سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انجمن تفکر مبانی

بسم الله الرحمن الرحیم

هال سل و خدا شناسی (11)

پیش از این گفتیم که بشر بما هو بشر موجودی است نیازمند ، سر اینکه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم رو به خدا میکند و میفرماید : الهی لا تکلنی الی نفسی طرفة عین ابدا به همین جهت است . اگر محتاجی را به مستمندی بسپاریم ، وسیله ی سقوط هر دو را فراهم آورده ایم . آنچه در دنیای باصطلاح بیخدایان و یا دنیای پرستندگان خدا ی تخیلی ، عقلی و یا دنیای پرستندگان خدای کتاب مقدس که امروزه آن را خدای یهودی مسیحی میخوانند ، روی داده است ، واگذاری امور به انسان است . خدای حقیقی بکلی از ذهن و اندیشه ی بشر غربی محو شده است ، در عینیت جوامع غربی هیچ نشانی از خدایی که لا اله الا هو عالم الغیب و الشهادة هو الرحمن الرحیم ( قرآن - حشر - 22 ) وجود ندارد  . بشر غربی به بیماری سخت خطرناک آلزایمر مبتلا شده است ، او خدا را به فراموشی سپرده است . و خدا آنان را به خود فراموشی مجازات کرده است .

کاش بشر غربی میفهمید که معجزه ی آخرین رسول الهی برای زمان خاصی و برای مردم خاصی نیست ، این کتابی است که به جهت استفاده از زبان فطرت ، که زبان مشترک بین همه ی انسانها ، در همه ی زمانها است ، کهنگی ندارد ، و از هر فرسایشی مصون است . لذا وقتی از حضرت امام صادق علیه السلام سوال شد که چرا قرآن با تکرار ، نشر و درس جز تازگی اثر دیگری نمیپذیرد ؟ آن حضرت فرمود : لان الله تبارک و تعالی لم یجعله لزمان دون زمان و لا لناس دون ناس فهو فی کل زمان جدید و عند کل قوم غض الی یوم القیامة ( بحار ج 89 ص 15 _ ج 1 تفسیر موضوعی ص 19 آیة الله جوادی آملی ) .

و قرآن چه زیبا با دوستانش سخن میگوید : یا ایها الذین امنوا ای مردم با ایمان اتقوا الله  تقوی داشته باشید و لتنظر نفس ما قدمت لغد و هر کس باید بنگرد که برای فردایش چه تقدیم داشته است و اتقوا الله متقی باشید ان الله خبیر بما تعملون همانا خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است ( قرآن - حشر - 18 ) .

آنگاه همین مومنان را از اینکه مانند آنهایی باشند که خدا را فراموش کرده اند برحذر میدارد : و لا تکونوا کالذین نسوا الله همانند آنانی که به کلی خدا را فراموش کرده اند نباشید . خداوند پی آمد خدا فراموشی را برای مومنان بیان میکند فانسیهم انفسهم پس خدا آنان را از یاد خودشان برد . خداوند فسق و بد کاری را از جمله نشانه های خدا فراموشان و خود فراموشان میخواند اولئک هم الفاسقون آنان براستی از بد کارانند ( قرآن - حشر - 19 ) .

و چه فسقی بدتر از اهانت به ساحت مقدس حضرت عیسی مسیح علیه السلام . به تاریخ 23 دی ماه 1383 شبکه دوم تلویزیون بی بی سی برنامه موهنی و اپرای مستهجنی از جری اسپرینگر پخش کرد که در آن علاوه بر استفاده از کلمات رکیک ، حضرت مسیح به عنوان یک هم جنس باز به تصویر کشیده شد که به تمسخر خداوند میپردازد .

شما بخوبی علت اینکه جوامع آلزایمر زده هیچگونه اعتراضی از خود نشان نداده اند را میدانید ، با این حال در ادامه ، نوشته ی ما ، از زاویه ای دیگر از این نقیصه ی روحی و روانی مردم غرب که گوسفند وار برای قصابهایشان بع بع میکنند و از اینکه گروه گروه در کشتارگاه های فوق مدرن ذبح شرعی میشوند و صدایشان هم در نمیآید ، پرده برمیدارد . 

ادامه دارد .....  



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 85/10/8ساعت  5:5 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    هال سل و خدا شناسی (10)

    آن گناه و خطای فاحشی که باعث شد تا بشر غربی متحیر ، سرگردان و معلق بین زمین و آسمان ماهیت گمشده اش را جستجو کند و هر از چندگاهی در دام تئوری سازان کلاش تشکیلات سری یهود قرار گیرد و همانند غریقی که یتشبث بکل حشیش و مانند بیمار بینوایی که برای تسکین دردش به مسکرات و مخدرات روی میآورد ، و خود را تسلیم دارو و درمانی میکند که در آغاز آن ظاهرا احساس خوشی و آرامش وجود دارد ، اما همینکه مدتی گذشت ، تازه متوجه میشود که هم دارو و هم درمان خود تبدیل به درد بی درمانی شده است ، لذا مرتبه ای دیگر برای رهایی از این سرخوردگی جدید درمان دیگری را تقاضا میکند ، غافل از اینکه مذهب سازان یهودی خود را از پیش آماده کرده اند ، کدام است ؟

    اینک درک شما دوست خوبم را به کنکاش در ایسم های رنگارنگی که کارخانه های مذهب سازی یهود ، به خورد مردم حیران و سرگشته داده است و بعد از اینکه چند صباحی جمعی را به هواداری و جمعی را به مخالفت به جان هم انداخته است ، نیست و نابود شده است ، فرا میخوانم . صراحت لهجه ی دانشوران یهود در پروتکل شماره دو خطاب به یهودیان شرکت کننده در کنفرانس بال سویس جای بسی تامل و تعمق دارد . میگوید : دقت کنید که ما چگونه موفق شدیم داروینیسم ، مارکسیسم و نیچه ایسم را بال و پر بدهیم . یهودیان باید به سادگی به اهمیت نقش ویرانگر نظریه های بالا ، روی ذهن و اندیشه ی غیر یهود پی ببرند

    اصرار و پافشاری رهبران شیطان صفت یهود بر کنار گذاشتن خدای حقیقی و خدا جویی فطرتهای متزلزل شده ی مردم مصیبت زده ی غرب ، آنان را واداشت تا خدای موهومی که مولود قوه ی خیال است را جهت فرو خواباندن روح عصیان و نا آرامی و ایجاد حس خشوع و اطاعت و فرمانبرداری نسبت به قانون و شریعت توراتی به مردم ارائه کنند . واضح است خدایی که از طریق تخیل عرضه شود ، خدایی غیر واقعی و در حد و اندازه ی غول و پری خواهد بود . در مقابل ، جمعی به تبلیغ خدای عقلی در تقابل با خدای تخیلی و ذهنی پرداختند . در گمان آنان خدا ساخته و پرداخته ی قوه ی خیال نیست ، بلکه خدا ، مکشوف عقل آدمی است . او در بیرون از ذهن ، وجود عینی و واقعی دارد . کلماتی مانند فکر ، جان جهان ، جوهر ، موناد مرکزی ، روح ، آگاهی کیهانی ، نیروی حیات ، تقلایی جهانی ، اصل تعین و بنیاد وجود همگی میتوانند نامهای خدایی باشند که مکشوف عقل آدمی است . بدیهی است انحصار معرفت و شناخت خدا از طریق عقل خیانت بزرگی بویژه در حق اهل تحقیق و مطالعه است . و زمانی که آگاهانی دلسوز در صدد ترمیم این درد جانکاه برآمدند . و خواستند عقل را با وحی آشتی دهند ، و نگرشی وحیانی از خدای قادر متعال ارائه کنند ، آنچنان وحی موجود در تورات و انجیل را آشفته ، مهوش و دلهره آور یافتند که یا اقدامی نکردند و یا کار به جایی نرساندند . آخر چگونه میتوان ظاهر آیات کتاب مقدس ، که حضور فیزیکی خدا را نمایش میدهد و فلاسفه ی کتاب مقدس ، که از دیدار مستقیم خدا سخن به میان آورده اند را توجیه کرد ؟ و گفته ی آنانی را که میگویند : وحی در کوه سینا ، ظهور فیزیکی خدا نبود و سخن گفتن خدا ، بر خلاف سخنگویی آدمیان ، با آلات جسمانی صورت نگرفته است را پذیرفت ؟

    اکنون زمان آن فرا رسیده است تا آن گناه فاحش و آن خطای آشکار که اینگونه مردم جوامع غربی را از حق و حقیقت دور ساخته است و آنان را با انبوهی از رذائل و ناهنجاریها و خشونتهای غیر متعارف دست به گریبان ساخته است ، بیان شود .

    ادامه دارد .....   



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 85/10/8ساعت  1:31 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    هال سل و خدا شناسی (9)

    از نشانه های بارز و هویدای کمثل الحمار یحمل اسفارا ، کشیش Pat Robertson از رهبران مسیحیان صهیونیست است ، که در پاسخ سوالی که پرسش میکند : Are God and Allah the same  آیا الله و خدا به یک معناست ؟ میگوید : They are not the same  آن دو به یک معنا نیستند و ترجمه ی Allah به God غلط و نادرست است . To translate Allah as God is wrong و سفارش میکند که یارانش هر کجا کلمه ی Allah دیدند ، بگویند Allah و نگویند God .

    در قرآن کریم ، حدود صد اسم برای خدا آمده است . که هر یک نمایانگر حقیقتی از حقائق ذات مقدس اوست . تنها الله است که نمایانگر ذات دارای همه ی صفات کمالیه و مبرا از هرگونه سلب و نقص است . اگر کلمه ی الله از اله گرفته شده باشد بمعنای ذات شایسته ی پرستش است و اگر از وله مشتق شده باشد بمعنای آن است که عقول در مقابل ذات مقدسش حیران و یا متوجه و عاشق اویند . و اگر وله و اله دو لهجه از یک لغت باشند معنای الله ، ذاتی میشود که موجودات واله و عاشق او هستند و او تنها حقیقتی است که شایستگی پرستش را دارد . حال با چنین شان والایی و با چنین مفهوم بلندی ، آیا درست است که هر کجا الله دیدیم بگوییم خدا ؟ اگر بگوییم الله مساوی است با خدا ، آیا درست گفته ایم ؟ خدا مخفف ( خود آی ) است . و پر واضح است که خدا تمام معنای الله نیست . 

    اگر از پت رابرتسون بپرسید چرا چنین میگویی ؟ در جواب میگوید : چون خدای کتاب مقدس ، خدای محبت و رستگاری است . The God of the Bible is a God of love and redemption او خدایی است که فرزندش را فرستاده تا بخاطر گناهان ما جان دهد و بمیرد . Who sent his Son into the world to die for our sins 

    قطعا دوستان جوانی که خواننده ی این سطور هستند ، تایید میکنند که این نگاه منفعت طلبانه به خدا ، مهمترین مجوز برای ارتکاب گناه و کردار زشت و اعمال وقیحانه نزد یهودیان صهیونیست و مسیحیان یهودی شده ، گردیده است . آیا جنایات بی شرمانه ی سربازان مسیحی صرب نسبت به زنان و مردان بی دفاع بوسنی و کشتار همه روزه ی کودکان و نوجوانان فلسطینی بدست یهودیان تا دندان مسلح و قتل و شکنجه ی غیر نظامیان بی گناه در عراق بدست سربازان آمریکایی و انگلیسی حاصل چنین تلقی ای از God نیست ؟ 

    در ادامه این کشیش هتاک به خدا و رسول مکرمش خشم خود را نسبت به فداکاری و جانبازی استشهادیون مسلمان که جان خود را در طبق اخلاص نهاده اند ، تا از مادران و خواهران ستمدیده و از پدران و برادران رنج کشیده ی خود دفاع کنند ، پنهان نداشته ، در بدی الله میگوید : او خدایی است که از دوستدارانش میخواهد بخاطر او ، در راه رهایی و رستگاری جان دهند . Allah tells people to die for him in order to get salvation آنگاه برای اینکه الله را برای پیروانش کوچک نمایش دهد ، میگوید : الله ، الهه و خدای ماه در مکه بوده است . Allah was the moon god from Mecca .

    توجه همه ی آنانی که زندگیشان را بر پایه ی باصطلاح اصل سقراطی ( همواره از دلیل و بینه تبعیت کن ) بنا نهاده اند ، را به سند محکمی که آقای کشیش برای این ادعای موهوم ، به دوستانش ارائه میدهد ، جلب میکنم . دلیل پت رابرتسون وجود هلال ماه در اسلام است ، اگر باور ندارید کافی است به پرچم کشور ترکیه بنگرید . هلال ماه و یک ستاره در آن میبینید . The flag of Turkey has a crescent moon with a star in it

    راستی چه به سر انسان غربی و انسان جدید آمده است ؟ بحران عدم فهم و اتفاقیکه در افکار و اندیشه ی غرب پدید آمده ، حاصل کدامین گناه بشر غربی است ؟

    ادامه دارد ......  



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 85/10/1ساعت  2:34 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم

    هال سل و خدا شناسی (8)

    در ادبیات رسول معظم پروردگار شصت دقیقه تفکر و اندیشه ، از هفتاد سال عمل و تلاش مخلصانه برای ذات اقدس الهی رجحان و برتری دارد ( تفکر ساعة خیر من عمل سبعین سنة ) .

    در فرهنگ دینی ما ، اولین شرط مجاهده ی با نفس و حرکت بسوی الله ، تفکر است . تفکر ، علاوه بر اینکه کلید ابواب معارف و گنج های کمال و علوم است ، مقدمه ی لازم برای سلوک انسانیت نیز میباشد . و بفرمایش امام خمینی سلام الله علیه بهترین مرتبه ی فکر و تفکر ، اندیشیدن در حق و اسماء و صفات الهی و کمالات پروردگار است . که حاصل این تفکر آگاهی و علم به وجود خالق هستی است .

    اما آنچه امام خمینی رحمة الله علیه به آن تنبه میدهد و من مایلم که دوستان همراه و صمیمی با توجه و عنایت بیشتری آن را مطالعه کنند ، این است که میفرمایند : آدمی باید بداند ، تا زمانی که قلب با دلیل و تفکر ، جوینده ی خداست ، در حجاب برهان گرفتار شده است .  

    این درست استکه :‏دست یافتن به معرفت و ورود در سلک عرفاء بالله که دائما متذکر ذات باری تعالی هستند ، با تفکر صحیح ، ممکن میشود . اما توقف در تفکر ریشه در القائآت شیطان دارد . عقلاء ، همانگونه که خواجه عبدالله انصاری در صفحه ی 15 منازل السائرین میفرماید :  ( التذکر فوق التفکر ، فان التفکر طلب و التذکر وجود ) تفکر را اصل نمیدانند ، اصل ، تذکر و معرفت است ، تفکر تنها حکم نردبان را دارد ، بقای در تفکر از بی تفکری است ، چیزی که دشمن در صدد القای آن است ، همین است ، تفکر منهای تذکر .

    متفکرانی که کتاب میخوانند ، کتاب مینویسند ، کنفرانس میدهند ،  اما متذکر نیستند . خدا را عاشقانه و عارفانه و به سبک و سیاق احرار پرستش نمیکنند . باید بپذیرند که بازیخوردگانی بیش نیستند . قرآن چه زیبا این گروه را ترسیم میکند . مثل الذین حملوا التورایة ثم لم یحملوها کمثل الحمار یحمل اسفارا بئس مثل القوم الذین کذبوا بایات الله و الله لا یهدی القوم الظالمین ( جمعه آیه 5 ) .

    ادامه دارد ......  



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  یکشنبه 85/9/26ساعت  12:39 صبح  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    کوفی و قساوت دل[2]
    کوفی و قساوت دل[1]
    برجام با یهود و گوساله سامری(11)
    برجام با یهود و گوساله سامری(10)
    برجام با یهود و گوساله سامری(9)
    برجام با یهود و گوساله سامری(8)
    برجام با یهود و گوساله سامری(7)
    برجام با یهود و گوساله سامری(6)
    برجام با یهود و گوساله سامری(5)
    برجام با یهود و گوساله سامری(4)
    برجام با یهود و گوساله سامری(3)
    برجام با یهود و گوساله سامری(2)
    برجام با یهود و گوساله سامری(1)
    برجام با یهود و ابو موسی اشعری
    برجام با یهود و روانشناسی اهل نفاق
    [عناوین آرشیوشده]