بنام خدا
هر روز از زندگي يک ايراني به او از طريق رسانه هاي فهيم مياموزند که يک ايراني بايد به چيزهاي زيادي مفتخر باشد و در مقابل اهالي شرق و بخصوص غرب بايد به آنها ببالد .
به ايراني آموخته اند هر گاه در مقابل فناوري و پيشرفت غرب احساس درماندگي و حقارت کرد بدون درنگ از خرابه هاي تخت جمشيد و ديگر بازماندهاي تاريخ کشورش ياد کند و به ديگران نيز ياد آور شود که در هزاران سال پيش داراي چه تمدن و فرهنگي بوده است به بياني ديگر به ايراني آموخته اند که حال را فراموش و در گذشته هاي دور با مشتي از خيالات شگفتي آور زندگي کند .
اين همان فرهنگ و رويه ايست که رسانه هاي ضد ايراني و صهيونيستي و البته کمابيش رسانه ملي ترويج ميکنند . يعني ايراني تو کودن تر از آني هستي که زمان حالت را دريابي و در رويارويي با تکنولوژي غرب به ناچار براي آبرو داري هم که شده مدام بايد گذشته هاي دورت را به رخ بکشي . و جالب اينجاست که همين رسانه ها و شبکه هاي مدافع حقوق ايراني و وطن پرست هنگاميکه اربابان صهيونيستشان براي بهره برداريهاي سياسي از طريق تبليغات سعي در مخدوش کردن چهره ايران باستان در جهان ميکنند صدايي از اين بوقهاي ايران دوست برنمآيد .اما اين فرهنگ و اشاعه آن مربوط به زمان کنوني مانيست بلکه اين فرهنگ سالهاي سال از طريق دشمنان دين ما ترويج ميشود شايد از همان دوران آغازين صدر اسلام و نه در مورد ما بلکه براي تمامي ملتهاي مسلمان و البته هر يک به نوعي و با استفاده از شرايط و رسوم و اقليم هر کشور و ملتي .
ياد آوري و افتخار به گذشته و تاريخ به خودي خودنشان از توطئه دشمنان ندارد اما هنگامي که چندين ملت در مقام مقايسه با هم قرار ميگيرند بايد پرسيد اين مقايسه بر چه ميزان و معياريست ؟ اگر معيار مقايسهء دو يا چندين فرهنگ گذشته و تاريخ است پس هر ملتي بايد بر اساس گذشته خود سنجيده شود و معيار براي همه يکي باشد اما مقايسه زمانيکه معيار براي ملتي گذشته و تاريخ اوست و براي ديگري فناوري و پيشرفت امروزي، مقايسه معنايي ندارد .
و اين تزويريست که دشمنان دين در حق ملتها بخصوص ملت ايران بکار برده اند شاه ملعون را به ياد بياوريم که افتخار سلطنت خود را مديون کورش کبير و هخامنش و گذشته ايران ميدانست و با اين عوام فريبي مردم را در همان خوش خياليهاي شکوه و عظمت هزاران سال پيش در فقرو فحشا و بيسوادي فرهنگي و اجتماعي و سياسي به حال خود رها کرده بود و هنگاميکه که با اعتراضي روبرو ميشد دم از ضد ايراني و غير وطن پرست بودن معترضينش ميزد همان کاري که رسانه هاي منافقين امروزي آن ور آبها براي طرفدار جمع کردن براي خود ميکنند .
و امام ...
امام که آمد همه جاذبه هاي قرون وسطايي ايران در هم شکست.
امام مرد لحظه کنوني و حال بود.
امام هرگز براي مردم سرزمينش از شيريني قصه هاي هزارو يکشب شرقي سخن نگفت در مقابل او افقي روشن و وسيع رو به حال و لحظه و دم کنوني وجود داشت نه گذشته .
قدر حال را دانستن و در زمان و دم حاضر مطابق شرايط اجتماعي سياسي و علمي کنوني زندگي کردن تنها يک نتيجه در بر خواهد داشت و آن هم حرکت به جلوست و پيشرفت اما آنچه خدمه قدرتهاي شيطاني شاه خائن در ايران ترويج کرد در جا زدن و مدام به عقب برگشتن بود .
تقويمها و سالنامه ها از ابتدا تا انتها مملو از نشاندار کردن روزهاييست که براي هر ملتي بزرگ و مهم است . اما فلسفه هر روز نشاندار براي هر ملتي نبايد فراموش شود سالگرد رحلت امام خميني که روح پاکش قرين رحمت باد به معناي حزن و اندوه ناله کردن براي دوري و جدايي از چونين رهبري نيست بلکه به معناي يا د آوري مشقتها وداغ ديدنها تبعيدها براي پيرمرد هشتاو هفت ساله ايست که ميتوانست باقي روزهاي عمرش را در گوشه همان اتاق دنج بنشيند و
$("div.commhtm img").each(function () {
if ($(this).attr("em") != null) {
$(this).attr("src","http://www.parsiblog.com/Images/Emotions/"+$(this).attr("em")+".gif");
}
});