با سلام
مطلبي كه نوشتيد نشان از دريافت نكته اي دقيق و مهم از سوي شما دارد. حقيقت اين است كه در جهان امروز همه چيز رو به سوي فساد و تباهي است. از آنجايي كه در عصر ما پول و سرمايه مادي به علاوه قدرت تبليغاتي و رواني ، دو عامل اساسي براي سلطه بر جهان هست ، و دقيقاً اين دو عامل در مقياسي وسيع و غير قابل انكار در اختيار صهيونيستهاست ، بنابراين بايد گفت كه سلطه جويان حقيقي در دنياي ما ، صهيونيستها مي باشند . اما يك چيز مهم اينجا وجود داره و اون اينه كه مشكل اساسي يه چيز ديگه است و اون نوع جهان بيني خاصي است كه از زمان تحول رنسانس ايجاد شد و يا بهتر بگيم سر باز كرد و بعد از گذشت چندين قرن به مدد ابزارهاي سلطه جويانه كه به مرور در دست صهيونيستها قرار گرفت سيطره كامل بر سراسر عالم پيدا كرد . اين جهان بيني مبتني بر هوي و هوس و خودبنيادي و غرور دست آويز خوبي براي صهيونيستها بوده و اونها به خوبي از خاصيت سلطه جويانه اين بينش بهره برداري كردند.
در نوشته شما اشاره اي شد به مسئله تكرار و عادي كردن امور . بايد گفت كه اين خاصيت تمدن مدرن و لوازم اونه.اينكه مثلاً وقتي در تلويزيون ما اخبار كشتارفلسطين و افغانستان و عراق و غيره بدون هيچ عكس العملي از جانب ما دنبال ميشه و شايد براي ما عادي شده در واقع بخش زياديش به ماهيت رسانه هاي عصر مدرن برميگرده كه با شعار دهن پر كن اطلاع رساني در عصر ارتباطات! به تخريب احساسات و انديشه مردم مي پردازند و و اونها رو سطحي نگر بار ميارن.و الا نميشه بگيم كه رسانه هاي ما هم تحت سيطره صهيونيستها ست.اين خاصيت رسانه در عصر جديد است و اگر ما هرچه بيشتر در مدرنيته فربريم بيشتر به سمت تباهي و غفلت پيش خواهيم رفت و اينها همه تاثيراتي است كه صهيونيست جهاني از اون به بهترين نحو بهره بردار ميكنه.