است ، خط بطلان کشید . و غرب بدون مردم مرعوب چیزی برای ارائه ندارد .
2) حزب الله و حماسه ی مقاومت طعم واقعی ایستادگی و اتکاء به نیروی ایمان را به همه ی دوستداران رهایی و آزادگی چشاند . غرب و تئوری سازان آن و پخته خوران این سوی آب میدانند ، روزی که مسلمانان از آمریکا قطع امید کنند در ابتدای راه پیروزی قرار گرفته اند .
3) تئوری نویسان غربی مدت ها تلاش کردند تا کلمه ی جهاد را با عنوان تروریسم به خورد مردم عقب مانده ی ذهنی خودشان بدهند ، و آنقدر کلمه ی تروریسم را به کار بردند که جمعی از کودن های این سوی آب را نیز با خود همراه ساختند . امروز مردم دنیا میپرسند این چگونه تروریسمی است که رهبر آن محبوب جوانان و سالخوردگان است . آنانی که گزارش تلویزیون در خبر ساعت 21 به تاریخ 1/5/85 را مشاهده کردند ، حتما بخاطر دارند که آن جوان خوش سیمای لبنانی چگونه پاسخ اسرائیلی ها را داد ، او گفت : تراکت های اسرائیلی از ما میخواهند تا محل استقرار سید حسن نصرالله را به آنان گزارش کنیم . بعد دستش را روی سینه اش گذاشت و گفت سید حسن نصرالله اینجاست در قلب ما .
4) نخبگان ، تحلیلگران ، فیلم سازان و مقامات غربی بیش از شصت سال تلاش کردند تا اعتماد مردم یهودی نسبت به کارآیی و توانمندی ارتش قدرتمند اسرائیل در ایجاد امنیت و آسایش برای مهاجران را جلب کنند و امروز تمامی این تلاش های طاقت فرسا در مقابله ی چند جوان مومن فداکار که از هر گونه حمایتی محرومند بر باد رفته است . تکرار میکنم این جنگ با هر شکلی که به پایان برسد ابتدای مصیبت های سران کثیف و جانی اسرائیل است ، دوشنبه 2/5/85 روزنامه عبری زبان معاریو مینویسد : اولمرت به خوبی میداند که پس از پایان درگیری ها سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله به امت عرب خواهد گفت : ما در جریان جنگ 60 شهید دادیم و سه هزار موشک شلیک کردیم و در برابر ارتش بزرگ اسرائیل شجاعانه ایستادگی کردیم . اینجاست که اولمرت میبایست به سوالات بسیار سختی پاسخ بگوید .
5 و 6 و 7 و ... را خودتان اضافه کنید .