سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انجمن تفکر مبانی

بسم الله الرحمن الرحیم






گفتگوی علی خلیل اسماعیل با دوستان جوان در مسجد امام سجاد علیه السلام ( قسمت پنجاه و چهارم )




و الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین سیدنا و مولانا ابی القاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم

اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا


اصول کافی در کتاب فضل القرآن ، باب البیوت التی یقرا فیها القرآن حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که قرار است در ارتباط با این حدیث به اندازه ی وسعمان  با دوستان جوان و تحصیلکرده گفتگو و مباحثه کنیم .



وعن لیث بن ابی سلیم رفعه قال : قال النبی صلی الله علیه و آله : نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لاتتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری.

 

12) وقتی میت داخل قبر قرار داده شد ، اولین کاری که برای او انجام میدهند ، تلقین است . به کلمات آغازین ملقن دقت کنید . به مرده میگوید : اسمع ، بشنو . میگوید ، افهم . و این نکته ی بسیار مهمی است . همه ی آنهایی که ساکن خانه ی قبری اند و خانواده ای در تاریکی دارند ، نیازمند فهم و درک اند . مشکل فهم چنین خانواده هایی در درجه ی اول به خاطر از دست دادن فرهنگ شنیداری است . آنها بیشتر ار آنچه که میشنوند ، میبینند .

 

تولید فهم توسط ملقنی صورت میگیرد که بر قبر اشراف دارد و این هم نکته ی بسیار مهمی است . خیلی ها که تمایل دارند در مسائل خانه های تاریک کار کنند ، زمانی این اجازه را به خودشان بدهند که کاملا بر مسائل خانه و خانواده های تاریک اشراف داشته باشند . ورود بدون اشراف کمکی که ندارد ، بماند ، نوعی فضولی و دخالت نابجا بحساب میآید . بعلاوه ممکن است بر شدت تاریکی بیافزاید .

به نکته ی بسیار مهم دیگری هم دقت کنید . همزمان با تلقین ، شخص دیگری در داخل قبر یاریگر ملقن میشود . دست بر شانه ی میت میگذارد ، و هماهنگ با ملقن مرده را تکان میدهد ، و این هم نکته بسیار مهم و قابل تاملی است . مردم ساکن در خانه های تاریک به تکانه نیازمندند . تجهیزات و عوامل تکانه ساز باید خود را به فرمانده و مغزی که تصمیم گیرنده ی خانه و خانواده ی تاریک است ، هر چه بیشتر نزدیک سازند . 

 

13) وقتی رسول الله میفرمایند : و لاتتخذوها قبورا . از خانه هایتان قبر نسازید . یادتان باشد که رسول خدا خالی از هوی و هوسند . آنگونه نیست که فقط حرفی زده باشند . خیر . خانه ها ، همین خانه هایی که ما در آن زندگی میکنیم ، قابلیت آن را دارد که به قبر تبدیل شود . و مسلم است که قبر جای آدم زنده نیست . جای موجودات مرده است . وقتی خانه ای قبر شد ، آدم بظاهر زنده ی آن هم به مرده تبدیل میشود .

آنهایی که در مسائل خانه و خانواده مطالعه میکنند وظیفه دارند که یک دوره ی فشرده ، مرده شناسی و قبر شناسی بخوانند . بعد از مطالعه ، قطعا تصدیق خواهند کرد که امکان زنده کردن مرده وجود ندارد . و این برای مرده های متحرکی که در خانه های تاریک زندگی میکنند ، نیز صادق است .

 

یادی کنم از عصاره ی انبیاء و اولیاء ، تیزهوشترین رهبر مذهبی بعد از ائمه ی اطهار سلام الله علیهم اجمعین ، حضرت روح الله الموسوی الخمینی سلام الله علیه که در سخنانی فرمودند : در گذشته میگفتند ، ملا شدن چه آسان ، آدم شدن چه سخت است . ولی من میگویم :‏ عالم شدن چه سخت است ، آدم شدن محال است . و این یک حقیقتی است .

برای احیای مرده های متحرک زحمتی طاقت فرسا لازم است . زمان میبرد . نباید در این مسیر تسلیم ناامیدی و یاس شد .

به رفتار ملقن دقت کنید . وقتی که بر سر مرده خاک ریختند و نزدیکان او با حالتی که حکایت از قطع امید از بازگشت مرده شان است ، به خانه هایشان برمیگردند ، او همچنان امید دارد ، لذا مدتی بر سر قبر مینشیند . و در انتها دیر تر از دیگران به خانه اش برمیگردد . زنده سازی ، حوصله میخواهد . صبر میخواهد .

 

14) از نشانه های قبر نیازمندی در سکوت است . اگر به رفتار مردم در قبرستان دقت کنید ، میبینید که خانواده ها در عصر پنج شنبه و یا اوقات دیگر خیرات میکنند . معمولا مواد خوردنی میآورند و به نیت کمک به مرده هایشان به فقراء و سایرین تعارف میکنند . در کنار آن سوره ای از قرآن یا دعایی و ذکر مصیبتی برای مرده شان بعنوان هدیه ای معنوی تقدیم میدارند . خانه و خانواده ی تاریک نیز نیازمندیهایی دارد ، از نوع نیازمندیهای خاموش . مرده که در قبر ساکت است ، بخاطر این است که قدرت تکلم از او گرفته شده و این ساکت است ، چون نیازمندیهای حقیقی اش را نمیشناسد . لذا بر یاریگر هاست که توجه کنند . همه ی یاریهایشان مادی یا معنوی نباشد . این دو با هم و در کنار هم موثر است .

 

15) به یاریگر ها و نوحه کننده ها ، بر سر قبر ها دقت کنید . غالبا از خویشان و اقوام نزدیکند . دوستان هم گاهی شرکت دارند . یاریگر خانه های تاریک و خانواده های گرفتار قبر شایسته است ، ابتدا خویشان و اقوام باشند . اگر اقوام خود را کنار بکشند و یاخودشان در این مصیبت همکاری داشته باشند ، تاریکی به ظلمات مبدل میشود .

همیشه بر سر قبر تجمع نیست ، گاهی یکی و گاهی دو نفر حضور دارند . یاری کننده های خانواده های گرفتار تاریکی حتما نباید فردی یا جمعی باشند . نگاه کنند چه چیزی اقتضا میکند ، همان را اجرا کنند .

باز هم به یاریگر ها در سر قبر دقت کنید . برای مرده هایشان فلسفه و منطق نمیخوانند . غالب ذکر ها جنبه ی احساسی و عاطفی دارد . حتی لحن خواننده ی قرآن هم سرشار از حزن است . یاری کننده های خانه های تاریک نیز دقت کنند که در برخورد با این قبیل مردم از عنصر عاطفه و احساس نهایت استفاده را ببرند . گاهی شده که اینان بیشتر از هر چیزی به محبت نیازمندند .

 

16) مرده ی در قبر ، با مرده ی در خانه با هم تفاوتها و اشتراکاتی دارند . اشتراکشان زندگی در تاریکی است و تفاوتشان سکون اولی و تحرک دومی است .

مرده تا وقتی که در قبر است ، همه ی آثار و عوارضش برای خودش است . حتی به قبری که همسایه ی اوست ، کاری ندارد . اما بهر دلیلی اگر مرده در خارج قبر قرار گیرد ، اذیت کننده خواهد بود . بهمین جهت توصیه شده در فرصت نزدیک مرده را به خاک بسپارند .

اگر به هر دلیلی ، تجمعی از مرده ها در شهر یا روستایی واقع شود که امکان جمع آوری سریع وجود نداشته باشد ، به درخواست مردم و مسئولین گروه هایی با انواع و اقسام تجهیزات از هلیکوبتر گرفته تا سم پاشهای کوچک ، به ضد عفونی کردن آن شهر یا روستا میپردازند .

واضح است که غفلت از این امر خوشایند احدی نیست ، سبب بیماریهای فراوانی میشود ، آب و هوا را آلوده میسازد بعلاوه حاکمان و دولت مردان را متهم به اهمال و کم کاری و نعوذ بالله متهم به دست داشتن در این فاجعه ی سیاه میکند .

گاهی بویژه در جنگها پیش آمده که سربازان به دستور فرماندهانشان مرده های دشمن را در گور های دسته جمعی قرار داده اند . آنان برای مرده های دشمن حرمتی قائل نیستند ، اما میدانند وجود مرده بیرون قبر با وجود اینکه هیچگونه تحرکی ندارند ، به آنها آسیب وارد میسازد . 

مرده های متحرکی که ساکن خانه های تاریک هستند ، بر خلاف مرده های در قبر توانایی خروج از خانه را دارند . حضور گسترده و پراکنده ی آنان بدون هیچ مانعی در جامعه ، همیشه باعث نگرانی متفکران و اندیشمندان بوده است .

اگر جمعی و اگر دولتی متاثر از داده ها و تشر های سازمانهای حامی خانه های تاریک و حامی مرده های متحرک از ضد عفونی کردن و جمع آوری کردن آنان سرباز زند ، قطعا به این جماعت خدمت نکرده است و در حق سائرین هم خیانتی نابخشودنی روا داشته است .

ادامه دارد ....                   



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  یکشنبه 86/4/10ساعت  10:53 صبح  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم





    گفتگوی علی خلیل اسماعیل با دوستان جوان در مسجد امام سجاد علیه السلام ( قسمت پنجاه و سوم )



    و الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین سیدنا و مولانا ابی القاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم

    اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا


    اصول کافی در کتاب فضل القرآن ، باب البیوت التی یقرا فیها القرآن حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که قرار است در ارتباط با این حدیث به اندازه ی وسعمان  با دوستان جوان و تحصیلکرده گفتگو و مباحثه کنیم .



    وعن لیث بن ابی سلیم رفعه قال : قال النبی صلی الله علیه و آله : نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لاتتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری

     

    7) ظاهر زیبای قبر سر سوزنی از پی آمد های درون قبر نمیکاهد . اگر خانه ای قبر شد ، دیگر ظاهر آراسته ی خانه کمکی به اهل خانه نمیکند . آن شعر معروف سعدی علیه الرحمه برای اینجاست : صورت زیبای ظاهر هیچ نیست --- ای برادر سیرت زیبا بیار . 

     

    8) در قبر از سجاده و مهر و تسبیح خبری نیست . باب عمل بکلی بسته است . آنجا بدن کرم میگذارد . من بدنی که کرم گذارده را دیده ام . در اسارت ، اسیری بود که شلاق دشمن گوشت تنش را برده بود ، بعد از مدتی داخل زخم های تنش کرم حرکت میکرد . این خاصیت بدن خاکی ماست . در خانه ای که بواسطه ی رفتار اهلش به تاریکی گراییده و قبر شده ، شما فقط کرم های ریز و درشت میبینید . بقول بعضی ها فتامل .

     

    9) برای مرده ی داخل قبر آرزو معنا ندارد . اینجا محل برآوردن آرزو ها نیست . قطعا آرزویی برآورده نخواهد شد . تمام خانه ها و خانواده های گرفتار تاریکی در پی برآورده کردن آرزو های ریز و درشتشان هستند . مدام حرص میزند ، ربا میخورد ، وام میگیرد ، بینوا هایشان سرقت میکنند ، اسم و رسم دار هایشان اختلاس میکنند . بی ناموسی میکنند . دیوث میشوند . ولی چرا طعم آرامش را نمیچشند ؟ این اوهام است ، که به این دنیا اعتبار داده است . در حقیقت این دنیا با همه ی بزرگی اش یک قبر است . منتها قبر با اعمال شاقه

     

    10) دقت کردید یا نه ؟ مرده را که میخواهند داخل قبر بگذارند ، سه مرتبه تا بالای قبر میآورند و در مرتبه ی سوم او را داخل قبر قرار میدهند . همه ی مردم خوب ما دقت کنند که زندگی قبری و خانه ی تاریک به تدریج نمود پیدا میکند . شتر دزد اول تخم مرغ دزد بوده . اهمیت پرهیز از گناهان کوچک به همین خاطر است . 

     

    11) شما به قبرستان بروید و خوب حالات مردم را نگاه کنید . من دقت کردم . بعضی ها آنچنان در تاریکی اند که لحظه به لحظه دارند با حرکاتشان ، برخوردشان و نوع مکالمه و مفاهمه یشان آیه ی الهکم التکاثر . حتی زرتم المقابر را تفسیر میکنند . بعضی هم نوعی راه میروند که به مرده ها فخر میفروشند که ای بیچاره ها شما مردید و من زنده ام . هیچ گمان و احتمال مرگ برای خودشان نمیدهند . قطعا گمانی باطل است .

    در این دنیا هم مصونیت از زندگی قبری و خانه ی تاریک به کسی داده نشده . با کمترین لغزشی خانه ای قبری و خانواده ای در قبر خواهید داشت .

    شما حق ندارید بگویید من میخواهم مثلا سه دقیقه یا چهار دقیقه به دستگاه تنفسی ام استراحت بدهم . سه دقیقه در مقابل هفتاد هشتاد سال عمر چیز زیادی نیست . ولی همین چند دقیقه ی کوتاه شما را به قبر میفرستد . مراقبت برای داشتن زندگی سالم تعطیل بردار نیست .

     

    ادامه دارد ...         



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  شنبه 86/4/9ساعت  6:8 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم




    گفتگوی علی خلیل اسماعیل با دوستان جوان در مسجد امام سجاد علیه السلام ( قسمت پنجاه و دوم )


    و الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین سیدنا و مولانا ابی القاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم

    اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا


    اصول کافی در کتاب فضل القرآن ، باب البیوت التی یقرا فیها القرآن حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که قرار است در ارتباط با این حدیث به اندازه ی وسعمان  با دوستان جوان و تحصیلکرده گفتگو و مباحثه کنیم .



    وعن لیث بن ابی سلیم رفعه قال : قال النبی صلی الله علیه و آله : نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لاتتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری.

     

    یادتان باشد که ما داریم بحساب خودمان در باره ی کلام رسول خدا صحبت میکنیم ، از خود حضرت کمک میطلبیم . از او به جد میخواهیم که در زبان و فهم الکن گوینده گشایشی قرار دهد . تا بتواند از پس این مهم بر آید . میفرماید : خانه هایتان را با تلاوت قرآن نورانی کنید . از آنها قبرستان نسازید همانطور که یهودیها و نصرانیها خانه هایشان را به قبرستان تبدیل کردند .

     

    در این ارتباط یک محقق یهودی حرفهای خوبی دارد ، میتواند به ما در تبیین سخن رسول الله کمک کند و ما هم گفتیم که ایرادی ندارد از حرف خوب دیگران حتی اگر مسلمان هم نباشند استفاده کنیم .

     

    روزی شاهد نزاعی بین استادی مسن ، موقر ، با سواد و دلسوز با دانشجویی جوان ، کم تجربه و جسور بودم ، نقل آن خالی از فائده نیست .

     

    ابتدا استاد از کلاس و سالن کنفرانس بیرون آمد و سیگاری روشن کرد . دانشجویی هم در پی استاد از سالن خارج شد ، او هم سیگاری روشن کرد . استاد رو کرد به دانشجویش و گفت : سیگار نکش . اما آن جوان جسارت کرد و به استادش که حکم پدر و ولی او را داشت ، گفت : شما خودتان سیگار میکشید و به من میگویید سیگار نکشم ؟

     

    استاد دنیا دیده و سرد و گرم روزگار چشیده در مقام پاسخ حرفی زد که همین حالا که نزدیک سی سال از این حرف میگذرد شرمندگی و پذیرش را توامان در چهره ی آن جوان میبینم . برای ما هم درس است .

     

    آن استاد گفت : اگر از دهان سگی در و جواهر بیرون آید ، شما برنمیداری ؟ میگویی چون از دهان سگ خارج شده نجس است ؟ و یا نه ، برمیداری ، آب میکشی و استفاده میکنی . آن جوان گفت : مسلما برمیدارم ، آب میکشم و استفاده میکنم . استاد اندیشمند ما گفت : عزیز من ، این حرف من همان جواهر است . گرچه من عامل نیستم ، اما معنایش این نیست که مضرات کشیدن سیگار را نمیدانم . من این راه کج و این مسیر غلط را رفته ام . دوست دارم شما گرفتار نشوی .

     

    حالا میشود از یک یهودی ای که مسیر غلط را تجربه کرده و در مقام نصیحت و دلسوزی برای مردم قوم و قبیله ی خودش مطلب و مطالبی دارد ، استفاده کرد . اما آن نکته ی کلیدی که در بیان استاد الهی ما وجود داشت و امروزه در بسیاری از جاها مفقود میبینم ، و آن آب کشیدن است . ابتدا آب بکشید و از نجاست خارج بسازید و در آخر استفاده کنید .

     

    دنیای عجیبی برای ما طراحی کرده اند . در و دیوار شهر پر شده از تابلو هایی که به مردم میگوید : ابتدا سبزیجات را ضد عفونی کنید . اگر ضد عفونی نکنید مبتلا به اسهال میشوید . اسهال بد است . اما تابلویی ندیدم که بگوید : حرفهای وارداتی ، اندیشه های وارداتی ، کتابهای وارداتی ، فیلم های وارداتی ، لودگی های وارداتی و مد های وارداتی را ضد عفونی کنید . بوی گند اندیشه ها و مد های اسهالی که امروزه ملائک آسمان را هم میآزارد بخاطر این است که بدون آبکشی و بدون استفاده از هر ماده ی ضد عفونی کننده ، آنچه را که از آن سوی آب آمده ، استفاده میکنیم . این کلمات و عبارات را که بکار میبرم ، عمد دارم ، ما اگر کلمه سازی نداشته باشیم ، اگر مفهوم سازی نداشته باشیم ، اگر مهاجم نباشیم ، آنها که بیکار نمینشینند ، آنها برای ما ، برای دختر های ما ، برای پسر های ما و برای سمبل های شرف و پاکدامنی ما ، کلمه میسازند . این عبارات را که من در گفته ها و نوشته هایم بکار میبرم ، مثل اندیشه های اسهالی ، مد های اسهالی ، نطفه های غنی شده ، سحت خوار ، اذاعه گر و چیز های دیگر را شما هم به تکرار و فراوانی بکار ببرید . آنقدر بکار ببیرید که جرات نکنند ، هر حرفی ، هر اندیشه ای و هر مدی را آب نکشیده و ضد عفونی نشده استفاده کنند .

     

    چون میخواهم این قسمت از صحبتهایم را بر اساس مقاله ی آقای Kerby Anderson که متن اصلی آن در سایت leaderu.com قرار گرفته و ترجمه خام آن را ماهنامه ی سیاحت غرب در فروردین 83 با عنوان افول خانواده منتشر ساخته است ، ارائه کنم ، لازم میبینم ، زهر آن را بگیرم و بعد تقدیم شما دوستان خوبم کنم .

     

    از آنجاییکه در حدیث رسول الله از خانه های یهود و نصاری تعبیر به قبر شده است . و این زهر خطرناک متاسفانه در بسیاری از سرزمین ها قابل رویت است ، و روز بروز هم بر تعداد خانه های تاریک افزوده میشود . چند نشانه از قبر و حواشی آن بدهم و بعد ، از افول خانواده که در مقاله ی آقای کربی اندرسون آمده ، پرده بردارم .

     

    1) از اولین نشانه های قبر تاریکی وهم آور آن است . وحشت برخاسته از تاریکی بحدی است که قابل تصور نیست . تاریکی حرکت و جنبش را از آدمی سلب میکند . این چشم بواسطه ی نور است که میبیند ، نور را که از آن بگیرید ، اگر بخواهد هم نمیتواند راه نجات را پیدا کند . افهم .

     

    2) از دیگر نشانه های قبر تنگی و در مضیقه بودن است . و خدا نکند که آدمی گرفتار این بلای سیاه شود . در تهران شخص موجه ای مرا به خانه اش برد ، و از من تقاضا کرد که همین صحبت های دوستانه را با صدای بلند بگویم . در بازگشت از او پرسیدم ، چرا چنین تقاضایی را از من داشتی ؟ گفت : اگر تهران را هم در این خانه بریزم باز هم همسرم در مضیقه است . اگر صد متر را به دویست متر و به دو هزارمتر تبدیل کنم ، او باز هم احساس خفگی میکند . من هم یک آدم هستم ، میترسم ، بخاطر این مرض همسرم آلوده ی گناه شوم . گفتم شما بلند تر حرف بزنی ، شاید لحن آمیخته با درد و رنج شما موثر واقع شود .    

     

    3) از نشانه های بارز قبر فردیت است . آدمی در قبر تنهاست . و امروز از معضلات خانه و خانواده های تاریک فرد گرایی افراطی است . آن چیزی که خانه را خانه میسازد ، فقط دیوار نیست ، اگر یک نفری فقط دیوار بسازد ، نمیگوییم خانه ساخته است . اگر یک فردی از خانه فقط پنجره های آن را تهیه کرده باشد ، نمیگوییم خانه دارد . اگر یک فردی همه ی اجزاء خانه را تهیه کند ، در ، دیوار ، سقف ، لوله ی ِ آب ، کنتور برق ، و دیگر چیز ها . و آن ها را در یک کناری بگذارد ، ما نمیگوییم او خانه دارد . زمانی که در و دیوار و سقف بر هم قرار گرفت . لوله ی آب ، آب آشامیدنی را به خانه آورد و کنتور برق نور خانه را تامین کرد ، این میشود خانه . خانواده هم همینطور است .

    اگر پدر مدیریت داشت ، نقش داشت و مادر با ریاستش به خانه گرما بخشید . فرزند زایید و مدیر و آموزگار اولین دانشگاه فرزندش خودش بود . این میشود خانواده . بعضی گمان میکنند ، این حرف شعار است ، در صورتی که همه ی مردم این کلام رسول الله را میدانند که : اطلب العلم من المهد الی الحد . ز گهواره تا گور دانش بجوی . اگر قرار است گهواره کلاس باشد ، قطعا مادر معلم آن کلاس است . و امروز در خانه های تاریک ، همه چیز هست ، پدر هست ، مادر هست ، فرزند هست . اما تک ، تک . فرد ، فرد . تنها چیزی که اینان را سر هم جمع کرده ، این است که خانه ، خوابگاهی است . رستورانی دارد و مستراحی . فردیت تهوع آور همه ی علقه های زیبا و معنوی خانه و خانواده را از بشر امروزی گرفته است .

     

    4) از نشانه های دیگر قبر متلاشی شدن بدن آدمی است . زشت و زیبا ندارد . ریز و درشت ندارد . قبر فقیر و غنی نمیشناسد . پهلوان و غیر پهلوان نمیکند . هر کسی مدت کوتاهی در قبر قرار گیرد ، بدنش متلاشی میشود . و از علائم مذهب فردگرایی همین از هم پاشی اعضای خانه و خانواده است .

     

    5) از نشانه های دیگر قبر ، سرازیری است . اینکه میگویند خدایا در سرازیری قبر بداد ما برس ، واقعا درست است . این یک سرازیری واقعی است . خانه های تاریک سیر قهقرایی ، سیر در سرازیری دارند . اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک ‍ حکایت از سرازیری در خانه های قبری و تاریک دارد . نقش اصلی در چنین خانواده هایی به پایین تنه داده میشود . شنیدید النار محفوفة بالشهوات . و یا اینکه حفت النار بالشهوات . شهوت به پایین تنه به سرازیری کار دارد . خیلی جالب است از مستحبات دینی ما این است که وقتی میخواهید کلاه برسر بگذارید یا دستار ببندید ایستاده این کار را بکنید وقتی هم که به خدا به معنویت و به زیباییها فکر میکنید ، جریان خون به سمت بالا کشش پیدا میکند و وقتی خواستید شلوار بپوشید ، میگویند بنشینید . به شهوت که فکر میکنید جریان خون به سرازیری تمایل پیدا میکند .

     

    6) از خصوصیات قبر عمر طولانی آن است . معمولا تا سی سال برای قبر حرمت نگه میدارند . اگر کسی به هر دلیلی در قبر زنده شد ، فقط لحظات کوتاهی فرصت دارد تا با فریاد برآوردن و صدا زدن اسباب رهایی خود را فراهم آورد . دقت کنید که در آیین دینی ما بعد از اینکه مرده در خاک قرار گرفت و همه که رفتند ، شخصی مدت کوتاهی بر سر قبر میماند .

    گناه ، قبر ساز است ، تاریکی آفرین است ، هر گناهی نقطه ی سیاهی را در قلب ایجاد میکند . گناهکار ، شیطان پرست است و شیطان پرستی را دنیای تاریکی میگویند . ما گمان نکنیم برای شیطان پرستی حتما باید در کلیسای شیطان آقای آنتوان لوی یهودی ثبت نام کنیم .

    حال اگر کسی به هر دلیلی خانه اش را تاریک یافت ، همان گناه اول فرصت دارد ، با فریادی که بر سر شیطان میکشد اسباب رهایی و نجات خود را فراهم آورد .

    درست است که در آیین دینی ما فرصت بازگشت به دنیای زنده ها و به سرزمین روشنایی تا لحظه ی معاینه و تا لحظه ی مرگ است . ولی خودمان عقلمان را قاضی کنیم ، ببینیم چند درصد امکان دارد کسی که سی سال ، چهل سال غرق در گناه و لذات شهوانی بوده ، احتمال دارد ، بتواند در آخرین لحظات عمرش که هول و اضطراب و درد و ناراحتی همه ی وجودش را گرفته موفق به توبه و انابه شود ؟ تصدیق میکنید که کار آسانی نیست و درصد چنین توبه ای خیلی پایین است .

    یک آقایی در همان شهر محل تولدم بود که به حرفه ی پر درآمد گدایی اشتغال داشت ، من برای علم پلید و دروغ پزشکی جدید هم حرفهایی دارم ، بماند برای بعد ، این پر درآمدی شغل گدایی کار دست بعضی از مریض های فقیر داده است . به پزشک مراجعه میکند مثلا برای عمل جراحی ، پزشک علاوه بر پولی که رایج است و حلال ، مبلغی هم با پر رویی زیر میزی میخواهد . وقتی سوال میکنیم آقا این پول دیگر برای چیست ؟ میگوید : سی سال درس خواندم برای چندرغاز پولی که دولت میدهد ؟ اگر گدایی کنم بیشتر پول در میآورم . بنده ی خدا راست میگوید . البته کار پزشک زیر میز خور که شاخه ای از همان سحت خواری یهودیان است ، به دزدی بیشتر شباهت دارد . اما چون دولت و دستگاه قضایی پزشک را مواخذه نمیکند ، میگوییم الگوی پزشکان سحت خوار ، گدا ها هستند .

    آن آقای گدای شهر ما سی سال لب و لوچه ی خودش را کج کرده و با آه و ناله از مردم پول گرفته ، این دیگر خمیره ی وجودی او شده . دوستان نوجوان و جوان من روزی از سر تفریح به این بنده ی خدا گیر دادند که تو این همه گریه و زاری میکنی مگر مردم از یک قران بیشتر به تو میدهند ؟ ما به تو پنج قران میدهیم ، تو بخند . کسی که سی سال نخندیده ، بعد از سی سال ، عضلات صورت و لب های او بسختی اجازه ی چنین کاری را میدهد . این گدای حرفه ای شاید چیزی حدود یک ساعت طول کشید ، تازه بعد از یک ساعت لبخندی زد . یک لبخند ، پنچ قران ، جا داشت در کتاب رکورد ها ثبت میشد . غرض اینکه ، تغییر و عوض شدن آدمی امر آسانی نیست . درخت گناه که ریشه دار شد . دل کندن از گناه سخت خواهد شد . 

    احساس کردید نور ایمان در خانه و خانواده کم رنگ شد ، این پا و آن پا نکنید . اینجا سریع تصمیم بگیرید ، و الا فضا خالی از اکسیژن خواهد شد . مرگ حتمی است .

     

    ادامه دارد .....                                              



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  شنبه 86/4/9ساعت  2:51 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم



    گفتگوی علی خلیل اسماعیل با دوستان جوان در مسجد امام سجاد علیه السلام ( قسمت پنجاه و یکم )

    و الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین سیدنا و مولانا ابی القاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم

    اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا


    اصول کافی در کتاب فضل القرآن ، باب البیوت التی یقرا فیها القرآن حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که قرار است در ارتباط با این حدیث به اندازه ی وسعمان  با دوستان جوان و تحصیلکرده گفتگو و مباحثه کنیم .



    وعن لیث بن ابی سلیم رفعه قال : قال النبی صلی الله علیه و آله : نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لاتتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری.

     

    یکی از دلائلی که تمایل دارم و اصرار میکنم که خودتان به پاسخ سوالاتتان برسید ، این است که اولا شماها جوانید ، توانایید . از سواد و دانش قابل قبولی برخوردارید بعلاوه دارای ایمان و عقیده هستید . کافی است یک مرتبه خودتان به پاسخ برسید ، همینکه طعم خوشمزه ی آن بر ذائقه یتان قرار گرفت ، دیگر یا پرسش نمیکنید و یا به ندرت پرسشی را نزد دیگری میبرید .

     

    علت دیگری که مرا وادار میسازد از پاسخگویی طفره بروم این است که واهمه دارم که جلسه ی ما دچار الکلام یجر الکلام شود . آنوقت معلوم نیست بتوانیم در زمان محدود مطالبمان را به پایان برسانیم .

     

    مورد دیگر اینکه حتما شنیدید که باد آورده را باد میبرد . البته تا حدی درست است . اگر آنچه را که بعنوان عقیده میخواهید در ذهن و اندیشه یتان ماندگار شود ، باید برای آن پشتوانه ای از زحمت و مشقت درست کنید . نازپرورد تنعم نبرد راه بدوست --- عاشقی شیوه ی رندان بلاکش باشد .

     

    و در آخر اینکه اینگونه جلسات همان انا هدیناه السبیل است . ما راه را به شما نشان میدهیم و شما دو گروه میشوید .  اما شاکرا ، که تعدادتان زیاد نیست اما اهمیت و اعتبارتان نزد خداوند بیشتر است در مقابل گروه دوم . و اما کفورا ، که ظاهرا تعدادشان بیشتر است اما از اهمیت و اعتباری برخوردار نیستند . امید است گروه شاکرین مطالب را پیگیری و کامل کنند . مقالات و کتابهایی که در کتابخانه ها خاک میخورند به انتظار گروه شاکرین نشسته اند .

     

    با این حال برای اینکه دلخور نشوید و از بنده بی ادبی ای سر نزده باشد ، به سوال دوست مان حسین آقا بصورت مختصر میپردازیم .

     

    دوست ما میگوید : آقای عبدالله شهبازی که مورخی موجه و پر کار است ، در سخنرانی شان در دانشگاه تهران پروتکلهای دانشوران یهود را جعلی دانسته اند و حالا حسین آقا از بنده میخواهند که در گفته هایم از پروتکلهای حکمای یهود شاهدی نیاورم . 

     

    باید بعرض رفقا و حسین آقا برسانم که آقای شهبازی نفر اولی نیست که پروتکلها را جعلی میداند . سالها قبل از آقای شهبازی بطور دقیق 14/5/1935 قاضی ای که پنج تن از اعضای جبهه ی ملی سویس را که به اتهام انتشار پروتکلها محاکمه میکرد ، حکم به جعلی بودن این پروتکلها داده بود . یکی از شگرد های دشمن یهودی ، شکاف بین عقلای جامعه است . شکاف عقلاء در حکم یک انتحار تدریجی است . دو سال بعد در نوامبر 1937 شعبه ی کیفری دیوان عالی حکم جعلی بودن پروتکلها را باطل اعلام کرد . افتادن در دام جعلی بودن یا جعلی نبودن خواست یهودیهاست . آنها بیشتر دوست دارند که ما سر گرم این حرفها باشیم .

     

    چه جعلی باشد چه غیر جعلی ، حسین آقا بداند که امروزه آن خطر غم انگیزی که آقای ژرژ لامبلن در مقدمه ی کتاب اسرار سازمان مخفی یهود از آن نام میبرد ، تا حد زیادی واقع شده است . جنگی که اولاد اسرائیل برای از بین بردن افراد بشر و تسلط بر دنیا طراحی کرده بودند ، باندازه کافی علاوه بر آشکار شدن ، ثمر داده است .

     

    با این وجود بنده استنادات آقای شهبازی را رد نمیکنم . آنچه فهم اندک من میفهمد و مطالعات پراکنده ام به آن شهادت میدهد . زنده بودن و جاری بودن پروتکلهاست . تا ببینیم اجتهاد شما در آینده چه حکم میکند .

     

    برگردیم به بحثمان . بسم الله الرحمن الرحیم . الم . ذالک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین . تنها کتابی که در آن شائبه ی تحریف و جعل وجود ندارد و آدمی براحتی میتواند به کلمه کلمه ی آن استناد کند و حرف بزند ، قرآن مجید است . دعا کنید تا قرآن را خوب یاد بگیرم و در سری بعدی جلسات ، یهود را از طریق قرآن برایتان بازشناسی کنم .

     

    حقیقتا قرآن کتاب متین ، محکم و مبارکی است . منتها مبارک است برای کسانی که با تامل و تعمق به آن میپردازند . میفرماید : فاقصص القصص و این یک ضرورت است . این همانی است که مولایمان در نامه ی 31 به آن اشاره میکند : و اعرض علیه اخبار الماضیین . ما باید از گذشته ها اطلاع داشته باشیم . سرنوشت اقوام و ملل گذشته را بدرستی بدانیم . اما قرآن نمیخواهد مردم را با یک بال به پرواز در آورد ، بر خلاف علوم جدید . از ابتدا هم که قرآن نازل شد ، همینطوری بود . یعنی از اول نگفت فقط بخوان . نگفت اقراء . خواندن تنها معلوم نیست که راه نجات باشد و یا به عبارت درست اقراء به تنهایی معلوم است که راه نجات نیست . آنچه که راهگشاست : اقراء باسم ربک است . اقراء به جهت نیاز دارد . همه ی آنهایی که ما را در مطالعه به بیطرفی و خنثی گری دعوت میکنند ، بازی خوردگانی بیش نیستند . حداقل قرآنی فکر نمیکنند . قرآن نمیگوید : فاقصص القصص . خوب فاقصص القصص که چه بشود ؟ فاقصص القصص لعلهم یتفکرون .

     

    آنچه بر قلب نازنین محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم فرود آمده ، کتاب قصه نیست که بخواهیم با آن اوقات فراغتمان را بگذرانیم . رمان نیست ، خواب به چشممان نمیآید ، حالا کمی قرآن بخوانیم تا چشممان خسته شود که به خواب برویم . نه ، اصلا چنین نیست . قرآن اگر کتاب خواب بود که این همه دشمن نداشت . مومن که در روایات حرمتش از کعبه بیشتر است ، المومن اعظم حرمة من الکعبة . اگر خواب باشد که دشمن ندارد . همه ی دعواها سر بیداری است . دعوا سر فاقصص القصص نیست . دعوا سر لعلهم یتفکرون است . اقراء همه جا هست . کسی نمیگوید نخوان . همه میگویند بخوان . سر خواندن دعوا نیست . سر جهت خواندن دعواست . دعوا سر باسم ربک است . 

     

    قرآن فاقصص القصص لعلهم یتفکرون دارد . امیر سلام الله علیه درخطبه ی 182 و ان لکم فی القرون السابقة لعبرة دارد . 

     

    اگر دشمن مواد مخدر را عریان در اختیار شما قرار داد و شما استفاده نکردید . خوب درود بر شما اما کار سختی انجام ندادید . اگر دشمن مواد مخدر را شکیل و زیبا بسته بندی کرد ، بعنوان کتاب ، فیلم ، سریال ، سایت ، و روزنامه و مجله تحویل داد . بعنوان مدرسه و دانشگاه در اختیار شما گذاشت . اگر متوجه شدید و استفاده نکردید ، این هم درود دارد و هم ارزشمند است . 

     

    آنچه که تمدن جدید ، پدیده ها و فرآورده های تمدن نو ارائه میدهد ، مواد مخدری است که زیبا بسته بندی شده است . داده هایی که فاقد لعلهم یتفکرون است . زحماتی که در انتهای آن عبرتی وجود ندارد . تلاشهایی که از لعبرة مولا خبری نیست . 

     

    این عبارتهای اخیر هم تذکری بود و هم مقدمه ای شد برای عبرتی که میخواهیم برایتان بیان کنیم . گرچه ما میتوانیم در بیان ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین زیباترین معانی را در کوتاهترین جملات بیاوریم اما ابایی هم نداریم که اگر یک غیر مسلمانی حرف خوبی دارد از آن استفاده نکنیم . ما پیرو مولایی هستیم که سعادتمند کسی را میداند که از دیگران پند و عبرت بگیرد . میفرماید : السعید من وعظ بغیره . خطبه ی 86 نهج البلاغه .

     

    ادامه دارد ....   



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  جمعه 86/4/8ساعت  2:36 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()

    بسم الله الرحمن الرحیم



    گفتگوی علی خلیل اسماعیل با دوستان جوان در مسجد امام سجاد علیه السلام ( قسمت پنجاهم )
     


    و الصلوة و السلام علی خاتم الانبیاء و المرسلین حبیب اله العالمین سیدنا و مولانا ابی القاسم مصطفی محمد صلی الله علیه و آله و سلم 

     



    اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل الساعة ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا


     


    اصول کافی در کتاب فضل القرآن ، باب البیوت التی یقرا فیها القرآن حدیثی از رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است که قرار است در ارتباط با این حدیث به اندازه ی وسعمان  با دوستان جوان و تحصیلکرده گفتگو و مباحثه کنیم .




    وعن لیث بن ابی سلیم رفعه قال : قال النبی صلی الله علیه و آله : نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لاتتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری.

     

     

    یک تابلو درست کنید و عبارت قف عند الشبهه را بر آن بنویسید و در کنارتان روی میز کامپیوترتان بگذارید . مدام بخودتان بگویید که من باید بهنگام برخورد با شبهه ، سایتی که نمیدانم حلال است یا حرام ، باید تامل کنم . از کسانی که در این زمینه ها آگاهی دارند پرسش کنم تا مبادا جزء زباله خور ها و کسانی که از پس داده های معده های کثیف آنانی که بقول ورنر سومبارت تا مغز استخوان از روح یهودی انباشته شده اند ، باشم . این عبارت از من نیست که شائبه ی ناپختگی و یا تعصب در آن باشد . سومبارت یک محقق مستقل است . و این عبارت را برای سرزمینی که نام ایالات متحده را بر خود دارد ، بکار برده است .

     

    اینکه برتامل و تعمق در مورد شبهه پافشاری میکنیم بخاطر این است که شبهه با پنبه سر میبرد . کفر پنهان و شهوت پنهان را با خود دارد . جوانی که سرد و گرم روزگار را نچشیده است و از شگرد های شیطانی و از جاذبه های فن آوری نوین اطلاع کافی ندارد ، قطعا نمیتواند سره از ناسره تشخیص دهد و حق از باطل را جدا سازد . باز آن گفته ی افلاطون را به یاد آورید که سوفسطائیان دکاندارانی اند با کالا های معنوی .

     

    و با این توصیف آیه ی یک  از خطبه ی 38 نهج البلاغه ، که به تعریف شبهه میپردازد را با گوش جان بشنوید و با ذره ذره ی وجودتان آمیخته کنید . امیر سلام الله علیه میفرمایند : و انما سمیت الشبهة شبهة لانها تشبه الحقشبهه را برای این شبهه نامیدند که به حق شباهت دارد .

     

    در شبهه مبارزه با حق نسیم گونه است . و امروزه این نوع کار در دستور سایتها و وبلاگهای ریز و درشت قرار دارد .  و این شایسته ی افرادی که خود را پیرو فرزند ابوطالب میدانند ، نیست که دست روی دست بگذارند ، و در انتظار بمانند تا گشایشی از آسمان برسد . مگر این نهج البلاغه کتاب امیر ما نیست ؟ پس چرا در میان دوستدارانش مظلوم است ؟ چرا در آموزش و پرورش ما و در آموزش عالی ما نقش موثری از این کتاب نمیبینیم ؟ من چه میگویم ؟ چرا در بین آنانی که از این طریق نان میخورند و احترام میطلبند ، این کتاب مهجور مانده است ؟

     

    فریاد این معلم فقیر را شما پدر و مادر های دلسوز بشنوید ، گاهی این کتاب را باز کنید ، و برای فرزندانتان بخوانید و بقدر وسعتان برایشان صحبت کنید . ببینید حضرت در خطبه ی 37 چگونه خودش را معرفی میکند . یاد بگیرید و علی را آنگونه که شایسته ی نام مقدس اوست به دیگران بازشناسی کنید . میفرماید :  فقمت بالامر حین فشلوا، آن گاه که همه از ترس سست شده و کنار کشیدند ، من قیام کردم . و تطلعت حین تقبعوا ، و آن هنگام که همه خود را پنهان کردند من آشکارا به میدان آمدم . و نطقت حین تعتعوا ( تمنعوا - تقبعوا ) ، و آن زمان که همه لب فرو بستند ، من سخن گفتم . و مضیت بنور الله حین وقفوا . و آن وقت که همه باز ایستادند من با راهنمایی نور خدا به راه افتادم . و کنت اخفضهم صوتا ، در مقام حرف و شعار صدایم از همه آهسته تر بود . و اعلاهم فوتا ، اما در عمل برتر و پیشتاز بودم . 

     

    ما باید در عمل دوستییمان را به مولا نشان دهیم . شتاب کنید و بقول چارلز سویندال مسیحی تو سر آیه نزنید . دنبال استدلال نگردید . با آن جر و بحث نکنید . و محض رضای خدا شرائط را سبک و سنگین نکنید . با جنگنده ای که قصد از بین بردن روح شما و روح فرزندانتان را دارد ، باید جنگجو باشید . تقاضا میکنم توصیه های آقای سویندال را آویزه ی گوشتان کنید . مخصوصا آنجاییکه میگوید : وسوسه های شما دوستان شما نیستند ، هر چند که به ظاهر اینطور خودشان را به شما جلوه میدهند . اما وسوسه های شما امید دارند که بتوانند شما را به زانو در بیاورند حالا به هر قیمتی و به هر بهایی . و وقتی شما را به زانو در آوردند با شما مثل برده های خودشان رفتار میکنند . 

     

    امام در خطبه ی 88 آنجاییکه عوامل هلاک بشر را بیان میکند مواردی را ذکر میکند ، یکی از آن موارد شبهه و نتیجه ی آن است . میفرماید : فیا عجبا ، در شگفتم . و ما لی لا اعجب ، و چرا در شگفت نباشم ؟ یعملون فی الشبهات ،  به شبهه ها عمل میکنند . و یسیرون فی الشهوات ، و در گرداب شهوات غوطه میخورند .

     

    من مطمئن هستم که آن کیاست که در مومن است ، آن اندازه توانایی دارد که فریب عوامل ابلیس را نخورد . با این وجود اول برای خودم و بعد برای برادر ها و خواهر های کم سن و سالم این حرف را میزنم ، اگر سایتی را باز کردیم حتی اگر سایت خبری باشد ، داخل پرانتز بشنوید امروز بسیاری از سایتهای باصطلاح خبری هم متاسفانه در کنار مطالب درستشان ، بیشتر از گاهی میبینم که ترهات یهودیها را بصورت خام و بدون توضیحی برای خوانندگان جوانشان میآورند و نام این را آزادی میگذارند . بهر حال اگر سایتی را باز کردیم ، دیدیم که ده مطلب نسبتا خوب دارد ، پنج مطلب بی آزار دارد ، اما آن گوشه یکی به شما چشمک میزند و از شما میخواهد ، بیایید تو . بدانید که به محل شبهه وارد میشوید و میدانید عمل به شبهه شما را طبق فرمایش مولا به منجلاب شهوات وارد میسازد . بدون کمترین تردید آن سایت را ببندید . اگر دیدید ده تا جوک آورده منتها در آن آخر یک جوک گذاشته که به دین ، به آئین و به شرف مردم فهیم ما اهانت میکند ، باز هم سر سوزنی تردید نکنید ، شبهه که میگویند همین است . در مقابل نسیم که میخواهد انسانیت ما را خدشه دار سازد ، با عدم اعتنایمان و با آگاهی انقلابیمان ، طوفانی بپا کنیم که همه ی رشته های آنان را پنبه سازد .

     

    ادامه دارد ....                  



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده در  پنج شنبه 86/4/7ساعت  1:13 عصر  توسط علی خلیل اسماعیل 
      نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    کوفی و قساوت دل[2]
    کوفی و قساوت دل[1]
    برجام با یهود و گوساله سامری(11)
    برجام با یهود و گوساله سامری(10)
    برجام با یهود و گوساله سامری(9)
    برجام با یهود و گوساله سامری(8)
    برجام با یهود و گوساله سامری(7)
    برجام با یهود و گوساله سامری(6)
    برجام با یهود و گوساله سامری(5)
    برجام با یهود و گوساله سامری(4)
    برجام با یهود و گوساله سامری(3)
    برجام با یهود و گوساله سامری(2)
    برجام با یهود و گوساله سامری(1)
    برجام با یهود و ابو موسی اشعری
    برجام با یهود و روانشناسی اهل نفاق
    [عناوین آرشیوشده]