زندگي زيباست اما شهادت از آن زيباتر استسلامت تن زيباست اما پرنده عشق تن را قفسي مي بيند كه در باغ نهاده باشند...و مگر نه آنكه گردنها را باريك آفريده اند تا در مقتل كربلاي عشق آسانتر بريده شوند؟؟...و مگر نه آنكه از پسر آدمي عهدي ازلي ستانده اند كه حسين (عليه السلام) را از پسر خويش بيشتر دوست داشته باشد؟...و مگر نه آن كه خانه تن راه فرسودگي مي پيمايد تا خانه روح آباد شودو مگر اين عاشق بي قرار را بر اين سفينه سرگردان آسماني كه كره زمين باشد براي ماندن در اصطبل خواب و خور آفريده اند؟؟؟....و مگر از درون اين خاك نردباني به آسمان نباشد جز كرمهايي فربه و تن پرور بر مي آيد؟
پس اگر مقصد را نه اينجا در زير سقفهاي دلتنگ و در پس اين پنجره هاي كوچك كه به كوچه ايي بن بست باز مي شوند نمي توان جست....
پس بهتر آنكه پرنده روح دل در قفس نبندد.....
پس اگر مقصد پرواز است قفس ويران بهتر...
پرستويي كه مقصد را در كوچ مي بيند از ويراني لانه اش نمي هراسد.
شهيد سيد مرتضي آوينيخوشحال مي شوم بمنم يه سري بزني[گل][بدرود]